نوشته اصلی توسط
maryam123
دوست عزیزم سلام
[color=#FF0000]
-----سلام عزیزم
من وقت نکردم پستهای دوستان رو بخونم و فقط پستهای خودت رو خوندم..اگر چیزی تکراری میگم عذر میخوام
ممنون که جواب دادی گلم
یه چیزی مهمی که در نوشته هات هست...چند بار به اینکه همسرت فرزند طلاقه اشاره کردی !
راستش ته دلم میترسم که مثله خوانوادش عمل کنه چون همش حرف جدایی میزنه تا بحث میشه
الان همسرتو بذار کنار...از خودت میپرسم..با مسئله فرزند طلاق بودن همسرت کنار امدی یا نه!؟
کنار اومدم که قبولش کردم .. من همزمان با ایشون یه خواستگار دیگه هم داشتم که شرایط بدی نداشت .... اما ایشون رو واقعا دوسش داشتم و به دلم نشست نه ظاهری رفتاری و تفاهم عقیدمون تو مراحل اولیه آشنایی .... کلا آدم سخت گیری هستم اینو اطرافیانم میدونن خواستگار کم نداشتم اما حاضر نبودم با هر کسی ازدواج کنم ... طرز فکر و یه سری مسائل برام مهم بود با اینکه 32 سال دارم اما دنبال صرفا ازدواج نبودم ..... دنبال یه همراه بودم
ایشون که از روز اول این حرف رو به شما گفته..پس خیلی روش مانور نده و حساس نشو(که مشخصه هستی)
چشم
دوست خوبم....یک و میلیون و نیم برای 4 تا دونه عکس؟!!!!!!!!!
عکس و فیلمبرداری و البوم دیجیتال و لت و پوستر و عکس اسپرت ... من عاشق عکسم بهشم گفته بودم
مگه غیر از اینه که این عکسا برای یادگاریه؟دیگه دیجیتال و ...
خب شیک تره دیجیتال ... الان که دیگه بیخیالش شدم :(
شما از یه طرف میگی من مراعات میکنم و به نظرت اومد 150 تومانی که برای ارایشگاه بهش تخفیف دادی خیلی کار بزرگی بوده..اما از اون طرف یهو 500 تومان اضافه میذاری روی فیلمبرداری...
نه بخدا منت نمیزام منظورم اینه که بعضب چیزارو که زیاد مهم نبوده کوتاه اومدم تا جایی که بتونم چیزی که برام مهمه رو بدون اینکه بهش فشار بیاد بهش برسم ... بعدشم بهش گفتم من یه میلیون پس انداز دارم برا عروسی خواستی بهم بگو هیچی نگفت
وای وای !!! اول کاری به شوهرت میگی احمقی؟!!!(من که باورم نمیشه این حرف رو زده باشی...فکر میکنم اشتباه تایپی بوده !!)
میدونم اشتباه کردم اما گفتم این حرفو .... من آدمی نیستم فحش بدم اما همسرم انقد سر بحثا بهم ازین مدل فحشا داده که من کلی ناراحت شدم و گفتم رومون باز میشه خواهشا نگو که باز تکرار شده ....منم از حربه ی خودش استفاده کردم و اول گفتم که خیلی خیلی بهش برخورد انصافا... دعوا نکن مریم جون میدونم چون بی نهایت عصبی بود
دوست خوبم...خانوم گل...
از الان که داری با رفنتارت به همسرت نشنون میدی که گفتن یکسری فحشها ازاده پس فردا اگر بستت به رگبار ناسزا ناراحت نشی ها..گله نکنی ها...
قبول دارم :(
من فکر میکنم شما از اون تیپ خانومها هستی که فقط و فقط میشینی ببینی دیگران در مورد شما و زندگیت چطور فکر میکنن....همین باعث میشه درجا بزنی....
یکم آره اینجوری بودم اما چندوقته به اشتباهم پی بردم و خدارو شکر این اخلاقمو تا حدودی گذاشتم کنار
مگه همه مردها یه جورن؟چرا ما زنا فکر میکنیم محبت یعنی یه شاخه گل؟!
