به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 57
  1. #41
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند

    گرداب جان،
    شما حتی اینجا که یک فضای مجازی است و ما همدیگه رو نمی بینیم و نمی شناسیم نمی تونیم از حدود رابطه ات بگی ( منظورم این نیست که بگویی، به نظرم به خاطر حساسیت موضوع و اینکه تاپیک ها پاک نمی شن، بهتره که زیاد قضیه را باز نکنید ) بعد چی می گی که برم با همسرم صحبت کنم؟؟؟ فکر کردی در این مورد می شه با یک مرد صحبت کرد؟ داغونش می کنی. می کشیش با این حرفت. اصلا نمی تونم تصور کنم عکس العمل یه مرد چی می تونه باشه.
    برعکسش را فکر کن. اگه همسرت بیاد این حرف را بهت بزنه. تازه از نظر فرهنگی و شرعی و حتی قانونی این مساله از اون طرفیش برای ما پذیرفتنی تر است (البته نه با زن متاهل ). از این سمت که اصلا جایی برای فکر کردن هم نداره، چه برسه به عمل کردن یا حرف زدن.
    درضمن همین جمله ای که گفتی خودش نشون می ده که به قبح کاری که کردی واقفی. پس محکم باش و دیگه ادامه نده.
    24 ساعت هست که صحبت نکردید. درسته؟ دیگه زنگ نزد؟ دیشب چند دقیقه براش توضیح دادید که دیگه زنگ نزده؟ خدا کنه که ایشون هم فهمیده باشه که باید قطع بشه و این تصمیم و عزم دو طرفه باشه و خدای نکرده یکی در جلد شیطان دیگری را تحریک نکنه.
    یک سوال آیا تا به حال بحث قطع کردن رابطه بینتان مطرح شده بود یا اولین بار است؟ منظورم اینه که تا حالا این راه را امتحان کردید و شکست خورده باشید. مثلا یکی کم بیاره و دوباره شروع کنه؟

  2. 2 کاربر از پست مفید بهشت تشکرکرده اند .

    بهشت (چهارشنبه 17 آذر 89)

  3. #42
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 04 آذر 90 [ 02:02]
    تاریخ عضویت
    1387-3-24
    نوشته ها
    354
    امتیاز
    5,029
    سطح
    45
    Points: 5,029, Level: 45
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    325

    تشکرشده 334 در 122 پست

    Rep Power
    51
    Array

    RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند

    خانم گرداب لطفاً به يك مشاور و روانپزشك مراجعه كنيد و مشكل خودتون رو با ايشون در ميان بگذاريد. قطعاً كمك كننده خواهد بود. حتي نوع نگارش شما حاكي از وضعيت كاملاً متعادل رواني نيست. ترك اعتياد( هر نوعي حتي عشقي) گام اول و دومش سخته. بعد از قطع رابطه به آرامش بيشتري مي رسيد و يادتون باشه كه از دل برود هر آنكه از ديده برفت. سعي كنيد لا اقل از ديدن ايشان و شنيدن صدايشان دوري كنيد. انگار كه مرده رفته اون دنيا...

  4. 2 کاربر از پست مفید wintersun77 تشکرکرده اند .

    wintersun77 (چهارشنبه 17 آذر 89)

  5. #43
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 آذر 90 [ 09:35]
    تاریخ عضویت
    1389-8-03
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    2,509
    سطح
    30
    Points: 2,509, Level: 30
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 130 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند

    دوست عزیز خدا توبه کننده ها رو خیلی دوست داره و درگاهش به روی هر گناهکاری بازه البته به شرطی که طوری توبه کنه که دیگه فکر اون گناهم به سرش نزنه.راستی یه راه میانبر سراغ دارم :
    حسین........... دردونه ی خدا.............
    امروز روز اول محرمه از امروز شروع کن،ارتباطت رو با امام حسین قوی کن ازش بخواه که پیش خدا واسطه بشه، به خدا خیلی مهربونه خیلی هوای توبه کارا رو داره مگه داستان حر رو نشنیدی؟ مگه نشنیدی میگن کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا؟(هر روز عاشورا و هرجا کربلاست؟) خودت و نجات بده، حسین سفینه ی نجاته، بهش توسل کن،به گناه خودت فکر نکن به کرم اونا فکر کن، تو مجالس امام حسین شرکت کن،ایشالا روز عاشورا پاک پاک میشی، یه جوری کارا راست و ریست میشه که باورت نمیشه...

