به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 28
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 91 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-15
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    1,073
    سطح
    17
    Points: 1,073, Level: 17
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    217

    تشکرشده 219 در 79 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از ازدواج دیر هنگام

    سلام به همه دوستان پاسخ ها عالی بودن

    اما درباره ی مطالب دکتر شیری که توسط پارمیدا عزیز بیان شد خیلی عالی بود.

    با اجازه meristemعزیز یک سوال دارم در باره ی سخن اقای دکتر شیری به شرح زیر :
    شاید شما رفتاری ضد مرد هم داشته باشی. ترکیبی از خجالت و حمله و بی تفاوتی و حتی تحقیر پنهان. شاید مردها را میترسانی و کسی هم نیست که بهت این رفتارت را نشان دهد.

    کسی هست به من بگه این رفتار را چگونه از بین ببرم؟

    پیشاپیش بابت پاسخ ها تشکر میکنم

  2. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 91 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1389-5-23
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    2,525
    سطح
    30
    Points: 2,525, Level: 30
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 32 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از ازدواج دیر هنگام

    خواهش میکنم
    اتفاقا سوا خوب و به جایی بود
    اگر دوستان می تونند راهنمایی کنند

  3. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 دی 91 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-23
    نوشته ها
    301
    امتیاز
    2,429
    سطح
    29
    Points: 2,429, Level: 29
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,706

    تشکرشده 1,723 در 325 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: ترس از ازدواج دیر هنگام

    نمیدونم شاید پیشنهادم بهتون کمک کنه:
    عرف جامعه و نحوه تربیت و چیزایی که تو مدرسه بهمون یاد میدن، کم و بیش هشدار و یه جورایی ترساندن دخترها از نزدیک شدن به پسرهاست (حالا به طرق مختلف).

    که اتفاقا من باهاش موافقم. چون واقعا آسیب زاست و مشکل آفرین.

    ولی در بعضی از ما دخترها این احتیاط به طرز افراطی وجود داره و کلا به پسرها به عنوان موجوداتی که جیییییییز هستند نگاه می کنیم. (نخندید واقعا تو دوستام از این نوعش سراغ دارم که حتی تو سلام و علیک با پسرها مشکل دارند!!)
    حالا این طرز فکر تو رفتار نمودهای مختلفی پیدا میکنه: بعضی ها خصمانه، بعضی تحقیر آمیز، بعضی فرار و.....

    اما واقعیت اینه که اونا قبل از اینکه پسر باشند، انسان هستند، درست مثل ما.
    درسته که هیچ وقت نباید با اون ها مثل دوستای هم جنس رفتار بشه، اما تعدیل در این طرز تفکر باعث میشه رفتار غیر عادی ما نسبت به آقایون اصلاح بشه.

    این لینک واقعا مفیده
    سطوح رابطه دختر و پسر

    یه راهکار دیگه اینکه:

    خودتون باشید!! همین



    یه نکته دیگر هم به ذهنم رسید:
    اعتدال در رفتار با دیگران به خصوص آقایون با متانت هیچ منافاتی نداره!!!
    دخترانی که زیاد در دسترس قرار دارند، شاید در نگاه اول به نظر بیاد که پسرا باهاشون راحت هستند، پس تو این قضیه مشکلی ندارند.
    اما واقعیت اینه که آنها به ندرت به عنوان گزینه ازدواج در نظر گرفته می شوند

    یک دختر متین و سنگین دور و برش پر از پسر نیست، و تنها پسرهایی به او نزدیک می شوند که به ازدواج فکر میکنند و ارزش متانتی که در رفتار اون خانوم دیدند رو درک میکنند.
    (این رو هم به این خاطر اضافه کردم که بعضیا متانت رو با مرد ستیزی اشتباه میگیرند)

  4. 8 کاربر از پست مفید دانوب تشکرکرده اند .

    دانوب (سه شنبه 02 اسفند 90)

  5. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 فروردین 92 [ 09:26]
    تاریخ عضویت
    1390-3-21
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,530
    سطح
    22
    Points: 1,530, Level: 22
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    133

    تشکرشده 135 در 55 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از ازدواج دیر هنگام

    meristem و مریم عزیز
    برای شروع توصیه می کنم کتاب" زن بودن" نوشته "تونی گرنت" رو بگیرین ومطالعه کنین. برای خودمن که خیلی مفید وجالب بود.

    اینا هم لینکی از خلاصه کتاب هستند.
    http://www.doctorshiri.com/weblog/archives/000886.php

    http://carljung.blogfa.com/post-274.aspx

    http://jahadstudingunit.parsiblog.com/Posts/69/%D8%B2%D9%86+%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86/

    ضمناً توی لینک دومی که توی پست قبلی گذاشته بودم دکتری شیری به یک سری از رفتارهای ضدمرد اشاره ای کوتاه کردن.


  6. 3 کاربر از پست مفید پارميدا تشکرکرده اند .

