به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: با همه خوبي هات گاهي از ادامه زندگي با تو نااميد ميشم...

    سلام

    این تالار مشتی است نمونه ی خروار از زندگی دیگران که خیلی دوست داری در مورد آنها بدانی و مطمئن شوی که دیگران هم چون تو مشکل دارند - دعوا دارن - اخم دارن - تفکر و احساسات و اعمال منفی دارند اما سعی می کنند که این موانع را پشت سر بگذارند و برای زندگی بهتر تلاش کنند .پس در اولین گام برو و زندگی نامه ها را بخوان .


    اصل بزرگ در زندگی تو در اولین گام کمالگرایی توست . در این دنیا هیچ چیز در حد کمال وجود ندارد . ما سعی می کنیم اما اگر چیزی در حد کمال و ایده ال نبود خودمان را اذیت نمی کنیم خصوصا که در مورد دیگران باشد چرا ؟ چون توانایی ها و خواستهای آدم های بیرون با ما متفاوت است . ما نمی توانیم از دیگران فراتر از توانایی هایشان و خواستهایشان انتظار و توقع داشته باشیم .حتی اگر آن فرد همسر محترم باشد .

    ضمن اینکه تو نشسته ای با مبنای خواست ها و ترس های خودت همسر محترم را خوب و بد می کنی . در نتیجه ی ازدواج در حال حاضر خانواده ی درجه یک تو همسرت است و نه پدر و مادر و خواهر و برادر و خاله و عمه و عمو

    برو بنشین ترس هایت را بنویس و بنویس و بررسی کن ببین مثلا اگر کسی همسرت را دوست نداشته باشه چی میشه ؟ کدام ترس تو بالا میاد و چرا و باز ببین در نتیجه ی ترست چه اتفاقی می افته .

    مثال می زنم

    شوهرت در جمع شوخی می کنه تو نگران و ناراحت می شوی که چرا این حرف را اینجا و جلوی خانواده زد ببین چرا ناراحت می شوی

    باز در ادامه همین را مثال می زنم
    آخه مامانم ممکنه فکر کنه که شوهرم سبک و بی بند و بار است

    خب ؟!‌
    فکر کنه . فکر کردن او چه آسیبی به شخصیت واقعی همسرت می زند ؟!

    و...............

    و در نهایت به این خواهی رسید که تو دنبال تائید دیگران هستی و یک بعد از تائید گیری ات متصل به رفتار و افکار و احساسات این آدم شده .

    و باز ادامه بده
    ببین اگر تو آدم مستقلی هستی چرا باید در خودت نیاز به این تائید داشته باشی و چه کاری می توانی برای این نیاز انجام بدهی و ................


    ضمن اینکه این ازدواج سنتی بوده . سنتی بودن دلیل بر این نیست که تو حق انتخاب و تصمیم گیری نداشتی . فقط سیر مسیر آشنایی متفاوت بوده و در نهایت خودت انتخاب کردی و خودت سبک و سنگین کردی و تصمیم گرفتی و انتخاب کردی پس این مبحث سنتی بودن هم از آن حرفهایی است که طرح کردنش مخ من را به سقف می چسباند چرا که اسلحه پشت گردن دختر قرار ندارد می تواند سر سفره ی عقد بگوید نه من ازدواج نمی کنم و ......

    و اما پذیرش
    پذیرش هم یعنی هست هر آنچه که هست . شوهر تو همین است که می بینی . رفتارش - احساساتش - اعمالش .
    وقتی در پذیرش باشی دنبال خوب و بد کردن نمی روی . دنبال قیاس کردن نمی روی . دنبال توقعات بی جا نمی روی . دنبال ترس ها نمی روی و.....................او را همینگونه که هست بپذیر .



    فعلا تا همین حد تمرین کن تا بعد .

  2. 3 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (چهارشنبه 24 اسفند 90)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 فروردین 91 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1390-7-27
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    1,526
    سطح
    22
    Points: 1,526, Level: 22
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    559

    تشکرشده 582 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با همه خوبي هات گاهي از ادامه زندگي با تو نااميد ميشم...

