به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 41
  1. #21
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: به ابراز علاقه شوهرم احتیاج دارم

    دلینا جان دوست خوبم

    یا این نا امیدی به هیچ جا نخواهی رسید.

    دقت کردی در جملاتی که استفاده میکنی نا امیدی موج میزنه؟

    ما همه وقت گذاشتیم...منتی نیست.اما شما با این حرفت تمام وقتهایی که ما برای تایپ کردن جملات هرچند غیر مفیدمون گذاشتیم رو بردی زیر سوال !

    حقیقت اینه که شما خودت نمیخوای از این تاپیک درس بگیری وگرنه این تاپیک و تاپیکهای قبلیت پره از تجربه ها و صحبتهای مفید کارشناسا و بچه هاست.

    یکی از دوستان من که مشکلی شبیه مشکل شما رو داشت جدیدا عضو شده و من تاپیک شما رو معرفی کردم بهش.

    هر روز میاد و مطالبی رو که اضافه میشه میخونه و نت برداری میکنه.همه رو هم مو به مو انجام میده.شکر خدا داره زندگیش درست میشه.

    اون از تاپیکی داره درس میگیره که خود صاحبخانه ! هیچ امید و دقتی به پستها نداره.

    دلینا جان کی گفته زندگی مشترک سرتاسر خوشی و شادیه؟؟؟؟؟؟

    نکنه داری خودتو با دیگران مقایسه میکنی؟!

    من از زندگی خودم برات میگم...از اول زندگیم ....از روز اول خواستگاریم....با خانواده همسرم مشکل داشتم...از همون روز کنایه ها شروع شد.تو بعله برون...تو نامزدی...تو عقد..تو عروسی...اینا همه یه طرف مشکلات مالی هم طرفی دیگر....

    قسط پشت قسط....

    شروع زندگی مشترک در یک سوییت 30 متری تو یه محله پایین...

    بیکار شدن شوهرم فردای عروسی !(این اتفاق منو له کرد)

    چشم انتظار کمک والدین برای سیر شدن شکممون...

    منت سر گذاشتنای اونا....خورد شدن خودم و مهمتر از اون همسرم....

    عود کردن بیماری قلبی خودم....نداشتن پول برای درمان و عمل جراحی....

    بی حوصله شدن شوهرم...جواب کردن صاحبخونه در وسط زمستون....

    به موازات این همه مشکل سوزوندن قلبم از طرف مادر شوهر و خواهر شوهرام هم ادامه داشت و انصافا هم خوب میسوزوندن !یه جوری که خاکسترش هم نمیموند !

    دوست داری بازم برات بگم...!؟

    باشه ..میگم....
    الان که قسطامون تموم شده..از اونجایی که شوهرم کار پر در آمدی نداشت...هر سال خونه به دوش...

    دقیقا هر بار اسباب کشی من یک وسیله بزرگ و مهمم رو از دست دادم...

    یه بار یخچالم افتاد و خورد خاکشیر شد...

    یه بار گازم شکست....

    یه بارم سرویس طلای عروسیم رو دزدیدن....

    بازم بگم..!؟
    نه دیگه بسه..
    نمیخوام بشینی غصه منم بخوری...

    اما دلینا جان..من نا امید نیستم.

    شاید حرفهام به نظر شعار بیاد ...اما هر زمین خوردنی..هر شکستی...یه تجربه است...

    من خیلی به اینده امیدوارم...چرا که این جمله خود قرآنه...که بعد از سختی اسونی میاد....

    هروقت مشکلات خیلی بهم فشار میاره به اینده روشن تر بیشتر فکر میکنم...
    شاید خنده ات بگیره...!

    اما حتی به جهیزیه خریدن برای دخترم و خواستگاری رفتن برای پسرمم فکر میکنم(من هنوز مادر نشدم)

    اسماشونم انتخاب کردم با شوهرم...

    چون اگر بخوام مثل شما پیش برم و دم از نا امیدی بزنم هم خدا قهرش میگیره و هم خودم زودتر از پا درمیام....

    توکلت به خدا باشه...زندگی همه پر از مشکله....اما باید راه مبارزه رو پیدا کرد.
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  2. 11 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (دوشنبه 04 اردیبهشت 91)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 08 خرداد 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1390-11-27
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 134 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به ابراز علاقه شوهرم احتیاج دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam123' pid='2045teline='1335126641
    دلینا جان دوست خوبم

    یا این نا امیدی به هیچ جا نخواهی رسید.

