حمايت مالي همسرم از خواهرش و خانواده ش درسته؟

[فرشته سفيد]

سلام دوستان
سال نو همگي مبارك.اميدوارم توي اين سال همه مون عشق اميد و انگيزه بيش تري در زندگي به دست بياريم.

من پيش از اين هم مشكلاتم رو در همين تالار مطرح كردم و ميتونم بگم هميشه نتيجه گرفتم و حتي توي يكي دو مورد 100درصد بوده...از همه تون متشكرم...چون واقعا نظراتتون راهگشاست و من هم به جد اونهارو به كار مي بندم...


و اما مسئله اي كه جديد نيست ولي ديگه داره نگرانم ميكنه:

شوهرمن فقط يه خواهر داره كه اون هم كه خارج از كشور درس مي خونه...بماند كه همين تك پسر بودن و تك فرزند در دسترس بودن گاهي به شدت منو ازار مي ده چون توقع خانواده اون و وابستگي خودش گاهي خيلي بالاست به نظرم....ولي مشكل من فعلا چيز ديگه اي...هزينه تحصيل خواهر همسرم توي كشور ديگه بسيار بالاست و پدر و مادرش گاهي كم ميارن و ما مجبور ميشيم اين پولو به اونا بديم در حالي كه من قلبا راضي نيستم از اين موضوع و ازارم ميده...ما مجبوريم پس اندازمون رو در اختيار خانوم بذاريم كه توي يه كشور غريب واسه خودش بريزه بپاشه و درس بخونه...و اين رو هم بگم كه عليرغم همه ولخرجي هاي اون خانواده ش هم چنان تامينش مي كنن.اخيرا شوهرم دو سه بار بهش توپيد كه اين پول باد اورده نيست كه تو هر جور بخواي خرجش كني...ولي فكر نمي كنم دختري كه از بچگي هر چي خواسته گيرش اومده الان توي اين سن بتونه به هم چين دركي درباره پول برسه...بايد بگم ذاتا دختر بدي نيست ولي اين موضوع كه مثلا پول و درامد حتي من رو كه با زحمت به دست ميارم با بي خيالي هدر ميده داغونم ميكنه تا حدي كه نسبت بهش يه حس تنفر دارم...از طرفي چاره اي هم نمي بينم چون تنها كس و كارش شوهر منه و پدر و مادر پيرش هم همه حقوقشون مال اونه و لي باز هم گاهي كم ميارن...و همه اميدشون به ماست....واقعا به ستوه اومدم از اينكه پولي كه واسش هزر برنامه ريختم به راحتي دود ميشه به شدت عصباني هستم...به نظرتون برخورد درست من بايد چطور باشه با تك تكشون...و اگر كارمون اشتباهه چطور اون رو متوجه كنم ...كه زندگي خودمون و رابطه خوبي كه داريم به هم نريزه؟

[آفتاب همدرد]

سلام دوست خوبم.
قبل از هرچیز به خاطر درک پدر و مادر همسرتون بهت آفرین میگم.
نمیدونم شرایط حقوقیتون چطوریه.برنامه ریزی خاصی ندارید؟
نمیتونید درآمد باقیمونده از هزینه هاتون رو جای خاصی سرمایه گذاری کنید؟
مثلا توی یه حساب پس انداز کنید که در آینده وام خوبی بتونید از روی میانگین موجودیتون بگیرید.
به نظرمن اگه خودتون یه برنامه این طوری داشته باشید،بدون اینکه مجبور شین مستقیم به خواهرشوهرتون بگین، یک دلیل موجه و واقعی دارید،چون به نظر میرسه که شوهرتون هم با رضایت کامل این کارو انجام نمیده.

وقتی یک برنامه ریزی اقتصادی خوب داشته باشید خیلی راحت تر با یک رفتار جرات مندانه میتونید به درخواستشون نه بگید،میزان ناراحتی احتمالی اونها هم کمتر میشه،وقتی نیاز خود شما رومیبینند.

[فرشته سفيد]

مرسي آفتاب همدرد عزيز

واقعيتش من پدر و مادر شوهر خيلي خوبي دارم به نسبت خيل از عروس هاي ديگه.رفتار شايسته اي با من دارند.مخصوصا پدر شوهرم.و ما فقط بخاطر اون و شرايطش كمك مالي مي كنيم.كما اينكه همسرم علنا اين موضوع رو به خواهرش گفته و اعتراضش رو نشون داده.حتي تهديد كرده كه ديگه كمك نكنه(البته فقط در حد حرف)ولي خودش ميگه به خاطر شرايط جسمي و استرس پدرش در حال حاضر كار ديگه اي از دستش بر نمياد و به قول خودش ميگه اگر من هم مثل خواهرم بي درك و خود خواه باشم پدر مادرم زمين گير ميشن.
ما يه سري وام ها و صندوق هاي قرض الحسنه شركت كرديم تا بتونيم وام بگيريم و خونه بخريم البته ما توي اپارتماني كه مال مادر همسرم هست نشستيم تا هر وقت كه بخوايم هم ميتونيم.اصلا ميگه اول و اخرش اين خونه مال خودتونه...البته ما واسه كمك قسط وام خونه رو به عنوان اجاره جاي اونا ميديم....حقوقمون شكر خدا خيلي خوبه ...ولي من دوست دارم همه پس اندازمون مال خودمون باشه...اخه اصلا من چه تعهدي واسه دادن پول به اين خانم دارم؟اصلا دلم مي خواد همه پولمون مال خودمون باشه....به من چه كه اون مي خواد چكاره بشه؟اصلا سر همين پررو بازي هاش از هر گونه حمايتي نسبت بهش از طرف شوهرم اكراه دارم.حتي حمايت عاطفي...درسته يه خواهره و پدر مادرش پيرن ولي منم زندگي خودمو دارم ما هم برنامه هاي خودمونو داريم.