    :46
    يه دنيا بوس واسه ani عزيزم +100تا صلوات از طرف من واسه سلامتيش

    به همتون مديونم...دوستون دارم كه بهم ارامش ميدين...
    aniعزيزم تو بي نظيري :72
    مشكلات من دقيقا همين هاست
    1.كمال گرايي
    2.تاييد ديگران

    كه هر دوش بخاطر تربيت مادرم در منايجاد شده.قول ميدم سعي كنم .سعي سعي سعي
    همه دعا كنيد با خبرهاي خوش برگردم
    مي بوسمتو:

  4. 3 کاربر از پست مفید فرشته سفيد تشکرکرده اند .

    فرشته سفيد (پنجشنبه 25 اسفند 90)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1390-10-10
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    2,107
    سطح
    27
    Points: 2,107, Level: 27
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    496

    تشکرشده 501 در 152 پست

    Rep Power
    33
    Array

    RE: با همه خوبي هات گاهي از ادامه زندگي با تو نااميد ميشم...

    فرشته سفيد عزيز
    سلام
    خانمم اول اينو بهت بگم كه خيلي خوش‌شانسي كه خانم آني پاي نوشته‌هات تشكر مي‌زنه. چيز كمي نيست.
    يادمه آخرين بار بعد از چند راهنمايي البته همراه با خط كش ازم نا اميد شد و ديگه سراغي ازم نگرفت. حتي الان كه يه تاپيك جداگونه باز كردم. خانم آني خواهش مي‌كنم يه نگاهي به تاپيكم بنداز و راهنمايي‌ام كن. به خدا من دختر خوبي شدم و به حرفات گوش دادم و مي‌دم و البته خدا را شكر نتيجه دارم مي‌گيرم.

    اما مسأله خودت عزيزم.
    گاهي رفتار ها و ادا هاي بچه گانه داره...حرف زدنش اداهاش ...عصبيم ميكنه.من د.ست دارم با يه مرد زندگي كنم نه بچه...

    خودت داري مي‌گي گاهي پس هميشگي نيست. خيلي از ماها هم دوست داريم شوهرمون بعضي وقت‌ها از اون حالت جدي و خشك بيرون بيان، هميشه خودشون را عقل كل ندونن. بعضي وقت‌ها حق را به ديگري بدن.

    2.بزرگنمايي هايي كه در حرفاش ميكنه و اين اونو جلو همه يه ادم لافو و بي اعتبار كرده...

    اين اخلاق به مرور و با درايت شما حل شدنيه. من خيلي از آدم‌ها را ديدم كه اين حالت را دارن. چرا فكر نمي‌كني كه رسيدن به اين بزرگنمائي‌هاست هدف دروني اونه و دوست داره تو ذهنش اينجوري باشه ولي بروز مي‌ده. جالبه اكثر اين آدمها بعدها تقريباً به اون حرف‌هاشون مي‌رسند و معتبر مي‌شن.

    3.شوخي هاي بي مورد و كل كل كردنش با پير و جوون و بچه....منو به ستوه مياره مني كه جدي و ارومم....

    با معيار خودت اونو نسنج. شما دو نفر دو تا آدم متفاوت هستين. نه شما مي‌توني مثل اون باشي و نه اون مثل شما. هر دو بايد تعديل بشين. شما يك مقدار چاشني شوخ طبيعي به خودتون اضافه كنيد كه شوهرتون مجبور نشه با ديگران انرژي‌اش را خالي كنه و شوخي‌هاش را با شما كنه. اون هم يك مقدار در طول زندگي جديت و شوخي‌هاي بجا را از شما ياد خواهد گرفت.

    4.ولخرجي ها و بي برنامگيش در زندگي ...من يه مرد بلند پرواز مي خوام نه يه ادم بي خيال

    اين خصيصه را هم با مديريت شما بسيار راحت قابل حل شدنه. هر چند يك مثل معروفي هست كه مي‌گه هر چقدر خرج كني از اون بيشتر گيرت مي‌آد.
    نازنين بعضي وقت‌ها بي‌خيالي واقعاً نعمته توي اين زندگي سرشار از استرس و فشار، شوهر من بر خلاف شوهر شما آدم فول استرسيه، طوري كه زنگ خونه را مي‌زنن فرياد مي‌زنه يا ابولفضل چي شده و يا اينكه اگر اتفاق معمولي بيافته هزار تا منفي در كنارش مي‌زاره كه نكنه حالا اينجوري بشه يا اونجوري بشه. هميشه در حال استقبال از اتفاقات بد تو زندگيه. براي تمام اتفاقات نيافتاده فكر مي‌كنه و برنامه‌ريزي مي‌كنه.