    دقت کردی در جملاتی که استفاده میکنی نا امیدی موج میزنه؟
    خیلی خسته ام
    ما همه وقت گذاشتیم...منتی نیست.اما شما با این حرفت تمام وقتهایی که ما برای تایپ کردن جملات هرچند غیر مفیدمون گذاشتیم رو بردی زیر سوال !
    معذرت میخوام به خدا خیلی دلم شکسته....من از همه ممنونم ....همه حرفا رو مینویسم به خدا
    حقیقت اینه که شما خودت نمیخوای از این تاپیک درس بگیری وگرنه این تاپیک و تاپیکهای قبلیت پره از تجربه ها و صحبتهای مفید کارشناسا و بچه هاست.
    میدونم راست میگی ....همین که الان تو این شرایط اروم هستم بعد از خدا واقعا به خاططر حرفای شماست....فکر نکن که از یه گوش شنیدم و از یه گوش ....
    یکی از دوستان من که مشکلی شبیه مشکل شما رو داشت جدیدا عضو شده و من تاپیک شما رو معرفی کردم بهش.

    هر روز میاد و مطالبی رو که اضافه میشه میخونه و نت برداری میکنه.همه رو هم مو به مو انجام میده.شکر خدا داره زندگیش درست میشه.

    اون از تاپیکی داره درس میگیره که خود صاحبخانه ! هیچ امید و دقتی به پستها نداره.
    .........
    دلینا جان کی گفته زندگی مشترک سرتاسر خوشی و شادیه؟؟؟؟؟؟
    نمیگم سراسر شادی باشه ...خودم هم به خیلیها میگم این حرفارو اما تحمل سختی ها با محبت و عشق طرفینه که تحملش راحت میشه ..به خدا تا قبل از امسال من تمام مشکلات رو راحت میپذیرفتم و اصلا دم نمیزدم شوهرم همیشه میگفت تو چقدر قانعی ....هیچی نمیگی...هیپی نمیخوای.. اما واسه عشق قانع نیستم ...میگی چی کار کنم؟

    نکنه داری خودتو با دیگران مقایسه میکنی؟!
    ازه اما نه مقایسه مالی فقط مقایسه احساسی

    توکلت به خدا باشه...زندگی همه پر از مشکله....اما باید راه مبارزه رو پیدا کرد.
    ازت معذرت میخوام اگه فکر کردی به حرفا اهمیت نمیدم چون واقعا اینطور نیس
    اما بی مهریش داغونم میکنه

  4. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 اردیبهشت 91 [ 00:33]
    تاریخ عضویت
    1391-2-04
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    620
    سطح
    12
    Points: 620, Level: 12
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 14 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به ابراز علاقه شوهرم احتیاج دارم

    دلینا جان به نظر من سعی کن باهاش حرف بزنی انقدر هم مردا رو جدی نگیر به خدا مردا به اون پیچیدگی که فکر میکنی نیستن.ببین عزیزم یه توصیه بهت میکنم اونم اینکه سعی کن واسه همسرت جذاب باشی توی همه چیز جذابیته که یه مرد رو دیوونه میکنه

  5. کاربر روبرو از پست مفید ویکتوریا تشکرکرده است .

    ویکتوریا (دوشنبه 04 اردیبهشت 91)

  6. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 08 خرداد 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1390-11-27
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 134 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به ابراز علاقه شوهرم احتیاج دارم

    ویکتوریا جان ...اصلا صحبت فایده نداره ....هیچ جوابی نمیده یا میگه باشه
    اگه خیلی پاپیچش بشم میترسم مثل قبل عید بشه_تو تاپیک قبلیم گفتم- میترسم یهو بگه اره من هیچ احساسی ندارم و از این حرفا.................اون موقع هم خودم خورد میشم
    دیگه چطوری جذاب باشم؟ همیشه تمیز ومرتبم....همیشه ارایش ندارم اما به خودم میرسم...دستپختم عالیه همه میگن.......والا عشوه وناز بلد نیستم یعنی از اول بلد نبودم......خودمو میتونم لوس کنم اما کیه که تحویل بگیره

    به خدا نمیدونین من چی میگم..............چنان خودشو تو هم و ناراحت میگیره که انگار زبونم لال یکیش مرده....اما همون لحظه اگه یکی از در بیاد تو ....هرکی ....گل از گلش میشکفه
    دلم میخواد منفجرش کنم

    جلوی دیگران خوبه باهام دورم میاد اگه ناراحت باشم حتی جلوی دیگران منت کشی میکنه...هی میگه ....این با من قهره....بهش بگین بیاد اشتی بشه....هی به این واون میگه...............
    من باید از یه سری دوستان خواهش کنم با ما زندگی کنن تا این شوهر لوس منم همیشه شاد باشه