[omid- zendegi]

فرشته سفيد عزيز

حالا كه خدا را شكر اين همه از پدر و مادر همسر و خود همسرتون راضي هستيد و خدا را صد هزار بار شكر درآمد خوبي داريد، به نظرم اگر اين كمك را با رضايت بپذيريد بد نباشه.
اين كمك را به مثابه وام و يك كمك قرض‌الحسنه بدونيد كه نتايجش را ان‌شاء‌ا... در آينده برداشت خواهيد كرد.
مثلاً:
خواهر همسرتون كه به جز يك برادر كس ديگه‌اي را نداره پس:
1- بعدها كه درسش تموم شد و كاري را شروع كرد ممكنه كه به عناوين مختلف در پي جبران كمك‌هاي برادرش بربياد كه غير مستقيم خيرش به شما هم مي‌رسه.
2- اگر در كشور خارجي ماندگار شد به خاطر قدرداني از كمكهاتون پشتوانه خوبي براي مسافرت تفريحي و احتمالاً دائمي شما خواهد بود.
3- شما در واقع هم اكنون نيز از پشتوانه‌هاي مالي پدر و مادر همسرتون استفاده مي‌كنيد (خونه اي كه نشستيد)، فرض كنيد اگه اين لطف را در حق شما نمي‌كردن شما مجبور بوديد كه مستاجر باشيد و اجاره خونه بديد. اين را به حساب اون بزاريد. (تو ذهن خودتون كه بخواهيد مسأله را كم‌رنگ كنيد.)

البته به نظرم خيلي هم بي حساب و كتاب اين كمك‌ها را نكنيد. طوري باشه كه خواهرش هم اين كمك‌ها را درك كنه و تا حدودي خودش را ملزم بدونه كه بايد در پي جبران باشه.

موفق باشيد.

[گل سنگ]

فرشته سفید گرامی

اگر اوضاعت جوری هست که بتوانی با همسرت گفتگو کنی و راحت و بدون دلخوری قرار و مدار بگذاری ، می تونی باهاش گفتگو کنی و بگویی ، یه مقدار مشخصی را صرف این کمک کردن بکنه ، ابدا هم در این خصوص با خانوده شوهرت گفتگویی نداشته باش ، که به ضررت تمام می شود


چنانچه این ناراحتی از خواهر شوهرت و عدم رضایت قلبی ات را با حالت اعتراض و دلخوری به همسرت عنوان کنی ، ایشون رو بیشتر به سمت همراهی کردن در تامین هزینه های بریز و به پاش خواهرش سوق می دهی

اما اگر طی یک برنامه ریزی حساب شده و با همدلی و همراهی با همسرت گام برداری ، می توانی موفق شوی
به همین خاطر، غر نزن ، حتی حالت چهره ات را عبوس نکن ، فعلا برای خریدهای بلند مدت برنامه ریزی نکن ... مثلا یهو نگو پس انداز کنیم که خونه بخریم ، بهتره بری مثلا برای ثبت نام خودرو اقدام کنی یا مثلا طلا بخری (مقداری را نقد بدهی مقداری را مثلا از کسی قرض بگیری و همسرت به آن شخص چک بدهد ، یا خودت به همسرت عنوان کنی ، حقوم را تا سه ماه می خواهم بابت این قرض بدهم و .... )
نحوه بیان کردن این خواسته ها هم مهم هست ....
نگو همین امروز بریم بازار 14میلیون طلا بخرم!!!! ... آرام آرام بگو یه گردبند دیدم اونقدر خوشگل بود ... چند روز بعد .... امروز عصر برم بپرسم قیمتش چند هست ، دونستن قیمتش که ضرری نداره .... چند روز بعد .... خیلی دلم می خواد اون گردبند رو واسه تو (همسرت) گردنم بندازم .... چند روز بعد ... دلم می خواد اون گردنبنده رو تو هم ببینی ، کی وقت می کنی باهم بریم نشونت بدم (اومد یا نیومد ، مخالفت کرد یا نکرد ، مهم نیست، شما فقط آرام باش و با لبخند ) .... بعد از چند روز .... می خواهم یه جوری حساب کنم که اون گردبند رو بخریم .... چند روز بعد سه ماه حقوم میشه اینقدر شما هم اینقدر بذاری روش گرنبنده مال من میشه و یه ماچ آبدار نصیب شما ....
و .... همین طور یک پرسه برنامه ریزی می کنی و ادامه می دهی منتها با نرمی