    5.وابستگيش به خونواده ش براي من كه اين همه مستقلم ازار دهنده ست.

    اين وابستگي هم در طول زمان تعديل مي‌شه و خيلي جاي نگراني نداره.
    شوهر من از همه حتي از خانواده خودش هم بريده، بعضي وقت‌ها واقعاً آزارم مي‌ده. 5 برادر و يك خواهر داره اما ما توي اين 12 سال زندگي فقط با يك برادر و خواهرش اونم سالي يك‌بار رفت‌ و آمد داشتيم.

    پس عزيزم ديدي كه همه زندگي‌ها 100 درصد خوب نيست. هر چقدر خودت را خوشبخت نشون بدي مطمئن باش همونقدر خوشبختي را بدست مي‌آري. دور از جون جاي من بودي چكار مي‌كردي. من با اين همه مشكلاتي كه دارم باز هم تا 70 درصد خودم را خوشبخت احساس مي‌كنم.
    جالبه بدوني كه من قبل از اين شرايط فوق‌العاده‌م و در شرايط طبيعي يك سال قبل‌تر واقعاً احساس خوشبختي زيادي مي كردم. با اينكه خيلي موارد مي‌شد كه مي تونستم براشون عزاداري كنم.
    تازه بعد از اتفاق اخير متوجه شدم كه خواهر و برادرام نگران زندگي من بودن كه من توي اين زندگي چه مي‌كنم. هميشه بهم مي‌گفتن مشكلي با شوهرت نداري، مي‌گفتم نه. بعض وقت‌ها هم كه مي خواستن چيزي ازش بگن طوري برخورد كرده بودم كه براحتي نمي تونستن بيان كنن.

    خوشيختي بك احساس درونيه كه خودت بايد بهش برسي.

  6. کاربر روبرو از پست مفید omid- zendegi تشکرکرده است .

    omid- zendegi (شنبه 27 اسفند 90)

  7. #14
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: با همه خوبي هات گاهي از ادامه زندگي با تو نااميد ميشم...

    تا یک جایی بحث تربیتی مطرح است و از یک جایی که خود ما متوجه ی مسائل می شویم باید روی خودمون کار کنیم و مانع از این بشویم که زندگی ما با تعاریف و خواست ها و تمایلات دیگران خراب بشه .

    اکثریت پدران و مادران ما
    ترس از قضاوت
    ترس از تائید نشدن
    ترس از خوب نبودن
    و.............
    را خودشان تجربه کردند و بر مبنای همان هم به ما منتقل می کنند . اما الزاما این ترس ها و روش های آنها درست نبوده . پس باید خودمان فکری برای خودمان بکنیم .

    این جامعه - جامعه ی 20-30-40 و...........سا ل قبل نیست . همانطور که جامعه تغییر می کند آدم هایش هم باید تغییر کنند و بالاخره باید از جایی شروع کرد .

    مادران ما هر چه که باشند ما باید از آنها بهتر باشیم و قدمهایمان رو به جلوتر باشد . همینطور بچه های ما باید بهتر از ما باشند و..................این بهتر بودن در نتیجه ی رشد و تغییرات در نتیجه ی رشد و پیشرفت علم و تکنولوژی و ارتباطات وسیع تر و .......است


    منتظر بهترین اتفاقات و تجربیات در زندگی تو هستم . قدمهای رو به جلو و...........موفق باشی

  8. 3 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (چهارشنبه 24 اسفند 90)

  9. #15
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: با همه خوبي هات گاهي از ادامه زندگي با تو نااميد ميشم...

    سلام فرشته سفید عزیز

    چشمام 4 تا شد وقتی دیدم شما این تاپیک رو ایجاد کردی

    چه خبر شده؟؟؟؟؟؟؟
    چرا انقدر سخت میگیری؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    خانومی اوول راهی...8 ماهه تازه....!!

    صبور باش عزیزم
    زندگی همینه دیگه !!

