سلام کیوان گرامی
منو ببخشید که تو این قسمت پاسخ شما رو میدم .متاسفانه حساب کاربری من همه جا غیر فعال شده .حتی تو قسمت سوال شما هم می خوام پاسخ بدم پیام انجمن میاد که من اجازه دسترسی ندارم .دلیلش رو نمی دونم و خوشحال هم میشم اگه برام بگین چرا؟؟؟!!!! ...
بله برادر عزیز تصمیمم قطعی هست .یک زمانی این تالار عضوی از خانواده من بود .بخشی جدا نشدنی از زندگی روزمره من .تنها جایی بود که برای اولین بار بدون ترس دردهای دلم رو گفتم و نوشتم ..اون نوشتن ها منو سبک می کرد و از همه عجیب تر اینکه نوشتن ها و بازخورد واقعی زندگیم چشم منو به بسیاری از حقایق باز کرد .سالها بود فقط فکر می کردم باید فقط زندگیم رو حفظ کنم .زاده شدم که بجنگم .تحمل کنم و از نو بسازم ..این تالار و مدیران خوبش منو از اون دنیا بیرون کشید .اینبار یاد گرفتم بجنگم اما نه برای خفظ زندگیم ..برای نجات خودم و بچم و از همه بالاتر بجنگم برای ارزش هام ...اون روزها گذشتند .خدا رو شکر که تموم شدو چیزی جز خاطره کمرنگ ازش نموند ..این روزها و ماه های اخیر عین کودک نوپایی هستم که یاد گرفته روی پاهاش بایسته ..یه زمانی تصور زندگی بدون حمایت شوهرم برام مثل مرگ بود ..خیلی سختی کشیدم ..سال اول جداییم فقط زجر بود و زجر ...اما چندین ماهه که مفهوم ارامش رو با تمام وجود درک می کنم ..روی پای خودم ایستادم و پسرم رو در کنار خودم نگه داشتم ..اسون نبود اما شد ..واقعا شد .این روزها من و خدایی که همراه همیشگیم بود ه و هست داریم استقلالم رو جشن می گیریم .خدا رو شکر می کنم و به جرات بگم زندگیم و استقلالم و ارامشم رو مدیون این تالارم ....
از این تالار گله مندم .قیچی کردن تاپیک ها و سانسور عقاید روز به روز وسیع تر میشه ..سالهای پیش اصلا اینگونه نبود ....برخورد ها توی تالار مزین به چاشنی اغراض شده و واژه لابی جای خودش رو به خوبی در تالار باز کرده ..آزادی بیان به گونه عجیبی بی معنا شده ...نگید نه که شاید شما هم متوجه ان نباشید ..
پریشب من تاپیکی باز کردم و مشکلی را مطرح کردم که واقعا ذهنم درگیرش بوده و هست و واقعا نیاز به کمک و مشورت داشتم ....صبح بی هیچ توضیح و حتی اعلانی آن تاپیک حذف شده بود ..برایم عجیب بود .چه کسی آنرا مغایر اصول تالار تشخیص داده بود و چرا؟؟؟؟ پس آزادی بیان کی خداحافظی کرد؟؟؟ چرا سالها پیش این مشکلات نبود ؟؟؟؟چرا اقلا افراد را قابل یک توضیح ساده نمی دانند؟؟؟
من در این تالار همدردی جدید همدردیی هم نمی بینم ..فقط اشخاصی را می بینم که سپر بسته و اماده منتظرند به کسی که از سر ناچاری و به قصد دریافت کمک تاپیکی باز کرده حمله کنند ..بر او بتازند و خودش را سر منشا تمام بدبختی های خودش و در و همسایه بدانند !! گویا هیچوقت خودشان مشکلی نداشته اند و هیچ گاه اشتباهی نکرده اند....
افراد نا متخصص و بیکار فراوووووووانی را می بینم که در هر زمینه ای خود را ذی صلاح نوشتن می دانند و در هر تاپیکی ساعت ها می نویسند!!!!! نوشته های بی ارزش و گمراه کننده..
تاپیک هایی را می بینم که اینقدر مسایل جزیی و کودکانه را عنوان می کنند که برای امثال منی که بزرگترین سختی های و پستی و بلندی های زندگی را تجربه داشتم موضوع مانند گریه یک کودک برای بستی می ماند.....و همین موضوعات ساعتها و صفحه ها را اشغال می کنند ...در حالیکه بر عکس موضوعاتی را می بینم که واقعا نیازمند کمک و همدردی اند و کو گوش شنوا و کو دل همدرد!!!!
نمی دانم شاید من اشتباه می کنم .شاید بدبینانه قضاوت می کنم .اما این تالار برای من ان تالار سال 87 و 88 و 89 نیست ....نه ان رنگ و بو را دارد و نه ان حال و هوا...
با همه اینها باز هم من مدیون این تالارم ..دوستان خیلی عزیزی چون فرشته مهربان و انی عزیز .مدیر همدردی گرامی حامد مهربان بالهای صداقت و تک تک دوستان خوب این سالهای من که امیدوارم مرا بابت اینکه تک تک نام نمی برم بزرگوارانه می بخشند ...امیدوارم خداوند منان به تک تک شما عزیزان توفیق روز افزون بدهد ..
کیوان گرامی لطفا اگر امکان دارد حساب کاربری مرا مسدود کنید و کلیه تاپیک ها و ارسالهایم را حذف کنید .موفق و موید باشید .
علاقه مندی ها (Bookmarks)