به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 53

موضوع: بعد از طلاق

  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 مهر 91 [ 20:35]
    تاریخ عضویت
    1390-5-12
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    1,889
    سطح
    25
    Points: 1,889, Level: 25
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    550

    تشکرشده 554 در 162 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: بعد از طلاق

    سلام
    آنی عزیزم می خوام اینجا یک توصیه هایی بهت بکنم که فکر نکنم ضرر بکنی اگر گوش بدی و اینهارو دلسوزانه می گم:
    1- به هیچچچچ عنوان رابطه ای رو با هیچ مردی شروع نکن...به هیچ عنوان...درسته شوهرت اصرار داره که این زندگی تموم شده اما به خاطر احساس خودت ...به خاطر امیدی که شاید به بازگشت داری ...به خودت این لطف رو بکن...سعی کن تا مدتی با مردی رابطه نداشته باشی حتی در همون حد تلفنی...نجابت خودت رو حفظ کن و سعی کن تو اولین نفری نباشی که رابطه ی جدیدی رو شروع می کنه...بزارشوهرت شروع کننده باشه...شاید تعجب کنی از حرفم...اما شما 10 سال زندگی کردین و فرزندت پل ارتباطی شماست...ممکن هست بر سر لج و لجبازی و کینه ای که شوهرت در دل گرفته یا ناراحتی شدید این تصمیم رو گرفته و این که غرورش شدیدا با این کار شما آسیب دیده و با جدایی از غرور و حیصیتش خواسته دفاع بکنه...حتی اگر احتمال بازگشت به اون زندگی 1 درصد باشه به خاطر علاقت سعی کن نجابتت رو حفظ کنی و مراقب رفت و آمد هات باشی...هر تفریحی می تونی داشته باشی الا رابطه با جنس مخالف...به خاطر دوست داشتنت و اون 10 سال این تلاش آخر رو هم دریغ نکن...شاید ایشون قصد بازگشت کردند...

    2- سعی کن به هیچ عنوان با شوهرت تماس نگیری ، غرور خودت رو حفظ کن و حتی اگر می تونی فرزندت رو طوری ببین که با همسرت مواجه نشی...اصلا از پسرت سراغ همسرت رو نگیر و سعی کن وانمود کنی پذیرفتی که همه چیز تموم شده....اگر هم قراره ذره ای شانس در بازگشت به اون زندگی داشته باشی این غرورته که می تونه بهت کمک کنه و بهت جذابیت بده...سعی کن لااقل وانمود کنی که محکم هستی و برای تو هم همه چیز تموم شده...سعی کن به هیچ عنوان در تماس نباشی با شوهرت جتی یک تلفن ساده راجع به پسرت...

    3- من کار شما رو تایید نمی کنم...خودت هم می دونی که مقصری و این حاکی از شهامت تو هست...جدا از اینکه ما زنها چه مقصر باشیم چه نه خودمون رو سرزنش می کنیم و فکر می کنیم فقط ما عامل جدایی بودیم...اگر الان شوهرت خیانت کرده بوده همه الان می اومدن بهت می گفتن خانومی کن و صبوری و ببخش! و حتی شوهرت هم از تو طلبکار هم می شد که تو برایش کم گذاشتی...تو اشتباه کردی اما عزیز دل او هم اگر عاشق بود می بخشید....خیانت را هم می بخشید...باز هم فرصت می داد....
    می گویی در حد یک تلفن بوده اما اگر هم چیزی فرای این بوده باز هم اگر این زندگی پایه هایش سست نبود نمی شکست....اگر عشق شوهرت در تو ریشه داشت با مرد غریبه حتی در حد تلفن هم حرف نمی زدی چون ترس از دست دادن شوهرت نمی گذاشت...یک جاهایی از این زندگی می لنگیده که تو را به این سمت سوق داده...