    مشکلات هم در زمان مجردی و هم در زمان متاهلی هست..فقط نوع و مدلش فرق میکنه

    پس زیاد سخت نگیر
    من الان بعد از 4 سال هنوز هم خیلی از اخلاقای شوهرمو نمیشناسم
    اما مطمئن باش با گذشت زمان...همه چیز خیلی بهتر میشه

    خیلی همدیگر رو بهتر میشناسید و دست از لج بازی و ناراحت کردن همدیگه برمیدارید

    اختلافات تا زیر 4 سال طبیعیعه خانومی
    اگر دقت کنی حدود 80 درصد طلاقها زیر 4 سال زندگی مشترک هستش

    ما زنها نیروی عظیمی در خودمون داریم
    به خدا با این نیرو میتونیم دنیا رو تکون بدیم

    من هم تازه یکساله فهمیدم که این نیرو رو دارم

    اول از همه روی صبوری خودت کار کن...اگر صبور باشی اون یک بار در هفته بحث میشه ماهی یکبار
    چون اگر شما یکه به دو نکنی با همسرت بحث ادامه پیدا نمیکنه

    برات مهم نباشه دیگران در مورد همسرت چی میگن...
    مهم اینه که شما ایشون رو همینجوری پذیرفتی...

    خواهر عزیزم از حرفهات مشخصه که واقعا حساس و زودرنجی...

    شما فقط کمی خسته هستی..بذار عید برسه...همه جا سرسبز و قشنگ بشه....اون وقت روحیه شما هم عوض میشه

    قدر زندگیتو بدون خانومی...
    کمی فکرت رو مشغول کن تا کمتر از همسرت عیب یابی کنی و بدتر از اون اونا رو بزرگ هم بکنی....

    خانومی شما هم مطمئنا ایرادهایی داری..درسته؟درسته که همسرت اونا رو بزرگ کنه؟اونوقت زندگی میشه جهنم

    برای اینکه پذیرشت زیاد بشه با خودت بگو منم عیبهایی دارم ولی همسرم اصلا بزرگشون نمیکنه

    تو اگر کسانی رو میبینی که خوشحالن..خودشون میخوان که شاد باشن..
    تو هم تا وقتی نخوای اینجوری ناراحت و نا امید هستی

    و مطممئن باش این نا امیدی زندگیت رو از هم میپاشونه
    .................................................. .................................................. ..........

    -اونم گفت هيچي فقط مي خواستم بگم حق با توه.من تند رفتم ببخشيد.منم خنديدم و گفتم حتما بايد ببوسمت...

    -اومد بوسيدم گفت:فرشته من به اين نوشته ها احتياج دارم

    این حرفها برات آشنا نیست؟

    منو بگو که از تو یاد گرفتم روی در یخچالمون جملات عاشقانه بنویسم !!!!

    پاشو خانومی...خودتو جمع و جور کن...کارای عیدتو انجام بده...قدر همسرتو بدون

    تقریبا توی تاپیک خاطرات عاشقانه من و شوهرم فعالی...
    اتفاقا خیلی هم دوستش داری و یک لحظه بدون اون نمیتونی زندگی کنی...

    بدیهایش را به خاطر خوبی هایش ببخش...

    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  10. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    maryam123 (چهارشنبه 24 اسفند 90)

  11. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 اسفند 90 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-12-04
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    798
    سطح
    14
    Points: 798, Level: 14
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با همه خوبي هات گاهي از ادامه زندگي با تو نااميد ميشم...

    سلام فرسته عزیز
    من هم تازه ازدواج کردمو متاسفانه بر خلاف تصورات و آرزوهام اصلا زندگی خوبی ندارم. وقتی احساسات تو رو میخونم فکر می کنم اینها نوشته های خودمه چون خیلی شبیه به احساسات منه . با این تفاوت که شوهر من خیلی تا حالا به من دروغ گفته . من کلا گاهی احساس می کنم اصلا دوستش ندارم . تو خیلی از من بهتری که گاهی دوستش داری . امیدوارم و در آستانه این سال نون برای شما آرزو می کنم که زندگیت بهتر بشه

  12. کاربر روبرو از پست مفید ثمین82 تشکرکرده است .

    ثمین82 (چهارشنبه 24 اسفند 90)

  13. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 26 اسفند 90 [ 00:13]
    تاریخ عضویت
    1390-12-04
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    755
    سطح
    14
    Points: 755, Level: 14
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 22 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با همه خوبي هات گاهي از ادامه زندگي با تو نااميد ميشم...

