سلام به همه
خیلی خلاصه بگم خواهشش میکنم کمکم کنید
34 سال سن دارم کارم آزاده ورزشکارم اهل هیچ خلافی نیستم و پایبند به اخلاقیات.
معیارام برای ازدواج 1 اعتقاد به خدا 2 اصالت 3 متانت و پاکی و ... ظاهر مورد پسند نه خیلی زیبا.
حدود دوسال خانوادم یه خانومی رو به من پیشنهاد دادن که دختر خوبیه و ... البته فامیل دور من هستند ولی بدون هیچ دلیلی علاقه ای نشون نمی دادم . هرچند هیچ حسی هم نسبت به این خانوم نداشتم . تا اینکه امسال بالاخره قبول کردم و با ایشون ملاقات کردم. جلسات اول و دوم آشنایی احساس کردم میتونم پیش برم و همین کار رو هم کردم. معیارای منو دارن ولی نحوه صحبت کردن و خندیدن ایشون برام آزار دهنده ست. هرچی ازش میخام که دوست دارم برام حرف بزنه اما اغلب حرفی برای گفتن نداره نه کار نه آینده نه آرزو نه موسیقی نه بچه نه کفش نه بستنی ...... واقعن کلافه شدم از این اخلاقش. مشکل من با آروم بودنش نیست از اینه که واقعا از لحاظ فکری به هم نخوریم . دوم اینکه برای بهبود رابطه هیچ کاری نمیکنه همش من دارم تلاش میکنم (کتاب اینترنت و روشهای دیگه). همیشه ظاهرش معمولیه. اس ام اساش همش احوالپرسیه کمی هم محبت آمیز.واقعن از این همه یکنواحتی کلافه شدم .هیچ اظهار نظری راجع به تیپ من نمیکنه با ریش بدون ریش اسپورت رسمی . لباسای با رنگای مختلف دارم همیشه هم تو لباس رنگارو خوب ست میکنم تا حالا نگفته کدوم بهت میاد کدوم خوب نیست. اما این مدت چهار ماهه آشنایی بشدت ناامید شدم بی انگیزه شدم . نه به من انگیزه میده نه تشویق نه میگه بدم میاد نه خوشم میاد واقعن خسته شدم . ادامه دادن برام تحمل یه شرایط سخته . کمک کنید . دیگه جذابیتی برام نداره همیشه از تصمیمایی که گرفتم راضی بودم اما الان نیستم. احساس سرخوردگی دارم ورزشم بکلی تعطیل شده 10 کیلو کاهش وزن داشتم . واقعن تحمل این شرایط برام سخت شده . ته دلم میگه اشتباه کردم کمک کنید این چهار ماهه واقعن یکی از تلخترین دوران زندگیم بود .... اما باز هم سنت گرایی خانواده ها. نمی دونم چرا ادامه دادم ؟ فقط اعتراف میکنم که اشتباه کردم
به فکر خودکشی نیستم ولی آرزوی مرگ دارم کمکم کنید . کمک کنید ممنون از همه
علاقه مندی ها (Bookmarks)