    4-عزیز دل می دانم الان سخت است باورش ...طلاق مثل جام زهری ست که نوشیده ای...چه کسی وقتی زهر می نوشد نمی نالد ؟ چه کسی هست که شبها جای خالی همسرش را نبیند و این سرنوشت را هزار باره نفرین نکند...مثل مرگ عزیز می ماند...حتی بدتر...عزیزی که می میرد می گویی رفته...دیگر نیست ...اما همسرت که هست...یک جایی زیر آسمان همین شهر...اما دیگر سهم تو نیست....این سخت ترین اتفاق زندگیست...اما سخت تر از این دیگر نخواهی دید...محکم می شوی...این سخت ترین روزهایی ست که به عنوان یک زن تجربه اش می کنی و بدتر از این نیز نخواهد بود....
    دیگر فقط به یک چیز فکر کن ....به اینکه تاوان اشتباهت را دادی ...اما بعد از این لایق خوشبختی هستی...خیانت کردی (حالا به هر شکل) ...عزیزت را هم از دست دادی بابت بهایش...بهای سنگینی بود ...نه؟ اما شهامت داشته باش....شجاع باش ....دیگر تمام شد....
    یا برمی گردد یا نه...در هر دو صورت زندگی هست و تو لایق خوشبختی ها هستی...تو هم مثل این همه آدم اشتباه می کنی...زندگی 30/40 ساله متاهلی صحنه ی امتحانهای بزرگی هست که تو 10 سال از آنها گذشتی و بعد از 10 سال یک اشتباه کردی...زندگی ات را از دست دادی و تمام شد...اما دیگر بابت اشتباهت تنبیه شدی...دیگر باید درس بگیری ...قدر خودت و عزیزانت را بیشتر بدانی و بدانی که با کوچکترین خطا گاهی تاوانهای سختی باید پرداخت...اما تنها چیزی که به تو کمک می کند رفته هایت به تو باز گردند شاد بودن است...وقتی ناراحتی...وقتی تنهایی...وقتی گریه می کنی جذابیتت را از دست می دهی...وقتی شادی و دور و برت شلوغ و سرت گرم همه یادت می افتند ...همه جذب تو خواهد شد ....
    الان تازه چند روز گذشته...من ماه اول خیلی حالم بد بود...خیلی....اما الان بعد از 5 ماه می توانم بگویم دارم برمی گردم به همان آدم شادی که بودم....یک مدت گریه می کنی زار می زنی ناامیدی دلتنگی می کنی ...برایش سوگواری می کنی ...بعد هم همه چیز عادی می شود....باور کن....یعنی این دردی نیست که یک عمر با تو بماند ...حتما خوب خواهی شد....من فکر می کردم هیچ وقت یادم نمی رود فکر می کردم 1 هفته هم دوام نمی آورم ...اما حالا بعد از چند ماه انگار فکر می کنم صلاح بود این جدایی...می پذیری کم کم...تنها تو اشتباه نکردی...همسرت هم کلی اشتباه کرده..الان چشم هایت فقط اشتباه خودت را می بیند ....در هیچ جدایی مقصر یک نفر نیست...او هم زندگی اش و تو را خوب مدریت نکرد....

    تو مدیر موفقی هستی...تو برای خودت کسی هستی...تو آدم لایقی هستی و یک اشتباه لیاقت های تو را زیر سوال نمی برد...تمام شد...باید شاد باشی و به خودت برسی...هر روز از خواب بلند شو و صورتت را آرایش کن ...حتی یک لحظه نامرتب نباش ...عطر بزن از آن عطرهای گرم که توی این سرما خیلی خوب است...آهنگ گوش بده....قهوه بخور کنار پنجره ...خیلی می چسبد...رانندگی کن برای خودت...مسافرت برو با یک دوسا خوب شاید....برو یک جای خوش آب و هوا و سر سبز...ببین که هنوز هم دنیا خیلی قشنگ است حتی بعد از جدایی شما....هنوز هم شانس داری برای تکرار خاطره های خوب...اگر به خودت شانس دوباره و دوباره دادی برای شاد زندگی کردن دیگران هم این شانس را از تو دریغ نخواهد کرد....
    دوستتدار تو
    مریم

    اینهارو نوشتم که دیگه نگی غروب جمعس و دلت گرفته...ما اینجاییم...

  2. 6 کاربر از پست مفید هم پرواز تشکرکرده اند .

    هم پرواز (شنبه 19 آذر 90)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 دی 90 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1390-9-09
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    1,163
    سطح
    18
    Points: 1,163, Level: 18
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بعد از طلاق

    مرسی عزیزم خیلی زیبا و روان می نویسی و نوشته هات واقعا" آرومم می کنه سعی می کنم تک تک توصیه هاتو عمل کنم راستش از دست دادن یکباره زندگیم در کنار بیکاری و عذاب وجدان ، فشار بسیار زیادی بهم آورده
    از روزی که این اتفاق افتاده نمی تونستم خودمو کنترل کنم و بسیار جلوی همسرم گریه کردم و تلفن زدم ولی از دیروز با توصیه دوستان سعی کردم ارتباطمو قطع کنم امیدوارم بتونم تاب بیارم و ادامه بدم روزی صد بار گوشیمو بر میدارم که زنگ بزنم . فردا قراره پسرمو بیاره می خوام هماهنگ کنم مامانم بگیرتش و منو نبینه هر کاری که یه ذره هم فایده داشته باشه حاضرم انجام بدم میدونم که اصرارهای من هیچ فایده ای نداره