    پارميدا (شنبه 06 اسفند 90)

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 91 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1389-5-23
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    2,525
    سطح
    30
    Points: 2,525, Level: 30
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 32 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از ازدواج دیر هنگام

    پارمیدا و دانوب عزیز راهکارهایه خوبی دادید
    منم فکر میکنم که بیشتر منفعل هستم
    دارم رو خودم کار میکنم تا نقصامو برطرف کنم
    از طرفیم علاوه بر تغییر خودم طبقه صحبت هایه بقیه دوستان باید خواست خدارو هم در این قضیه نادیده نگرفت

    بازهم اگر راهنمایی کنید خوشحال میشم
    دوست دارم از تجربه هاتون نهایت استفاده رو داشته باشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط شوکا




    خودتون رو مشغول کنین،به ادامه تحصیل فکر کنین ورزش کنین کتاب بخونین



    حضورتون رو تو اجتماع زیادتر کنین

    من همه ایانرو دارم انجام میدم
    اما دیگه کاری واقعا نمیشه کرد

  8. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 91 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1389-5-23
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    2,525
    سطح
    30
    Points: 2,525, Level: 30
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 32 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از ازدواج دیر هنگام

    دوستان بااینکه مدت زیادی ازاین تاپیک نمی گذره
    اما بازهم امروز این ترس به سراغم اومده بود
    نمی دونم چی کنم
    همه کارهایی که باید رو انجام دادم و همه پیشهادات همه شما دوستان
    اما فکر نمی کنم قضیه همینایی باشه که من فکر می کنم
    هرچی فکر میکنم به جایی نمی رسم
    یعنی برا ازدواج هیچ معدله ای نمی توان نوشت
    اگه میشه راهنماییم کنید

  9. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 91 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1389-5-23
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    2,525
    سطح
    30
    Points: 2,525, Level: 30
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 32 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از ازدواج دیر هنگام

    دوستان عزیز کسی نمی خواد راهنمایی بده؟
    مشاوران عزیز تالار کمک

  10. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 اسفند 90 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1390-12-01
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    791
    سطح
    14
    Points: 791, Level: 14
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    66

    تشکرشده 63 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از ازدواج دیر هنگام

    سهای عزیز
    شما در سن ازدواج قرار دارید و کاملا طبیعی است که با این مساله از نظر ذهنی مشغول باشید. از این مشغولیت ذهنی نگران نباشید و آن را معجزه خلقت و غریزه ذاتی انسان بدانید.
    اگر قرار باشد همه یا اکثر کسانی که به سوی شما می آیند شرایط دلخواه شما را داشته باشند مطمئنا وضعیت بدتری پیدا خواهید نمود. طبیعی است که برای پیدا کردن فرد دلخواه باید مدتی صبر و تحمل نمایید. در مورد معیارهای خود برای انتخاب همسر فکر و آنها را مکتوب و در هر روز یک مورد را بررسی نمایید. بهتر است از نظرات همسالان خود و یا جوانانی که مدتی از ازدواج آنان می گذرد آکاه گردید. بسیاری از افراد بعد از ازدواج معیارهای متفاوتی را به شما معرفی خواهند نمود. خواسته های غیر معقول و اصطلاحا افسانه ای خود را شناسایی و آگاهانه نقد نمایید. در این زمینه کتابهای متعددی وجود دارد که می تواند به شما کمک نماید. از کتابهای روان شناسی مثبت گرا در این مورد دوری نمایید .
    در پایان : نگران نباشید شما زمان زیادی را پیش رو دارید
    شاد و سربلند باشید

  11. کاربر روبرو از پست مفید titapeli تشکرکرده است .

    titapeli (پنجشنبه 04 اسفند 90)

  12. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اردیبهشت 91 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1390-11-01
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    819
    سطح
    15
    Points: 819, Level: 15
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 10 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از ازدواج دیر هنگام

    سلام دختر خوب:
    شما که هنوز سن زیادی نداری خواهر من- خواهرم از شما سنش بیشتر بود و ما نگران بودیم ولی موقعیکه که خداوند مصلحت دانست و براش خواستگار آمد باخودمون گفتیم چقدر خوب شد تا حالا ازدواج نکرده وگرنه از همسر به این خوبی محروم میشد الان از زندگیش واقعا راضی است میخام بگم اگه تا حالا شخص ایدال شما پیدانشده عجله نکنید به خدا توکل کنید انشاءالله به زودی همسر ایدال شما پیدا خواهد شد باآرزوی خوشبختی برای شما و تمامی دختر ا و پسرای ایران زمین

  13. کاربر روبرو از پست مفید hasan408 تشکرکرده است .

    hasan408 (جمعه 05 اسفند 90)

  14. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 91 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1389-5-23
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    2,525
    سطح
    30
    Points: 2,525, Level: 30
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 32 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از ازدواج دیر هنگام

    باسلام خدمت همه دوستان
    راستشو بخواید
    برام 2تا خواستگار اومد که اولیو رد کردم چون سطحه خونوادگیشون به ما نمی خورد
    بدون اینکه بهش فکر کنم ردش کردم
    و دومی رو که یکی از پسرهای فامیل معرفی کرده بود و ظاهرا خوب به نظر می اومد
    اوکی رو دادم
    و از طریق میله همون اشنا عکسم رو دادم و بعدش عکسه پسره رو دیدم
    و بعدش قرار شد تلفنی صحبت کنیم
    که بعد از چند روز باتاخیر زنگ زد و حدود 20 دقیقه ای صحبت کردیم
    و قرار شد که همدیگرو ببینیم
    اما من موافقت نکردم چون حالت رسمی پیدانکرده بود
    خلاصه دیگه از پسره خبری نشد بعد از 2هفته همون پسره فامیل زنگ زده و میگه
    دوستم میگه یک سوال اساسی برام پیش اومده که ما خونواده مون تو مهمونی مختلط هستند اما ما (من)مذهبی هستیم شما با این قضیه مشکلی نداری؟

    و منم گفتم باید فکر کنم

    خودمم فهمیدم که نمی خواد و خواسته رد کنه این حرفو زده
    چون این حرفی که پیش اومد برا مراحله اخره اشنایی
    چون من هنوز نشناختمش
    هنوز خیلی سوالای اساسی داشتم که ازش نپرسیدم
    و کلا بیخیالش شدم

    به نظر شما این چی میتونه باشه


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.