  6. 4 کاربر از پست مفید همسفر65 تشکرکرده اند .

    همسفر65 (جمعه 19 آذر 89)

  7. #44
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 بهمن 91 [ 17:06]
    تاریخ عضویت
    1389-6-31
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,840
    سطح
    25
    Points: 1,840, Level: 25
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند

    سلام گرداب اگر میخواهی بیشتر شرمنده بشی مستقیم برو پیش خدا مناجات تائبین امام سجاد درمناجات خمسه عشر درمفاتیح رابطه ات را با خدا درست کن همه چی درست میشه.راههای برخورد با ان نامرد هم مسدود کن حتا اگر لازم است شماره موبایل عوض کن به مرور برنامه زندگی ات را عوض کن به خودت اعتماد کن چون بنده خدایی تامیتوانی از فرصت تنهایی استفاده کن برو پیش خدا معانی مناجات 15 گانه را بخوان به فکر اعتراف پیش شوهرت نباشاگر خدا بخواهد ان هم به موقع درست میکند تمام دلها دست اوست. هرموقع مضطرب شدی نماز بعد دعا وتوبه به درگاه ارحم راحمین انقدر در بزن تا درباز بشه.

  8. 4 کاربر از پست مفید حامد14 تشکرکرده اند .

    حامد14 (چهارشنبه 17 آذر 89)

  9. #45
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    76
    Array

    RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند

    ببين، 3 گام را بايد برداري:
    1) ترك ارتباط كامل با آن مرد (شيطان)
    2) توبه و گريه به درگاه خدا
    3) تصميم براي آينده
    فعلا در گام اولي، اين كه به شوهرت بگي يا نه، مربوط به گام 3 ميشه. فعلا كاري به اون جاهاش نداشته باش. فقط ترك ارتباط كامل با اون را در برنامه بگذار تا بعد در مورد ساير موارد تصميم بگيريم.
    فقط فكرت را روي گام 1 متمركز كن.

  10. 2 کاربر از پست مفید tesoke تشکرکرده اند .

    tesoke (پنجشنبه 18 آذر 89)

  11. #46
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 مهر 90 [ 16:01]
    تاریخ عضویت
    1387-5-05
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    3,917
    سطح
    39
    Points: 3,917, Level: 39
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 123 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند

    نقل قول نوشته اصلی توسط Gerdab
    tesoke جان،نپرس ازم كه بيشتر از خودم حالم به هم ميخوره و شما اى meral عزيز،حرفهاتون مثل مرحمى روى قلب شكستم نشست،اجر همتون با خدا.
    گرداب عزیز حرفام به دلت نشست چون از دلم اومده بود...بیشتر از این نمیتونم بهت بگم ولی اینو بدون توی تاپیکی شرکت نمیکنم مگر اینکه بدونم حرفا یا تجربه هایی دارم که شاید بتونه به کسی کمک کنه...وقبل از اینکه شروع به نوشتن کنم میگم خدایا بهم کمک کن تا چیزایی رو به زبون بیارم که راهگشای کسی باشه ...به دنبال اعتبار گرفتن و تشویق دیگران نیستم...همین خوشحالی تو و جمله اجرت با خدا واسه من از هر چیزی با ارزش تره
    موفق باشی عزیزم

  12. 2 کاربر از پست مفید meral تشکرکرده اند .

    meral (چهارشنبه 17 آذر 89)

  13. #47
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 دی 94 [ 03:17]
    تاریخ عضویت
    1389-9-13
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    4,123
    سطح
    40
    Points: 4,123, Level: 40
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5
    تشکرشده 5 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند

    سلام،از كجا شروع كنم نميدونم،فقط همانطور كه از قديم ميگن،ماه هيچ وقت زيرِ ابرنمیمونه ،مادرِ پير من به طريقى كه هنوز كامل نميدونم چطور،در جريان اين رابطه قرار گرفته و به قول خواهرم كه خبر از موضوع نداره،حالت سكته بهش دست داده ولى حرف هم نميزنه،فقط به خودم گفت كه آخرِ عمرى ابروش رو دارم ميبرم،همين؛

    يك دختر خاله دارم كه در همون جايى كه ما مشغول بوديم با سمت ديگه اى كار ميكرد كه البته اون هم انتقالى گرفت و رفت ولى چون ۸ ماهه پيش كه هنوز نرفته بود، و اين آقا رو با من در جلوى محل كار ديد(در صورتى كه اون آقا ديگه اونجا كار نمى كرد و من رو همراهى كرده بود)،يه بوهایی برد و يه سوالهاى عجيب و غريب پرسيد كه من هم جواب درست ندادم و چون مادرم براى ديدن پدرش كه منزلِ خواهرش كه همون دختر خالم رفته بود و از اون وقت اين حالت بهش دست داده،به گمان زياد،كاره همون دختر خاله است،حالا چى ديده و چیها گفته و حالا چرا رو قراره مامانم فردا بگه،ولى شايد هم اصلا کار اون نباشه و هزار هزار سوال ديگه كه مغزم رو داغون كرده از ديروز تا حالا؛من هم امشب مراسم عزا دارى تا دلم خواست گريه كردم و از خدا خواستم ابروم رو بيشتر نبره،نميدونم،ديگه هيچى نميدونم،خواهرم امشب پيش مامانم موند و فردا من ميرم،خدا به خير بگذرونه،التماسِ دعا.

    راستى بهشت عزيز،بله،متاسفانه بارها تصميم گرفتيم تمومش كنيم ،ولى هیهات.

  14. #48
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند

    شاید خواست خدا بوده که مامانتون فهمیده. شاید کمی فهمیده و انشالله جزییات کامل را نمی دونه و حتما هم همینطوره. مادر اگه بدونه دختر مجردش همچین کاری کرده سکته میکنه. وای به روز دختر متاهلش. مطمعن باش که نمی دونه و فکر کرده که فقط مثلا تو خیابون با اون آقا بودی و یا مثلا یه رستوران با هم رفتین. اصل ماجرا را نمی دونه.
    و باز هم من مطمعنم که خواست خدا بوده که مادرتون بفهمه تا شما زودتر و حتما تمامش کنید. خدا گاهی اوقات کارهایی میکنه که ما حکمتش را نمی دونیم. ولی بعدها اگر بفهمیم میگیم چه خوب شد که فلان اتفاق افتاد. این هم از اون اتفاقهاست.
    آبروت نمی ره. فقط به شرط اینکه دیگه ادامه ندی. الان که مامانت فهمیده و دختر خاله ات هم فهمیده و همه حساس شدن، هر قدم دیگه یعنی اینکه با پای خودت داری میری پایه ی چوبه ی دار. و کاش که عاقبتش مرگ باشه، که مرگ خیلی بهتر از بعضی عواقب وحشتناکی مثل بی آبرویی و غیره است. پس فقط ادامه نده و صبر کن.
    پرسیدم قبلا تصمیم به قطع گرفتین یا نه، برای این بود که بدونم آیا می شه به اراده تون امیدوار بود یا نه. این بار دیگه باید بشه. دفعات قبل یه قراری بود بین خودتون دو تا و شاید برای همین به هم می خورد. الان مامانت و دخترخاله و خواهرت هم منتظرن. ما دوستان مجازیت هم منتظریم. منتظر پیروزی و سربلندی تو در این آزمون. پس با دفعه های قبل فرق داره. تو به ما قول دادی. تو به خدا التماس کردی که آبروت را نبره و تو هم گناهت را تکرار نکنی. این دفعه داری توی شبهایی قسم می خوری و حرف می زنی که با شبهای دیگه فرق داره. انشالله که روز عاشورا که از عزاداری برگشتی با یه دل سبک برگردی. حس کنی پاک شدی. حس کنی سبک شدی. حس کنی همه چیز تموم شده و دوباره متولد شدی. یه مادر پاک و یه همسر وفادار. انشالله.
    امروز همه اش اینجا را چک میکردم ببینم ازت خبری هست یا نه. راستش دیدم نیستی ترسیدم. فکر کردم دوباره رفتی. الان که دیدم نوشتی، می ترسیدم بخونمش.
    تماسی که نداشتین. داشتین؟

  15. کاربر روبرو از پست مفید بهشت تشکرکرده است .