  4. 2 کاربر از پست مفید ani93 تشکرکرده اند .

    ani93 (شنبه 26 آذر 90)

  5. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 مهر 91 [ 20:35]
    تاریخ عضویت
    1390-5-12
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    1,889
    سطح
    25
    Points: 1,889, Level: 25
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    550

    تشکرشده 554 در 162 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: بعد از طلاق

    بله عزیزم
    آفرین ....تو محکم هستی و می تونی ...می دونی عزیزم اصرار و التماس و گریه جذابیت و غرور یک زن رو در چشم یک مرد خیلی پایین می آره...در حالی که حفظ غرورت تنها شانس تو هست و باید ثابت کنی زن جذابی هستی...زن محکمی هستی...فرصت بده به شوهرت که فکر کند...که با خودش کنار بیاید و سهمش را در این اشتباه تو درک کند...مدتی که بگذرد اگر عشقی نسبت به تو در وجودش باشد عصبانیت ها و کینه ها که کمرنگ تر شد به خودش و تو فرصت می دهد...اما اگر زمان گذشت و برنگشت بدان که مشکل این رابطه و جدایی شما فقط به علت خیانت تو نبوده ...فرصت بده ...اما اگر انتظار هم می کشی خودخوری نکن...تصمیمی که الان گرفتی بهترین است...
    تو یک زن هرزه نیستی...هرزه ها کارشان پشیمانی بر نمی دارد...پشیمانی و ناراحتی و خودخوری و عذاب وجدان مال آدمهای مسئولیت پذیر است...پس تو انسان ارزشمندی هستی...زن خوبی هستی....دوست داشتنی هستی...
    آدم خیلی وسوسه می شود زنگ بزند یا مدام گوشی اش را چک می کند که او زنگ زده باشد....درک می کنم...اما اگر در درونت باور کنی این آخرین و تنها شانس توست که از غرور و جذابیت های زنانه ات استفا ده کنی می توانی....مردها زنهای محکم را خیلی دوست دارند...زنهایی که گاه و بیگاه غرورشان را نمی شکنند و التماس نمی کنند...قبلا هم این کار را کردی ...اشتباه هم نکردی...پشیمانیت را نشان دادی اما در همین حد کافیست...
    او را به حال خودش بگذار ...اگر هنوز هم عشقی مانده باشد دلتنگ می شود...بر می گردد...اما نه به این زودی ها ...باید صبر داشته باشی که این زخم خوب شود ....امید داشتن که گناه نیست...
    آنها که بچه ندارند زود راهشان از هم جدا می شود...ولی آنها که بچه دارند انگار یک چیزی به هم وصلشان می کند...
    اما این اتفاق را برای هیچ کس در فامیل و آشنایان تعریف نکن...که آبرو و غرور شوهرت را زیر سوال می برد و بازگشت را ناممکن تر...
    شماره ی همسرت را از گوشی ات پاک کن حتی اگر حفظ هستی آن را...که اسمش را که می بینی وسوسه نشوی...اگر تماس هم گرفت تو جواب نده و گوشی را به مادرت بده...آنقدر فاصله را زیاد کن که جا باز شود برای دلتنگی..اگر در دسترس باشی او می داند که هر موقع دلتنگ شد تو هستی و با یک مکالمه تلفنی دلتنگی اش را خوب می کند...اما باید بداند دلتنگی اش بی جواب می ماند تا زمانی که خودش رسما برگردد...
    خوب می شوی...سرت را با اینترنت و دوستانت گرم کن...فعلا کار نکن...به خودت استراحت بده و از بدنت کار نکش...هر روز بعد از ناهار یک مولتی ویتامین بخور چون در استرس ها ویتامین ها خوب جذب نمی شود و این کمکت می کند پوستت خراب نشود...خیلی آب بخور...حتما برو یک کلاس ورزش و توی خانه تنها نمان...5/6 ماه دیگر خیلی راحت به زندگی جدیدت عادت می کنی و تازه دوباره از دنیای مجردی لذت خواهی برد...

  6. 2 کاربر از پست مفید هم پرواز تشکرکرده اند .

