سلام
چند وقتیه جدا شدم از همسرم,
بابت جدایی مشکلی نیست اما دو تا گره تو کارمه که دیگه نمیتونم باهاشون کنار بیاشم
اول اینکه اون اقا منو مجبور به تجربه هایی کرد که جزیی از اعتقاداتم نبود
مثلا خودارضایی وسکس تلفنی و رابطه و بعد هم ازدواج,تو دوراین عقدمون هم شمن با داستان سرایی های سکسش همراهی کردم
نمیگم اشتباه نبود اما من دوسش داشتم و فکرمیکردم دارم همراهی میکنم
حالا این عادتها بعدجدایی اازسرم نبفتاذه و عذاب میکشم
نماز نمیخونم,دایم تصورات سکسی دارم,خودارضایی و...
بخدا خودم خسته شدم
اخه چجوری توبه کنم که درست بشه
دوم اینکه من یه خواستگار قبل اون اقا داشتم که خودش لحظه.
اخر بهم گفت قبلا اعتیادداشته و ترک کرده,ومنم ردش کردم,امارازشو به دوستاي صميمي كفتم
ما با هم همكار بوديم
درسته اون خبر بخش نشد و نفهميد اما هميشه احساس ميكنم ابروشو بردم
دلم ميخواد حلاليت بطلبم
اما نه ديكه اونجا كار ميكنم, نه ميخوام اونا بفهمن جدا شدم و نه ميخوام دوباره براش ياداوري كنم
اونم الان زن كرفته و مشكلي نداره
اكه بهش بكم از فرداش تو روي هر كي نكاه كنه فكر ميكنه ميدونه و خجالت ميكشه
همه اش احساس ميكنم تو اين دوسال تاوان برملا كردن راز اونو ميدم
اون مردونه باهام تا كرد
من ابروشو بردم
خيلي هم سختي كشيدم, شوهر سابق به اندازه يه دنيا تلافي كرد,
اينقدر كتك و تهمت و خيانت ديدم كه طاقتم تموم شد
بدتر ازون تمام فكرمو كثيف كرد, من كه ادم مقيدي بودم به خودارضايي و ديدن فيلم ها و... رو اوردم و فكر كردم كنار اون دارم خوشحالش ميكنم و باهاش همراهم
حالا نه نمازم بركشته نه ناراحتيم از برملا كردن راز اون همكارم برطرف شده
ارامش هم ندارم
دلم ميخواد بشم ادم دوسال و نيم قبل
تورو خدا كمكم كنيد
به اون اقا بكم؟جبران ميشه كرد؟اصلا راهش جيه و جطور به ارامش برسم
علاقه مندی ها (Bookmarks)