  7. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 بهمن 91 [ 08:06]
    تاریخ عضویت
    1391-1-08
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    923
    سطح
    16
    Points: 923, Level: 16
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 84 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به ابراز علاقه شوهرم احتیاج دارم

    سلام

    با این نشونه هایی که شما میگید که خیلی تو خودشه و انگار دور از جون یکیش مرده! به نظر میاد که شاید افسردگی داشته باشن. به خصوص که میگین مشکلات زیادی رو گذروندین بعید نیست.
    من آدم های افسرده رو هم دیدم که تو خونه خیلی مغمومن و توی بعضی جمع ها کلی میگن و میخندن.
    شاید بهتره این بیماری اگر واقعا وجود داره درمان بشه..

  8. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 08 خرداد 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1390-11-27
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 134 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به ابراز علاقه شوهرم احتیاج دارم

    میثاق جان ممنون از توجهت
    من خودم هم همین فکرو میکنم اما دکتر روانپزشک که مشاور هم بود میگفت نه افسرده نیس
    من اصرار داشتم که هست
    میگفت نه فقط گیریپاچ نمیدونم یه اصطلاحی گفت
    یه مشاور دیگه هم میگفت نه افسرده نیس
    حالا اگه هم باشه عمرا من نمیتونم بهش بگم که بیا دوباره بریم دکتر یا مشاوره
    من هر کاری واسه شادیش تونستم کردم واسه تولدش کادویی که دوست داره..با بدبختی کیک خریدم آخه مسیر خونه ما......
    غذاهایی که دوس داره درس میکنم..مدام با دوستا دوره داریم ....وقتی خونست زنگ میزنم به خانوادش وگوشی رو بهش میدم تا اونم حرف بزنه دیگه شما میگید چی کار کنم؟

    مریم جون باهام قهری؟ بیا بهم سر بزن .....من که معذرن خواستم
    واسه مریم

  9. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 خرداد 94 [ 14:42]
    تاریخ عضویت
    1387-6-22
    نوشته ها
    335
    امتیاز
    7,315
    سطح
    56
    Points: 7,315, Level: 56
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    467

    تشکرشده 462 در 208 پست

    Rep Power
    49
    Array

    RE: به ابراز علاقه شوهرم احتیاج دارم

    فکر می کنم بهترین کار همونی باشه که مشاور گفته و البته می دونم براتون سخته ، "عادی باشید"
    حتماً ایشون هم ایرادات و حالت هایی دارن که شما رو دلگیر می کنه اما حساسیت شما روی این موضوع زیاد شده و فراموش نکنید هر موقع حساسیت روی موضوعی زیاد بشه ، اون سوژه دائم از ما فرار می کنه!
    باید بی خیال باشید. در این مدت سعی کنید علاقمندی های دیگه ای رو به زندگیتون اضافه کنید و از ایشون و پا پیج شدن فاصله بگیرید. از سکوتش نترسید ، ترس شما رو آشفته کرده!

    دومین نکته برای بعدها : مردها به یه بچه ی لوس احتیاج ندارن ، زنی احتیاج دارن که ناز و عشوه رو خوب بلد باشه!!!


  10. کاربر روبرو از پست مفید *nadia* تشکرکرده است .

    *nadia* (جمعه 08 اردیبهشت 91)

  11. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 اردیبهشت 91 [ 00:33]
    تاریخ عضویت
    1391-2-04
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    620
    سطح
    12
    Points: 620, Level: 12
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 14 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به ابراز علاقه شوهرم احتیاج دارم

    ببین عزیزم لوس بودن خوبه اما فقط گاهی وقتا کارسازه مردا عاشقه زنهایی میشن که براشون دست نیافتنی باشن سعی کن حالا که توی رفتارش تغییری نمی بینی رفتار توام مثل خودش باشه. چند روز سرد و مغرور باش ببین عکس العمل اون چیه؟ببین دلینا جون بدت نیاد ها ولی من فکر میکنم عشقت واسش عادی شده فکر میکنه که تو همیشه در دسترسشی حتی اگه بهت محل نده. پس یکم کم محلیش کن و همیشه در دسترسش نباش.بذار قدرتو بدونه.به خدا اگه براش ناز کنی و خودتو بگیری قدرتو میدونه .سعی کن واسه خودت همیشه یه حریمه خصوصی داشته باشی. درسته که مرد شهوت و شکمش واسش مهمه اما اگه واسه یه مرد خودتو عادی کنی دیگه همه چیز تمومه پس سعی کن واسش عادی نشی..

  12. 2 کاربر از پست مفید ویکتوریا تشکرکرده اند .