من نظرم اینه که به علایق زنها توجه کردن یه نوع ارزش گذاری و دوست داشتن اوناس ... البته میدونم که هرازگاهی بایدباشه نه هر روز و هر هفته
وقتی شما و همسرت از همون روزهای اول کشمکش داشتید توجه کن که این باعث دوری و سرد شدن شما میشه...
همینطوری شده .... اما من هنوز وابستشم باور میکنی کنار اون وخونه ی اون خیلی آروم تر و خوشحال ترم تا خونه ی پدرم و مادرم با اینکه خانوادم رو خیلی دوست دارم
و این رفتارها طبیعیعه....
در مورد اینکه خانوادت سکه دادن و ...
اینو از همین الان تو ذهنت فرو کن..اگر بی دریغ نمیتونی محبت کنی و منتظر جواب طرف مقابلت هستی اصلا محبت نکن...نه خودت و نه خانوادت....
:(
این باعث میشه همیشه سرخورده و عصبی باشی و بشینی همش با خودت بگی:
یادته فلان روز فلان چیزو من خریدام اما اون فلان چیز ارزون رو خرید...!!
دقیقا همینطوره
خانومی...برای ازدواج عجله نکن.شما و همسرت نیازه که مهارتهای بیشتری رو یاد بگیرید.با این وضع زندگی رو شروع کردن ممکنه خیلی منطقی نباشه...
آخه یه ماه مونده به عروسی دوبار هم تاریخ عروسی تغییر کرده افتادیم سر زبونا ... ابرو هم مهمه ... ما تواجتماع زندگی میکنیم ... نمیخوام انگشت نما شیم ... یکساله عقدیم کمه؟
حتما حتما باهمدیگه پیش یه مشاور حاذق برید و مشکلتونو مطرح کنید.
با این موافقم ... ایشون هم موافقند چندبار حرفشو زدیم یه بار هم رفتیم توضیح دادم تو پستای قبلی
چون این دوران دورانیه که زوجها کمترین اختلاف رو باهم دارن..اما شما و همسرت مدام در درگیری بودید باهمدیگه
:(
زندگی همش سیاسته...تعریف و تمجید پشت سر هم کار درستی نیست...چون اعتماد به نفس و غرور کاذب ایجاد میکنه...این اسمش حمایت نیست...راستشو بخوای بیشتر شبیه خیانته...
موافقم شدید .... سیاست بلد نیستم چطوری یاد بگیرم همسرم هم سیاست رو دوست داره بهم میگه خویشتن دار نیستی سعی میکنم یاد بگیرم ..... این اعتماد به نفس کاذب و غرورو خوب اومدی دقیقا دارم آثارشو میبینم از خود تعریف کردناش و توقع داشتنای یه طرفه
باید متعادل باشی...خیلی بیشتر از این.اگر کار درستی میکنه تمجید کن..یکمی هم پیاز داغش رو زیاد کنی اشکال نداره.
خیلی بیشتر از اون که فکرشو کنی برای کارای خوبش لوسش کردم
اگر کار غلطی میکنه با زبون نرم و زنانه و غیر مستقیم اگاهش کن
با زبون نرم آگاهش کردم اما غیر مستقیم نه چون بلد نیستم
تا اینکه یه بار با ذوق وشوق گفتم موهامو این رنگی کنم گفت نه به تو نمیاد در صورتیکه من حتی اگه چیزی یا لباسی بهش نیاد نگفتم گفتم این بیشتر میادا .... بعد چون از چیزای دیگه ناراحت بودم و اینم شد مزید بر علت گفتم فکر کردی من همش تعریفت میکنم همه چی تمومی ؟ نه دوستت دارم تو هم شکمت گندس فلان لباس بهت نمیاد ... خب من یه زنم کی منو لوس کنه ؟!!!
اخه خواهر خوبم....چرا توقع داری همه چیز در زندگی دو طرفه باشه؟چرا توقع داری زن و شوهر دقیقا عین هم باشن؟
دقیقا عین هم نه ... امامن یه زنم نیاز به توجه و محبت دارم سنگ که نیستم
ازت میخوام امضای من رو با دقت چند بار بخونیش...
چشم خوندم دوستم ... جای تفکر داشت... مرسی
چرا لباسی که به همسرت نمیاد رو میگی این بیشتر بهت میاد !؟!