ببین فرشته سفید ، شما باید بسیار آرام آرام برای زندگی ات چاله های کوچک بکنی تا کم کم شوهرت ، مشغول پر کردن این چاله ها و لذت بردن از این پر کردن بشه ، که اون وقت بتونی برای یک چاه عمیق اقدام کنی

[فرشته سفيد]

گل سنگ و اميد زندگي عزيز از راهنمايي هاتون متشكرم.
جالبه بدونين من هم به طور كاملا ناخودآگاه پس انداز 3 يا 4 ماه حقوقمون رو به همين طريق دادم طلا به عنوان هديه تولد و عيديم...و با انتخاب و اجازه همسرم ولي واقعا كاملا اهسته و حساب شده و همين طور اسممون رو توي 2 تا صندوق نوشتم و 4 تا سهم خريديم كه هر ماه مقداري از حقوقمون بابتشون ميره...بعضي از وسايل رو قسطي مي خرم تا يهويي پول زياد از دست نديم...ولي واقعا دوست دارم يه خونه خوب بخريم.اون هم اولش زير بار نمي رفت ولي عيد گفت انشالا تا اخر امسال يه خونه مي خريم...حتي گفت كه هر وقت بتونيم واسه تو طلا مي گيريم چون هم سرمايه ست هم تو استفاده مي كني...مي دونين فكر اين كه بقيه با وضعيت مشابه ما خيلي زودتر خونه دار ميشن يا پس انداز مي كنن يه خرده ازارم ميده و اين كه ما اين همه بابت اين پول زحمت مي كشيم و اون وقت خانوم بي خياله داغونم مي كنه...مثلا من عيدي مادر شوهرم رو قبول نكردم بهم 100هزار تومن پول داد و من مودبانه بهش برگردوندم چون ميدونستم واسه خودش امسال چيزي نخريده بعد دخترش 150هزار تومن ميده يه مانتو واسه يه ماه ....به سرم زد منم مثل اون خودمو به بي دركي بزنم و فقط به فكر خودم باشم.اون كه دخترشونه اين همه بي درك من كه عروسم چرا بايد درك كنم؟منم مثل خيلي عروس هاي ديگه مي تونم فقط بخوام بدون اينكه درك كنم.هر چند شوهرم اين موضوعات رو كاملا با پدر و مادرش مطرح كرده و از ولخرجي هاي اون با توجه به هزينه سرسام اور تحصيلش شكايت كرده...

[فرشته سفيد]

فكر مي كنم يه مشكلي بوجود امده توي سايت...اخه تاپيك من درست نشون داده نمي شه...منظورم اينه كه نظرات اخرين نفرو اشتباه نشون ميده

[tamanaye man]

خانمی حسن نیت شما قابل تحسین هست .
ماشالا بزنم به تخته مادر شوهر خوبی داری.عزیزم شما یک طور دیگه به قضیه نگاه کن .تصور کن مادر شوهر تو به خاطر هزینه دخترش به شما بگه که برید خونه جای دیگه ای کرایه کنید و اون هم خونه ای که شما توش نشستید رو اجاره بده تا بتونه پول اجارش رو برای دخترش بفرسته .در واقع شما دارید با هم معامله میکنید.
خواهر شوهرتون چقدر وقته دیگه درسش تموم میشه؟

[Rude Boy]

البته وقتی که این طوری به قضیه نگاه می کنی، از اون طرف هم می شه این طوری دیده بشه که مفت و مجانی توی خونه شون نشستی...

[فرشته سفيد]

سلام دوستاي عزيز
درسش تا 4 سال ديگه طول مي كشه البته بگم ما شايد يك چهارم هزينه رو مي ديم اون هم نه به عنوان وظيفه صرفا به عنوان لطفه و مادر و پدرش ادماي قانعي هستن يعني تا نياز نداشته باشن هرگز به ما نمي گن...همسرم به شدت نگران وضعيت اوناست دوري دخترشون از يه طرف و هزينه هاي سرسام اور از يه طرف ديگه هر دو هم 60 به بالان....نگران سلامتي هر دوئه و قصدش برداشتن يه بار از روي دوش اوناست نه اينكه از من بگيره تا به اونا بده...در ضمن شوهرم مرد خوبيه و هر وقت چيزي بخوام تقريبا توي 100در صد مواقع برام تامين ميكنه...ولي راستش با اين وضعيت داغون اقتصادي جامعه و اين افزايش قيمت دلار هم نگران خونه نخريدن خودمونم و هم نگران بالا رفتن هزينه خواهرش.مي دونين وقتي فكر مي كنم كه هم سن منه ولي نه واسه اين پول زحمت مي كشه و نه قدرشو مي دونه ازش عصباني ميشم...نمي دونم شايد واقعا نمي تونه خرج هاشو تعديل كنه...تقصير مادرش هم هست كه وظيفه خودش مي دونه هر چي كه اون خواست واسش فراهم كنه...