    فرشته جان
    اگه مشکلاتت با شوهرت همین چیزاست که وااااقعا آدم خوش شانسی هستی.
    آخه دختر اینا که چیزی نیست!!! چرا انقدر این چیزا واست بزرگ شده؟!! اگه یه چرخی توی این سایت بزنی و زندگی بقیه رو ببینی متوجه میشی چی میگم خانمی.
    عزیز دلم به نظر من مشکل شما خیلی هم ربطی به رفتارای همسرت نداره. من احساسم اینه که شاید خدایی نکرده داری افسرده میشی و این افسردگی باعث بی انگیزگیت شده و به همین علت دوست داری بهونه بگیری و همه بی انگیزگیتو بندازی گردن یکی. خوب چه بهونه ای بهتر از ایراد از کارای شوهر
    عزیزم به خودت رجوع کن ببین چرا شاد نیستی. ببین اگه واقعا شوهرت این رفتارا رو داشت شاد بودی یا بازم غمگین بودی؟
    باید به خودت فرصت بدی و فضا. احساس میکنم خسته ای. شاید اگه یه مسافرت چند روزه بری واست خوب باشه. البته تنها بری نه با شوهرت. البته اگه شوهرت اجازه میده. اینجوری یکم با خودت خلوت میکنی. باید واسه خودت ارزش قائل بشی تا حس بیهودگی بهت دست نده.
    این که یه وقتایی دلت میخواد بری تنها زندگی کنی فقط واسه بی انگیزگیته و یه جور فرار از خودته. من فکر نمیکنم ربطی به شوهرت داشته باشه.
    شما شاغلی عزیزم؟

  14. کاربر روبرو از پست مفید مهسااعتدال تشکرکرده است .

    مهسااعتدال (شنبه 27 اسفند 90)

  15. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array

    RE: با همه خوبي هات گاهي از ادامه زندگي با تو نااميد ميشم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته سفيد
    پس اين ادمايي كه من هميشه ميبينم اونايي كه هميشه مي خندن اونايي كه اين همه از هم راضين چطور از كنار اين عيب ها مي گذرن؟تو رو خدا پذيرش رو به من ياد بدين ...روحم از اين همه ريز بيني داره خرده ميشه...من دوست داشتم شاد باشم وشاد زندگي كنم.من خوشبخت بودم هميشه ولي از وقتي ازدواج كردم ديگه هم چين حسي ندارم....چطور ميتونم رفتاري رو بپذيرم وحتي دوست داشته باشم وقتي نمي پسندمش؟كمك كمك كمك
    خانم گرامی !
    شاید نتونم خوب صحبت کنم ، ولی بزار یه موضوعی رو روشن کنم
    برای کسی صحبت می کردم بابت دوست پسر و ... !
    از این شاکی بود ، چرا دوست هاش با این همه کار کثیف و ... باز هم خندان و شاد هستند !
    یه نگاه مثل نگاه شما ! چیزی که در ظاهر هست ، ولی باطن ماجرا رو هیچ وقت ما نمی بینیم
    چون بازیگر های خوبی هستیم ! دروغ گوهای خوبی هستیم !
    نمونه همین دختر ها ، که می بینیم تو کوچه و خیابان شاد و خندان هستن ، شاید معدود زندگی هاشون رو از نزدیک دیدم چه مشکلاتی داشتن ولی در ظاهر همیشه شاد و خندان ! به خاطر غرور و بزرگ نمایی !
    یا نمونه ایی تو زندگی هایی که خودم دیدم
    خانم و آقایی که هر دو بسیار زیبا هستن و بسیار پولدار ! 2 تا عاشق به معنای واقعی ! عزیزم از دهن اینها جدا نمی شه ! ولی وقتی منزل هستن ، زنگ می زنن به خانواده دوست من ! فحش ها ناموسی و ... می کشن به هم ! اینها هم مثلا قاضی و رفع حل مشکلاتشون بشن ! بسیار تهمت های بدی به هم می زن ... ! زن افسرده شده و گوشه گیر !
    خوب شما ، الان اگه نمی دونستی پشت پرده این رابطه رو مطمئنا افسوس و ناراحتی چی از اینها کم دارید !
    همیشه اون چیزی که ما میبینیم نیست این رو همیشه یادتون باشه و همیشه قدر زندگیتون رو بدونید

  16. کاربر روبرو از پست مفید داود.ت تشکرکرده است .

