سلام .
امروز که برای ترم جدید رفتم دانشگاه ، دوباره دیدمش .
عشق اولم رو میگم ، دختری که چند سال پیش دوسش داشتم ولی چون اصلا به فاز من نمی خورد ، نمی تونستم برم ابراز علاقه کنم ، نمی تونستم تصمیمی بگیرم . دوسال زمان برای فراموش کردنش وقت گذاشتم.
.
به محض اینکه دیدمش ، ته دلم خالش شد . دست ها و پاهام شروع کردن به لرزیدن ، صدام میلرزید . تمرکزم به هم خورده بود. نمی دونستم چیکار کنم .
نمی تونستم از اونجا دور بشم ، باید اونجا وایمیستادم اونم نزدیکم بود . منو دید و باهام سلام کرد .
البته چند دقیقه که گذشت دوباره به حالت عادی ام برگشتم .
.
میگفت که اونم دانشگاه قبول شده و امسال میشه ترم یکی .
.
نمی دونم چیکار کنم آخه چرا من یک دفعه اینجوری شدم ؟ چرا یهویی سیستم صدا و دست و پام از کار افتاد ؟
حالا قراره هر روز ببینمش (منظورم اینه تو دانشگاه ، نه قرار و مدار )، آخه میترسم دوباره دلم هوایی بشه و این همه وقت برای فراموش کردنش گذاشتم ، تلف بشه . بدیش اینه که من درسم خوبه و اون درسش خوب نیست . توی دوران لیسانس هم خیلی میومد پیش من واسه درس یاد گرفتن . منم کمکش میکردم. حالا که ارشده گرایش هامون هم یکیه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)