    هم پرواز (شنبه 26 آذر 90)

  7. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 91 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1388-5-23
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    3,209
    سطح
    35
    Points: 3,209, Level: 35
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    345

    تشکرشده 339 در 159 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: بعد از طلاق

    افرین به تو مریم که اینقدر تفکرات پخته و عمیقی داری . عزیزم یه سوال برای من پیش اومده چرا همسرت را انتخاب کردی ؟ چرا تو به این فهمیده گی چنین اشتباهی رو مرتکب شدی
    بهتر بگم این همه تجربه ماحصل شرایط زندگی با همسرت بوده یا قبلا هم بوده ولی استفاده نکردی؟

  8. کاربر روبرو از پست مفید اتنا تشکرکرده است .

    اتنا (دوشنبه 14 آذر 90)

  9. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 مهر 91 [ 20:35]
    تاریخ عضویت
    1390-5-12
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    1,889
    سطح
    25
    Points: 1,889, Level: 25
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    550

    تشکرشده 554 در 162 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: بعد از طلاق

    آتنا جان این شکست در زندگی من خیلی درس ها به من داد و آنقدر در این زندگی زجر کشیدم که اون یک سال برای من شد عمری تجربه...می دانی آتنا جان من خودم می دانستم دارم انتخاب اشتباهی می کنم ...فقط خودم را گول زدم...بعضی وقتها آدم یک چیزی را نمی داند و انجام می دهد ...من خیلی چیزها را می دانستم اما شرایط روحی ام در آن برهه از زندگی ام خیلی بد بود و این آدم هم خیلی نقش بازی کرد و با محبت هایش من را گیج کرد...باورت می شود سر سفره ی عقد قران جلویم باز بود و آیه 24 سوره نور جلوی چشمم ...در دلم گفتم خدایا یک چیزی به من می گوید این زندگی دوامی ندارد...اما خیلی چیزها دست به دست هم داد...می خواستم خانواده و بچه داشته باشم...زندگی ام فقط شده بود دانشگاه و کار...8 صبح تا 2 دانشگاه و 3 تا 9 شب سر کار ...دختری نبودم که پسری در دوستی با من بماند ...چون همه ی روزم پر بود و شب ها قبل از 9 شب هم باید خانه می بودم...و رابطه ی فیزیکی هم با کسی نمی توانستم داشته باشم چون واقعا اعتقاداتم اجازه نمی داد گرچه مذهبی نیسنم... از بس که در این هتل و آن هتل و با معرف و از طریق فامیل و آشنا خواستگار دیدم و هیچ کس به دلم نمی نشست دیگر اسم خواستگار که می آوردند اشکم در می آمد...همه چیز دست به دست هم داد تا خودم را گول بزنم...یک لحظه پایم لغزید...و الان همه ی تلاشم این است دیگر اشتباهم را تکرار نکنم و همه ی تلاشم را هم می کنم که انتخاب بعدی انتخابی عاقلانه باشد ... خیلی ازت ممنونم بابت تعریفت

  10. کاربر روبرو از پست مفید هم پرواز تشکرکرده است .

    هم پرواز (سه شنبه 29 آذر 90)

  11. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 دی 90 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1390-9-09
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    1,163
    سطح
    18
    Points: 1,163, Level: 18
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بعد از طلاق

    بعضی وقت ها آدم احساس می کند که ای کاش زمان اندکی فقط اندکی به عقب برگردد که جلوی یک اشتباه را بگیرد اما چه فایده ... یه نکته اساسی رو از نوشته های شما دوستان گلم بخصوص مریم درک کردم اونم اینه که در هر شرایطی که هستی مهم اینه که دیگه اشتباه نکنی این می تونه خیلی تو زندگی آدم موثر باشه امیدوارم من با این شرایط بدی که دارم بتونم. از همتون ممنون و لطفا" کمکم کنید

  12. 2 کاربر از پست مفید ani93 تشکرکرده اند .

    ani93 (سه شنبه 15 آذر 90)

  13. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 شهریور 95 [ 04:50]
    تاریخ عضویت
    1387-7-19
    نوشته ها
    466
    امتیاز
    9,840
    سطح
    66
    Points: 9,840, Level: 66
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 210
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    880

