به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مرداد 90 [ 11:31]
    تاریخ عضویت
    1390-5-19
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,173
    سطح
    18
    Points: 1,173, Level: 18
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بعد از شناخت یک سال ونیم نمیدونم ما به درد هم می خوریم یا نه

    سلام دختری هستم 23ساله ؛ مهر دانشجوی ارشد عمران می شم.یک سال و نیم پیش پسری از ورودی های پایین تر از ما از من خواستگاری کرد و قرار شد بعد کلاس با هم حرف بزنیم!من با مادرم تماس گرفتم و ایشان اجازه دادن باهم صحبت کنیم
    این آقاپسر 25ساله سربازی رفتن، کارمند دولت و لیسانس عمران هستش .
    من چون پارسال برای ارشد می خوندم قرار شد بعد از قبولیم بیاد منزلمون!
    خوب تو این مدت باهم بیرون رفتیم و تماس تلفنی داشتیم و خیلی به هم نزدیک شدیم.
    من تاحالا باپسری دوست نبودم و این رابطه بدجوری داره آزارم میده!احساس خیانت به همسر آینده ام دارم
    خلاصه ایشان آمدن منزل ما ولی من از فرهنگ خانواده ایشان خوشم نیامد به ایشون گفتم حاضر به ازدواج با شما نیستم ولی ایشان آنقدر گریه کرد و زنگ زد تا من مادرم را راضی کنم تا یک بار دیگر بیایند
    من مادرم را راضی کردم اما ایشان گفتن که اول پدر و مادر پسر باید شرایط من رو(از قبیل اجاره منزل نزدیک خانواده ی من، توضیح این که من هیچ کاری از کار منزل بلد نیستم،بهترین جشن ازدواج در تهران و...) بپذیرن تا ما برویم و منزل ایشان را که خارج از تهران است را ببینیم و اجازه ی رفتن پیش مشاوره ازدواج را به ما بدهن.
    من ایشان را دوست دارم اما برای ازدواج دوست داشتن ملاک من نیست!!!!!!!
    من می خواهم با شخصی ازدواج کنم که خوشبخت شوم
    از نظر مالی:خانواده ی پسر پایین تر
    از نظر تحصیلات:من بالاتر
    ازنظر فرهنگ خانواده:خانواده ی پسر سنتی تر
    از نظر عشق:فکر کنم ایشون عاشقتر
    از نظر اخلاق:ایشون دارای روحیه ی متعادلتر و بهتر هستن
    و.........

    این نکته رو را هم باید اضافه کنم که ما دائم در حال مشاجره می باشیم برسر موضوعات مختلف!!!
    یک بار به یاد ندارم با هم بیرون رفته باشیم و من راضی برگشته باشم منزل!!!!!!!!!

    البته این را هم بگویم که من روحیات خاصی دارم و چون یکی یک دونه ام خیلی لجباز و لوس و زود رنج هستم !
    در واقع قبول دارم که ایشان اخلاقشان بهتر است!!!!!!

    حالا نمی دونم چی کارکنم آیا ادامه بدهم یا قطع کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
    می ترسم شانس های دیگر ازدواجم را به خاطر هیچ و پوچ از دست بدهم

    ممنون می شوم راهنماییم کنید

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: نمی دونم چی کار کنم!!!!!!!!!!!

    خوش اومدی

    همین که سنتی هستن ممکنه بعد از ازدواج دچار محرومیت های اجتماعی بشی.مشاجره های الآنتونم نشون از

    اختلاف سلیقه و عقایدتون داره اینم می تونه بعدها مشکلات بزرگ تری باعث می شه.درضمن سنی نداری که بخوای

    نگران باشی،دوباره که دانشگاه بری فرصت های بیشتری خواهی داشت.

  3. کاربر روبرو از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (شنبه 22 مرداد 90)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مرداد 90 [ 11:31]
    تاریخ عضویت
    1390-5-19
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,173
    سطح
    18
    Points: 1,173, Level: 18
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نمی دونم چی کار کنم!!!!!!!!!!!

    مرسی که جواب دادین
    راستش خودش میگه چون از هم دوریم این همه مشکل داریم و اون نظراتش با خانواده اش متفاوت هستش!!!!!!!

    خیلی درمونده ام می ترسم ازدواج کنیم و این ازدواج اشتباه باشه یا این ارتباط بعد ها برام ایجاد مشکل کنه یا حتی می ترسم فامیل ها و دوستان من رو برای این انتخاب سرزنش کنن!!!!!!!!

