اقا ما زن میخوایم یعنی من زن میخوام از هیچیم سردرنمیارم کلا send and recive م کلا خرابه ندارم
هیچی بلد نیستم جون داداش ... من مبتدیم نیستم یعنی کلا مرخص !
خوب حالا دااااااااااش! شما الان دقیقا چی رو کلا مرخصی؟ مهارتهای لازم برای ازدواج و زندگی مشترک رو یا مهارتهای مخ زنی دختران نگون بخت؟!
بعد از این قضایا تقریبا یک سال پیش بود یه دختره رو دیدم بعد
شما که از خودمونی در جا رفتم گفتم بیا ازدواج کنیم
چقدر زود پسر خاله میشی! بفرما تو دم در بده! شلوار راحتی هم همراهت میبردی خدا رو چه دیدی شاید تعارف میزدتد شب میموندی خونشون.
با همه اینها من هنوز زن میخوام
چیکار کنم الان از کجا شروع کنم؟
الیس در سرزمین عجایب رو دیدی؟ باید از اول اول شروع کنی تا بری برسی به آخر آخر! میون بر هم نداره! یعنی از ب بسم الله تا فیها خالدون مهارتهای مختلفی که باید برای ازدواج داشته باشی.
21 سالمه
دیپلم گرافیک کامپیوتر دارم و درسمو همچنان ادامه میدم
با پدرم شریکی تولیدی لباس زدیم و من در قسمت فروش فعالیت میکنم البته دوزندگی هم میکنم گاهگداری
با اینحال
مهارت های زیادی دارم مثل مهارت های ساختمان , برق و ... از همه مهمتر کامپیوتر که چند سال اخیر بیشتر وقتم رو صرف یادگیری مهارت های کامپیوتر میکردم
برای ازدواج مهارتهای دیگه ای هم غیر از دوزندگی و برق و ساختمان لازمه که بلد باشی!
سربازی نرفتم و خوانواده با رفتنم به سربازی موافق نیستم با اینحال من با چندتای ادم
مورد اطمینان دیگه هم مشورت کردم و رفتنم به سربازی رو نه تنها ضروری ندونستن بلکه معتقدند به دلیل شغل ازادم سربازی فقط دوسال وقتم رو میگیره
این ادمها صرفا مورد اطمینان بودند یا صاحب نظر هم بودند احیانا؟
کمی هم پول دارم
خدا رو شکر این یکی به درد ازدواج میخوره!
پسر های هم سن من توی فامیل خیلی زود ازدواج میکنن مثلا یکی از پسر عمو های خودم پسرش یک سالشه
منظورت اینه که میخوای برای چشم و همچشمی زن بگیری؟ یعنی کلا کم نیاری پیش بر و بکس دیگه!
احتمالا حق با شماست من دقیقا نمیدونم واقعا به چی احتیاج دارم
اینو خوب تشخیص دادی!
اما خودم فکر میکنم که متاهل شدن باعث پیشرفتم میشه
؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حقیقتا بیشتر کاهامو جدی نمیگیرم به قولی گفتنی عشقی کارامو انجام میدم و فکر میکنم چون زیر بار مسولیت نیستم نمیتونم اونطور که باید به نحو احسنت پیشرفت کنم
ازدواج مسئولیت پذیری میخواد!!!! آدم عشقی و باری به هر جهت، دوای دردش ازدواج نیست! بلکه اتفاقا باید خودش رو اصلاح کنه و هدف مند و مسئول و با برنامه بشه تا بعد صلاحیت برای ازدواج پیدا کنه. ازدواج امر خطیری است. شوخی بردار هم نیست. من بمیرم تو بمیری هم نداره!
شدیدا احساس تنهایی میکنم.
این هم دلیل مناسبی برای ازدواج نیست!
مطلب بعدی راجع به توانایی برقرار کردن ارتباط هست با جنس مخالف
هیچ مشکلی از لحاظ اجتماعی توی برقرار کردن ارتباط ندارم اما اینکه بخوام احساسم رو بروز بدم و یا پا پیش بذارم هرگز ! خوانواده م به شکلی مذهبی بودن و تقریبا میشه گفت توی یه خوانواده مذهب بار اومدم با اینحال تمایل زیادی به مدرنیته دارم و خودم احساس میکنم گیر کردن بین این دو منو به یه حالت بلاتکلیفی واداشته.
مدرنیته دیگه دورانش سر اومده. الان توی دوران پست مدرن به سر میبریم یعنی یه جورایی دوباره برگشت به سنتها و بومی گرایی. شما هم که توی خانواده مذهبی و سنتی بار اومدی، وقتش که رسید (به نظرم هنوز زوده برات!) والده گرامی و خواهر و...را بسیج کن برات کیس مناسب پیدا کنن بعد هم زیر نظر خانواده ها مراحل شناخت و آشنایی را طی کن و...
حالا میخوام پای یک چیز ثابت وایسم یک چیز که بهش اعتماد داشته باشم و بدونم پایانش برای خودم باشه در واقع دوستی رو فقط وقت تلف کردن میدونم
تا حدودی از خودم شناخت دارم اما خوب هنوزم احساس میکنم که احتمالا باید چیزهای دیگه ای هم برای دونستن باشن
لازمه که شناختت از خودت، از نیازهات، تواناییهات، نقاط ضعف و قوتت، از انتظاراتت و...پیدا کنی، شغل ثابت و درآمد مکفی داشته باشی، مسئولیت پذیریت رو تقویت کنی و قدری شناخت از جنس مخالف و مهارتهای زندگی متاهلی پیدا کنی، send and recive ات رو هم درست کنی! کلا بشه گفت مرد زندگی بشی اونوقت میتونی بگی برات آستین بالا بزنند انشا الله
علاقه مندی ها (Bookmarks)