    بهشت (پنجشنبه 18 آذر 89)

  16. #49
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    76
    Array

    RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند

    هنوز مگه باهاش داری ادامه میدی؟ مگه تموم نکردی؟
    قرار شد تو این رابطه را تمام کنی تا با هم بشینیم و برای آینده ای بهتر حرف بزنیم.
    همراهی نمی کنی ها. ما همش داریم تلاش می کنیم تا بهترین راه را به تو نشون بدیم. همراهی کن.

  17. کاربر روبرو از پست مفید tesoke تشکرکرده است .

    tesoke (شنبه 20 آذر 89)

  18. #50
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند

    گرداب عزیز
    به قول خودت ماه زیر ابر نمی مونه و رابطه شما هم شروع به نشت کردن کرده اول یه نفر می فهمند بعد دونفر و...
    اگه اینجا تمومش کنی باز ممکنه دخترخاله ت ( که مطمئنا میره میذاره کف دست خاله و ...، خودمونیم شما خودت به جای دخترخاله ت بودی چقدر راز داری می کردی؟؟؟ ) یه جورایی فراموش کنه وگر نه به طور تصاعدی روز به روز تعداد کسایی که رازتو می دونن بیشتر میشه و میاد میرسه به گوش همسرت و حتی ممکنه منجر به قتل ناموسی بشه، بدون که اگه ادامه بدی این عاقبت محتومته، حالا من با اون دنیات کاری ندارم
    راستی من نمی فهمم چرا اصرار داری رابطه رو به همسرت بگی می ترسی این آقای فوق العاده بیاد زیر آبتو بزنه؟؟
    اینو بدون که اگه یک کلمه همسرت چیزی بدونه در بهترین حالت تا آخر عمرت هردو در رنج و عذابید، شما حق ندارین اینجوری به همسرتون عذاب بدید
    پس بهتره تیشه به ریشه این رابطه بزنید و اصلا از کار استعفا بدین
    فکر نکنم شما در سن عشقهای دبیرستانی باشید پس بهتره مثل یه فردبالغ فکر کنید
    این آقا رو هم کاملا قانعش کن اصلا بگو مادرم فهمیده قسم خورده به شوهرم میگه و در این صورت زندگی توهم از هم می پاشه و تبعاتش دامنگیر خود تو هم میشه
    تو یه پستی گفته بودین آیا ایشون حق نداره بدونه چرا من یه طرفه رابطه رو قطع کردم؟
    در جواب باید بگم ایشون چه خقی بر شما دارن؟ خیر هیچ حقی نداره، ایشون همون روز اول که این رابطه رو شروع کردن می دونستن در بهترین حالت قطع می شه و در بدترین حالت فاجعه به بار میاره ، پس همه چیز قبلا براشون روشن بوده
    اصلا شاید ایشون بدشون نیاد زندگی شما از هم بپاشه و شما به عنوان زن صیغه ای برای مدت محدودی در اختیار هوی و هوس ایشون باشید، عزیزم لطفا لطفا لطفا حواستو جمع کن
    The Happiness of Your Life Depends on The Quality of Your Thoughts

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  19. 2 کاربر از پست مفید نیلا تشکرکرده اند .

    نیلا (پنجشنبه 18 آذر 89)


 
صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آيا از كسى كه قرار است با او ازدواج كنم سرترم؟
    توسط sasha در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: سه شنبه 26 اسفند 93, 17:39
  2. دلــشـكسـته ها
    توسط آرمان 26 در انجمن ادبیات و عرفان
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 مهر 88, 19:19

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.