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 بهمن 90 [ 13:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-25
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,188
    سطح
    18
    Points: 1,188, Level: 18
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بعد از شناخت یک سال ونیم نمیدونم ما به درد هم می خوریم یا نه

    از لحن نوشته هاتون به اين نتايج رسيدم
    شما دختر بلند پروازي هستيد
    هيچ تشابهي هم با پسر مورد نظر نداريدو دلتان برايش ميسوزد
    و شما به علت كمال گرايي شديدتان ميتوانيد امتحان ارشد را به راحتي قبول شويد
    پس به كمتر از دكترا احساس خوشبختي نخواهيد كرد
    در ضمن خود را از آن پسر بالاتر ميدانيد كه بعدا منجر به مشكلات شديدتري خواهد شد
    حود را از مشاجره هاي بي مورد خلاص كنيد

    خود و آن پسر را معطل نكنيد
    به پيشرفت خود فكر كنيد
    شما بدون ازدواج هم موفق خواهيد ماند

  6. 3 کاربر از پست مفید keyvan_tachra تشکرکرده اند .

    keyvan_tachra (چهارشنبه 26 مرداد 90)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مرداد 90 [ 11:31]
    تاریخ عضویت
    1390-5-19
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,173
    سطح
    18
    Points: 1,173, Level: 18
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بعد از شناخت یک سال ونیم نمیدونم ما به درد هم می خوریم یا نه

    بلند پرواز که هستم خیلی شدید!!
    دیروز اتفاقا داشتم با مادرم در این مورد صحبت می کردم که می خواهم برای دکتری برم خارج از کشور و دیگه دلم نمی خواهم به ازدواج فکر کنم!!!!
    هرچند احساس تنهایی می کنم اما ازدواج دست و پای انسان را می بندد
    با آن آقا پسر هم صحبت کردم وبهشون گفتم هدف من از ارشد، دکتری است و اگه غیر این بود اصلا ارشد نمی خوندم و بهشون تاکید کردم که من اگه درس نخونم می میرم!!!!!
    ایشون در ابتدا مخالف رفتن من بود و می گفت ایران بخون من هم گفتم که اینجا قبول شدن سخت هستش تازه اگه هم ایران بخونم دو سال فرصت مطالعاتی رو باید برم اونور!!!
    خلاصه که ایشان دید که من کوتاه نمیام گفت باشه از نظر من مشکلی نداره اما با توجه به شناختی که ازش دارم می دونم اجازه نمی ده!!!!!!!

    شاید کلا دیگه به ازدواج فکر نکنم و فقط به اهدافم فکر کنم یا شاید با کسی ازدواج کنم که آن شخص هم امکان زندگی در خارج از کشور رو داشته باشه!!!!!!!!

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 02 مهر 90 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1390-5-28
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,105
    سطح
    18
    Points: 1,105, Level: 18
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بعد از شناخت یک سال ونیم نمیدونم ما به درد هم می خوریم یا نه

    آقای/خانم keyvan_tachra
    شما چطورنظر وفتوا میدهی درحالی که
    اولا شما هیچ کدام از طرفین را نمیشناسیدو ندیده اید
    چگونه میتوانید نظر قطعی بدهید
    مشاور ازدواج در بیرون بعد ازچندین جلسه آن هم با حضورخانواده ها نظر میده
    آیا او که دارای تحصیلات تخصصی است ازشما که وجود واقعیتان معلوم نیست وشاید در دنیای مجازی وجود دارین در سطح پایین تری است عقل سالم که اینو تایید نمیکنه ولی عقل خانوما شاید تایید کنه خصوصا ...............
    دادن راه حل مستلزم شناخت خوب است
    از دادن نظرات که باعث تاثیرگذاری در زندگی دیگران میشود بپرهیزید که دارای عواقب دنیوی و اخروی است البته برای کسانی که در عالم واقعی و مجازی به یک شکل اند
    این خانوم بعد از یک سال و نیم نتوانسته تصمیم بگیرد حالا شما در عرض چند دقیقه نظر میدهید
    این خانم طرفش را بهتر ازشما میشناسد وردودل است ولی شما مثل اینکه ازهمه چیز خبردارید
    نکند شما ...................
    خانم محترم مطرح کردن زندگی شخصی با افراد مختلف شاید کاردرستی نباشد ودرصورت عدم رضایت طرف مقابل شما ناخواسته به گناه می افتید
    واما پیشنهاد خوب:با خود طرف مقابل صحبت کیند شما دونفرافراد باسوادی درجامعه محسوب میشویدوبه چشم دیگری جامعه به شما نگاه میکند
    وخودتان مشکلاتتان را بین خودتان حل نمایید وازاعتماد به افرادی که هیچ شناختی ازآنها ندارید نکنید

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 02 مهر 90 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1390-5-28
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,105
    سطح
    18
    Points: 1,105, Level: 18
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بعد از شناخت یک سال ونیم نمیدونم ما به درد هم می خوریم یا نه

    چرا خيانت......................


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.