به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 12 مرداد 91 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1387-10-29
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,432
    سطح
    36
    Points: 3,432, Level: 36
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دو مادر شوهر

    سنا جون مشکل من که یکی دوتا نیست یکی از خواهر شوهرام خونشون بهم نزدیکه وگر نه منم دوست ندارم کسی از جزییات زندگیم خبر ددار بشه من هفته دیگه میخوام برم شهرستان خونه مامانم از حالا دارم حرص میخورم برا اون موقع چون مادر بزرگه خونش نزدیک مامامنمه میگه هر وقت میاین باید بیاین بمونین خونه ما اخه من تا خونه مامانم مونده که نباید برم اونجا بمونم حالم از ش بهم میخوره از بس دستور میده

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1390-1-09
    نوشته ها
    237
    امتیاز
    2,402
    سطح
    29
    Points: 2,402, Level: 29
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    818

    تشکرشده 848 در 197 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: دو مادر شوهر

    سلام وای چه دوستای سیاستمداری تو تالار داشتیم که من ازشون بی خبر بودم.
    به نظر من شما باید از الان یواش یواش ( نه تهاجمی و یکباره) جلوی این دخالت ها رو بگیرین. اما خوب حرمت بزرگتر بودن و موی سفیدشون رو رعایت کنید. خوب اشکالیم نداره. خیلی از زنایی که مسن هستند، مخصوصا روی فرزند پسر و عروس ، اینطوری دلسوزانه دخالت میکنن.
    شما سعی کنید اصلاً توجه نکنید. دلیلی نداره که براتون مهم باشه. به اصطلاح یه گوش در باشه و یه گوش دروازه.
    نباید بزارین روی اعصاب و آرامشتون اثر بزاره. شما که ازشون دور هستین. مادرتون هم بگین بهشون اطلاعات ندن، مثلاً مادرتون بگن که دخترم دوست نداره که حتی من که مادرشم تو زندگیش دخالت کنم.. اونام میفهمن دیگه که نباید دخالت کنن. یعنی به طور غیر مستقیم بگو. مثلاً جلوی خواهرشوهرات بگو" اونقدر بدم میاد از پیرزن هایی که تو زندگی این و اون سرک میکشن" مطمئن باش به گوششون میرسه.
    خیلی هم مواظب خودت و همسرت باش و بهش نق نزن. چیزی که مطمئنم اینه که بعد از یه مدتی که فرزندی داشته باشین، دخالتهاشون کمتر میشه.
    در مورد رفتن به شهرستان و خونه مادرتون ولی محکم باشید. خوب مثلاً بهشون بگین مادرتون باهاتون کار مهمی داره یا مادرتون بیماره و از قبل هم با همسرتون هماهنگ کنید که اون از طرف شما حرف بزنه، وقتی ایشون بگن که میخوان شما رو ببرن خونه مادرتون، اونهام کمتر موضع میگیرن.
    زندگی شیرینی داشته باشید.

  3. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اردیبهشت 92 [ 12:37]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    نوشته ها
    1,234
    امتیاز
    8,567
    سطح
    62
    Points: 8,567, Level: 62
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    277

    تشکرشده 281 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دو مادر شوهر

    عزیزم خواهر شوهرت خانه اش نزدیک شماست توی خانه شما که نیست!!!
    هر وقت زنگ زدن یا اومدن گفتن چه خبر ؟؟؟ شما با خونسردی بگو هیچ خبر. شما چه خبر؟؟؟؟ می تونی سوال رو با سوال جواب بدی .
    به نظر من شما و همسرتون مقصرید. حریم خصوصی یک چیزیه که اگه بخواین هوا هم توش نمی تونه نفوذ کنه چه برسه به مادر شوهر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    تمام راهنمایی هایی که دوستان کردن همه عالی بود.

  4. کاربر روبرو از پست مفید نازنین غ تشکرکرده است .

    نازنین غ (سه شنبه 27 اردیبهشت 90)

  5. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اسفند 93 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1390-3-29
    نوشته ها
    1,107
    امتیاز
    8,928
    سطح
    63
    Points: 8,928, Level: 63
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,038

    تشکرشده 2,035 در 738 پست

    Rep Power
    125
    Array

    RE: دو مادر شوهر

    سلام اصلا جوابشون را ندين البته كاملا محترمانه طوري كه هم بي احترامي نكرده باشين و هم اونا بفهمند كه نبايد فضولي كنند

  6. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 12 مرداد 91 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1387-10-29
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,432
    سطح
    36
    Points: 3,432, Level: 36
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دو مادر شوهر

    از همه شما دوستای خوبم ممنونم واقعا وقتی میام توی این تالار آرامش میگیرم چون من جایی که زندگی مینکم غریبم و هیچ دوستی ندارم خانوادهام هم که شهرستانن خواهر شوهرم نزدیکمه که اونم وقتی میاد خونمون بیشتر اعصابمو خورد میکنه وقتی میاد انگار صاحب اختیاره کنترل تلوزیونو میگیره دستشو راحت میره توی اتاقا سرک میکشه اوایل در یخچالمونم میرفت ....واقعا نمیدونم با این رفتاراش چه کار کنم اینقدر سرو زبون دار ه هیچکی هریفش نیست با اون زبون نیش دارش از یه طرف دخالتای مادر شوهر و مادر بزرگ شوهر با اینکه دورن از یه طرفم مشکل منم که اصلا نمیتونم جواب کسی رو بدم همش میریزم توی خودمو حرص میخورم


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.