    ویکتوریا (یکشنبه 10 اردیبهشت 91)

  13. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 آبان 99 [ 01:26]
    تاریخ عضویت
    1390-12-28
    نوشته ها
    490
    امتیاز
    10,908
    سطح
    69
    Points: 10,908, Level: 69
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 342
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,477

    تشکرشده 1,571 در 419 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: به ابراز علاقه شوهرم احتیاج دارم

    دلینا جان ببخشید من یه سوال دارم از شما، شما میگید که رابطه زناشویی تقریبا خوبی داریر ،چه به لحاظ دفعات و چه از نظر کیفیت،که خب این واقعا نشونه خوبی هست...چون اکثر زوج هایی که رابطه عاطفی ضعیفی دارن معمولا رابطه زناشویی ضعیفی هم پیدا میکنن ولی در مورد شما یه خورده عجیبه!

    سوال من اینه که قبل از شروع رابطه شوهرتون چیکار میکنن؟ منظورم اینه که چه رفتاری بروز میدن؟
    آیا همینجور بی مقدمه و ذره ای حرف زدن و محبت کردن میرن سراغ اصل ماجرا؟
    اصلا در چه موقع هایی میان سراغ شما؟ فقط زمانی که خودش احساس نیاز کنه؟یا نوع رفتار و پوشش و حرفهای شما در اون روز هم تاثیر داره و باعث تمایل اون به رابطه میشه؟

  14. 2 کاربر از پست مفید mehrdad_m تشکرکرده اند .

    mehrdad_m (جمعه 08 اردیبهشت 91)

  15. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 08 خرداد 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1390-11-27
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 134 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به ابراز علاقه شوهرم احتیاج دارم

    نادیا جان ممنون از توجهت
    خودم هم فکر میکنم باید عادی باشم اما نمیشه خیلی سخته برام
    کلا ادم برونگرایی هستم و خیلی اهل ابراز علاقه هستم خیلی زیاد
    اره میدونم من خیلی ترسو شدم اگه ترس رو از خودم دور کنم عالی میشه وقتی ذکر بگم یا دعا بخونم یا باخودم حرفای مثبت بزنم خیلی خوب میشم اما تا دلم میگیره هر چی به خودم گفتم میپره

    ویکتوریا جان دست نیافتنی یعنی چی؟ اصلا نمیتونم خودمو بگیرم واسش همینجوری هم اینقدر حرف نمیزنه که حوصله ادم سر میره دیگه اگه منم هیچی نگم .........
    دیروز رفتیم شهرستان پیش مادرش اینا ...........یعنی باور نمیکنین از 50 کیلومتری شهرشون حالش خوب شد
    اونجا اونقدر سرحال بود......که خدا میدونه.....با من هم خوب بود
    امروز که برگشتیم یه کم اروم شد دوباره .............مطمئنم که از فردا که از سر کار برگرده باز عین قبل میشه؟ اخه این همه تفاوت؟
    تو راه ازش ناراحت شدم یه خورده دعوامون شد اصلا اهمیت نمیده که ناراحتم کرده
    بهش میگم چرا از دلم در نمیاری؟ میگه من همینم که هستم نمیتونم
    در صورتی که قبلا وقتی ناراحتم میکرد از دلم درمیاورد
    دیگه دارم به خودم میگم بابا این شخصیتش عوض شده...........دیگه توقع قبل رو نداشته باش


    اقای مهرداد ممنون از توجهتون.........
    راستش رابطه ما از اول هم زیاد نبود....اما الان هم مثل قبله..........اوایل این جریان همش من شروع کننده بودم میخواستم این جریان رو حفظ کنم
    اما الان خودش شروع کننده هست اما صحبتی قبلش نمیکنه اما بی مقدمه نیس
    عذرخواهی میکنم که اینطور توضیح میدم ............معمولا هنگام خواب اتفاق میفته .....اصلا تو بیداری تمایلی نشون نمیده...........قبلا خیلی ذوق لباسهامو میکرد اما الان نه اگه بپرسم لباسم قشنگه میگه اره
    تنها ارزوم شده این که مثل قبل بشه

    مریم جون هنوز باهام قهری؟ عذر خواهیمو ندیدی؟


 
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. احتیاج به یک مشاوره فوری دارم
    توسط ali.javan در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 اردیبهشت 92, 22:11
  2. احساس افسردگی میکنم به کمک احتیاج دارم
    توسط eli70 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 اردیبهشت 92, 19:01
  3. حس تنفر وجودمو گرفته دارم اتیش میگیرم
    توسط rooz530 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 دی 91, 21:39

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.