اگر تو بهش نگی میرزا قلی خان بقال سر کوچه بهش بگه!؟
آخه یکم زیادی حساسه تو این موارد .... مثلا یه بار بهش با نرمی و مهربونی گفتم چرا پاهاتو باز میزاری راه میری کم نزدیک هم تر بزار کف پاتو صاف تر بزار ناراحت شد گفت به راه رفتن من چیکار داری .... زودرنجه تو این موارد ..... منم دلم نمیاد ایراد بگیرم همیشه هم تعریفش میکنم با اینکه شکم داره میگم قشنگه بهت میاد اما برا سلامتیت کوچیکش کنی بهتره چربی شکم دوره قلبو میگیره .... اما خودم انتقاد پذیرم اون دفعه هم که ناراحت شدم دلم پر بود
اگر مثلا تو موهاتو یه رنگی بکنی که اصلا به صورتت نمیاد و خیلی هم قیافه ات رو ناجور کنه دوست داری همسرت به دورغ بگه..به به...چه رنگی !؟
گاهی وقتا ادما میدونن طرف داره برا دلخوشیش یه چی میگه اما میفهمن که از دوستداشتنه و این لذت بخشه .... میتونه بگه اینم خوبه اما اون بهتره من میفهمم که اون بهم نمیاد ... رک بودن همیشه در مقابل یه زن خوب نیست من که اینطورم روحیه م ضعیف میشه
شما یا صفری یا صدی
:(
یعنی یا خیلی خوبی..یا خیلی بد قلق میشی...
آره تقریبا همینطورم
متوجه نشدم..کی لوست کنه...؟!!مگه زن رو باید لوس کرد!؟
گاهی اوقا ت خوب نیست ؟
اصلا منتظر نباش که هرباز قهری صورت گرفت همسرت باید برات گلی..کادویی چیزی بخره...
هیچ وقت هم همچین کاری نکرده فقط یه بار اونم دیگه خیلی اذیت شده بودم و اینکه میخواستیم جایی بریم از رو اجبار نه از ته دل
نه عزیزم...اینا مال قصه ها و فیلمهاست...زن و شوهر واقعی روزی ممکنه ده بار دعوا کنن و قهر کنن...اینجوری که باید گلفروشی ها میلیاردر میشدن !!
:)
در مورد گریه....یادت باشه مردها همون چند بار اول گریه زنهاشون براشون مهمه ..بعد از اون اگر از اون تیپ خانومها باشی که اشکش دم مشکشه(که هستی) دیگه دور از جونت خون گریه کنی مطمئن باش کسی نازت رو نمیکشه...
اینو یادت باشه.
چشم ... ولی همسرم اولین بار هم که گریه کردم بی توجه بود
گریه زیاد زن مرد رو کلافه..بی قرار...زودرنج و عصبی میکنه.
درسته
دوست عزیزم
کوتاه امدن هنر نیست.اینکه اصلا موضوع بیخودی رو ایجاد نکنی که بعدش بخوای کوتاه بیای هنره
میدونم ... خیلی اینکارو تکرار کردم ... خودمو کوچیک کردم ... دوسش دارم
نظر من اینه که مدتی همسرت رو به حال خودش رها کنی...نه اس ام اس...نه زنگ..نه ایمیل...هیچی
نگرانشم .... میدونم که خودشم داغون شده ..... خیلی مغروره خیلی درونگراس ... از یه طرف هم ازون اخلاقا داره که ولش کنی ممکنه دیگرون پرش کننند... نمیخوام کسی دخالت کنه بعد آموزشش میدن ....
شما قدمت رو برداشتی و بهش مسیج دادی
حالا بذار قدم بعدی از سمت خودش باشه
اینکارو نمیکنه حتی اگه بر فرض محال عاشقم باشه چون فهمیده من طاقت نمیارم و واقعا هم این یکی رو نمیتونم چیکار کنم
ضمن اینکه عجله ای برای ازدواج نداشته باش و فقط و فقط مهارتهای همسرداریت رو ببر بالا.
من عجله نداشتم از اول چون میترسیدم شناختی قبلا از هم نداشتیم معرفی شده بودیم .... اما الان وضعیتمون طوریه که با آبروی خانواده ها توامه
موفق باشی
علاقه مندی ها (Bookmarks)