    داود.ت (شنبه 27 اسفند 90)

  17. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    127
    Array

    RE: با همه خوبي هات گاهي از ادامه زندگي با تو نااميد ميشم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته سفيد
    پس اين ادمايي كه من هميشه ميبينم اونايي كه هميشه مي خندن اونايي كه اين همه از هم راضين چطور از كنار اين عيب ها مي گذرن؟تو رو خدا پذيرش رو به من ياد بدين ...روحم از اين همه ريز بيني داره خرده ميشه...من دوست داشتم شاد باشم وشاد زندگي كنم.من خوشبخت بودم هميشه ولي از وقتي ازدواج كردم ديگه هم چين حسي ندارم....چطور ميتونم رفتاري رو بپذيرم وحتي دوست داشته باشم وقتي نمي پسندمش؟كمك كمك كمك


    اقای sci کارشناس افتخاری تالار جمله جالبی داره در این رابطه:

    به ویترین زندگی دیگران اعتماد نکنید


  18. 3 کاربر از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده اند .

    گلنوش67 (شنبه 27 اسفند 90)

  19. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 فروردین 91 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1390-7-27
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    1,526
    سطح
    22
    Points: 1,526, Level: 22
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    559

    تشکرشده 582 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با همه خوبي هات گاهي از ادامه زندگي با تو نااميد ميشم...

    سلام به همه دختر پسراي خوب تالار


    مرسي از اينكه اين همه هواي دوستتون رو دارين...منم همه شماها رو دوست دارم...

    يه واقعيت هست كه تغيير اصلا اسون نيست...ولي اگه حس كني بحث عشقت مطرحه مي پذيريش...
    ديشب واقعا فهميدم به شدت بهش علاقه مند و وابسته ام ...ديشب تا پاي فكر جدي جدايي رفتم ...بخدا راست مي گم يه لحظه حس كردم اگر يك ذره ديگه بي درك يا بي احتياط بشم زندگيمو مفت مفت ميبازم...همون لحظه فهميدم نه...بدون شوهرم نمي تونم زندگي كنم....به قول جبران خليل جبران:عظمت عشق در لحظه جدايي خودشو نشون ميده...


    هرچند ديشب يه دعواي لفظي شديد داشتيم ولي من حق رو به اون مي دم...رفتار من زشت بود...بچه ها دعا كنيد برام...يه زن خوب و خانوم بشم.امين

    مي دونين من جديدا خيلي تحت تاثير حرف ادماي ديگه قرار ميگيرم كساني كه بهم ميگن پاي خونوادشو از زندگيت ببر يا حرفهايي بودار ديگه...نمي دونم اگه خودم يه شخصيت مستقل و قوي داشتم اينقدر نسبت به حرف و نظر بقيه حساس نبودم....



    بچه ها كمكم كنين يه تكوني به خودم بدم وشاد باشم.من خيلي نق نقو ام........از دست خودم خسته شدم.......و دارم اون رو هم به ستوه ميارم.بهونه گيري ايراد به همه چيز من يه مشكل اساسي دارم همش به همه چيز گير ميدم به همه چيز ها ي ريز و درشت....اينهمه خرده گيري خيلي بده...خودم ميدونم......خيلي ايده ال گرا هستم.همش به فكر بالا بالا هام.مثلا دوست دارم خونه ويلايي بخرم نه اپارتماني...سرويس جواهر بخرم نه طلا...دكترا بگيرم نه فقط فوق...ميلياردر باشم نه ميليونر....و اين چيزا در مورد اون هم هست تا جايي كه الان كه وزنش زياد شده ازش دلخورم....دوست دارم خيلي خوش تيپ باشه....خيلي خوش رفتار باشه هيييييييييچچچ وقت داد نزنه و عصباني نشه حرف رو حرف من نزنه...همه دنيا رو به من ترجيح بده...



 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو ارتباط با دخترها تو اجتماع مشکلی ندارم، اما وقتی دختری رو دوست دارم برعکسه
    توسط amir800 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آبان 95, 22:01
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  3. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23
  5. لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 فروردین 87, 04:37

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.