    تشکرشده 885 در 224 پست

    Rep Power
    62
    Array

    RE: بعد از طلاق

    آنی جان فقط یه چیزی رو توی ذهنت اینو داشته باش.
    مهم نیست چه اتفاقی افتاده ..هیچ کدام از ما معصوم نیستیم .نمی خوام کارت رو توجیه کنم چون حتی برای منی که خودم با این مساله برخورد داشتم اصلا کارت قابل توجییه نیست ..راستش دلیلش هم اینست که در مغز ناقص من نمی گنجد که وقتی زنی می گوید که شوهرش را دوست دارد و یا به کسی وابستگی دارد چگونه دلش را در و دروازه غریبه ها می کند!!!!!! ولی با همه اینها تو هم یک انسانی که جایز الخطاست و بعنوان یک زن می خوام بهت بگم که این دو تا نکته رو از امروز توی زندگیت اجرا کن .مسلم بدون بهت کمک خواهند کرد ..
    1 - دیگه به شوهرت التماس نکن ..اینکار بیشتر تو رو حقیر و کوچیک نشون میده .. طلبکار هم نباش چون خودت می دونی مقصر هستی اما برای ببخشش فقط به خدا التماس می کنند . مهم این بوده که تو نشون دادی که پشیمون هستی و اون اینو فهمیده .پس دیگه کافیه . بذار اون با سبک و سنگین کردناش تشخیص بده که تو بعنوان مادر بچه برای زندگیش مزیت هایی زیادی هم داشتی..البته اینو می گم چون حس می کنم دوست داری برگردی ..
    2- پسرت رو حتی یک روز از خودت دور نکن ..اون توی سنی هست که به تو نیاز داره .نذار آینده بهش ثابت شه که مادرش با یه ارتباط اونم از زندگیش کنار گذاشت ..یادت باشه این بچه همیشه اینطور کودک و ضعیف نخواهد بود و روزی میاد که اون تو رو محکوم می کنه..محبتت رو ازش دریغ نکن ..اینکه مریضم و حالم خوب نیست اشتباه دومی برای توست.
    و یه نکته دیگه برای من برخورد شوهرت با این قضیه هست ...این برای من قابل درک نیست که اون الان حالش خوبه و با این مساله خیلی زود کنار اومده برخورد مردها با این قضیه اصلا اینطور نیست .من اینو عملی تجربه کردم..راستش اصلا رفتار شوهرت رو درک نمی کنم ...نمی تونم حدس بزنم چرا از این مساله به این سرعت برای جدا شدن از تو بهره گرفته و چرا قضیه به این زودی براش هضم شده ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!! باور کن این اصلا عادی نیست ..یه جای منطق من می لنگه!!!

  14. 3 کاربر از پست مفید f_z تشکرکرده اند .

    f_z (شنبه 19 آذر 90)

  15. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 دی 90 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1390-9-09
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    1,163
    سطح
    18
    Points: 1,163, Level: 18
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بعد از طلاق

    سلام دوستان گلم الان همسرم اومد و پسرمو داد البته قبلش زنگ زد که من جواب ندادم بعد اس ام اس داد که بچه دوست نداره بیاد ولی بالاخره اومد . پسرم خونمونو خیلی دوست داره همش می گه من می خوام برم خونه اتاق خودشو می خواد اما دوستان من به توصیه همه عمل کردم و خیلی خودمو کنترل کردم اول که رسید چون کسی خونه نبود درو باز کردم دست پسرمو گرفتم اومدم تو هیچ حرفی نزدم بعد مامانم رسید وایساد وسایلشو گرفت خیلی تعجب کرده بود تو این چند وقته هر وقت منو دیده داشتم گریه میکردم یا بهش چسبیده بودم اما امروز اینجوری نبودم الان پسرم پیشمه خیلی خوشحالم میرم که باهاش بازی کنم برام دعا کنین

  16. 2 کاربر از پست مفید ani93 تشکرکرده اند .

    ani93 (شنبه 26 آذر 90)

  17. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 شهریور 95 [ 04:50]
    تاریخ عضویت
    1387-7-19
    نوشته ها
    466
    امتیاز
    9,840
    سطح
    66
    Points: 9,840, Level: 66
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 210
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    880

    تشکرشده 885 در 224 پست

    Rep Power
    62
    Array

    RE: بعد از طلاق

    آفرین عزیزم
    خیلی خوب داری پیش میری .نگران نباش و به خدا توکل کن و با پسرت خوش بگذرون .خوشحالم که پستت نشون میده داری از اون حالت یاس بیرون میای.

  18. #30
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 مهر 91 [ 20:35]
    تاریخ عضویت
    1390-5-12
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    1,889
    سطح
    25
    Points: 1,889, Level: 25
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    550

    تشکرشده 554 در 162 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: بعد از طلاق

    آنی عزیز خیلی برات خوشحالم از حالت ما رو بی خبر نگزار
    واقعا خوبی شما اینه که برعکس خیلی های دیگه اگر تاپیک زدی به حرف ماها هم گوش می دی و روی حرف خودت و اشتباهت اصرار نمی کنی و از مشورت دیگران استفاده می کنی ...فکر می کنم دلیل اینکه مدیر یک شرکت معروف بودی و موفق هم همین بوده....آفرین


 
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.