RE: یه سوال از بالهای صداقت
سلام
ببخشید منم دخالت می کنم. ولی منم دقیقا در اول ازدواجم به همین مشکل برخوردم.
همسرم برای رهن خونه مقداری پول کم داشت. من هم مقداری پول داشتم. ولی چیزی بهش نگفتم. بعد یک هفته چنان دعوای با من کرد که هنوز یادمه که چرا من با اینکه از مشکل مالی همسرم خبر داشتم خودم بهش پیشنهاد ندادم که این پول هم از طرف من. البته وقتی این اتفاق افتاد من گفتم فکر می کردم تو می خوای خودت این مساله رو حل کنی و آخرم پولو بهش دادم.
و همچنین در طول یک سال اول زندگیمون هم هر بار سر هر موضوعی این بحثو پیش می کشید که غریبه ها بیشتر از تو حواسشون به من هستو این حرفها.
آدما با هم فرق دارن. اگر همسرت مثل همسر من آدم حسابگری احتمالا روی پول شما حساب کرده. امیدوارم بتونی با سیاست این فکرو از سرش بندازی. بعدا یکی بهم گفت باید خودت اول می گفتی ولی باید قرض بهش می دادی. نمی دونم چی درست بوده.
راستی یادم رفت بگم این موضوع باعث شد تا الان نمام حقوق من یک راست بره تو حساب شوهرم. در واقع الان بعد از 5 سال فهمیدم اینکه شوهرم می حواست خونه ای با مقدار رهن بالاتر از توانش اجاره کنه برای این بود که یک مقدمه ای باشه تا حساب کناب تمام پولهای منو داشته باشه و اونها رو از من بگیره.
ببخشید بدبینانه حرف زدم ولی تجربه خودم رو توشتم تا خودت رو برای عکس العمل های مناسب اماده کنی. انشاءالله که همسر شما اینطور فکر نکرده.
هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند
علاقه مندی ها (Bookmarks)