مشکل اینجاست که شما هیچ کدوم نمیدونید که من چقدر اونا رو میشناسم.شهری که ما درش زندگی میکنیم کوچیکه.همه از کارای هم.اتفاقاتی که میافته خبر دارن.من وقتی فهمیدم ایشون از کدوم خونواده هستن واقعا خیالم راحت شد.به خونوادشون اشراف کامل دارم و اونا رو میشناسم.پدر من رییس کلانتری است.ما خونواده ی مذهبی هستیم.اما هیچوقت زیاد از حد خودمون رو محدود نمیکنیم.اونا هم همینطوری هستن.مثل ما.بیشتر چیزاشون به ما میخوره.پدر ایشون برادر دو شهید.چرا فکر میکنیئ من فقط از روی احساس دارم تصمیم میگیرم آخه؟
اخلاقش طوریه که میدونم اگه زندگی کنیم با هم کنار میایم.من آدم منطقی هستم.ایشون هم همینطور.شما میگید که اخلاق و رفتار ما بعد از چند سال تقییر میکنه.شاید اینطور باشه اما هیچوقت ملاک های اصلیمون واسه ازدواج تقییر نمیکنه چون اینطوری بزرگ شدیم.خواهش میکنم انقدر منفی قکر نکنید .ممنون
از مدیران محترم خواهش میکنم نظر بدن خواهشا
علاقه مندی ها (Bookmarks)