سلام.من یک دختر 30 ساله هستم.قد بلند و کلا قیافه خوبی دارم.فوق لیسانس شیمی هستم.شاغلم .خانواده خوب و کم جمعیتی هم دارم.از 21 سالگی هم خواستگار داشتم که هرکدومو به دلیلی رد کردم.این مقدمه چینیها واسه این نبود که بگید چه از خودش متشکره یا بخوام از خودم تعریف کرده باشم.اصلا...تمام اینها رو گفتم که بگم هیچ شانسی برای یک ازدواج موفق نمی بینم.در صورتیکه همیشه سر نمازم از خدا خواستم که همه جوونها عاقبت به خیر بشن،یک بخت خوب هم نصیب من بشه...
مشکلی دارم.مدت 5 ساله که فهمیدم بچه دار نخواهم شد.دکترای زیادی رفتم.میلیون میلیون پول آمپول و قرص دادم تا این موردم رفع شه.ولی آخرین دکتری که رفتم خیلی راحت آب پاکی رو ریخت رو دستم که شما دچار یائسگی زودرس شدید.و اگر ازدواج کنید حامله نخواهید شد.و قبل ازدواج بهتره با طرفتون در میون بذارید.
الان در حال حاضر که اصلا خواستگار وجود نداره .منم از اون دخترایی نبودم که تو خیابون با کسی آشنا بشم .همیشه به صورت معرفی و سنتی بوده یه وقتهایی فکر می کنم کاش به خواستگارهای قبلیم جواب رد نمیدادم.ولی شاید خواست خدا این بوده که من قبل ازدواج این مشکلمو بفهمم.شاید اگر ازدواج میکردم بعد این مشکلمو می فهمیدم کار به از هم پاشیدن زندگیم می رسید.
دارم فکر میکنم بر فرض محال اگه کسی بخواد پا پیش بذاره من چه جوری این مشکلمو بگم .هیچ مردی با این مساله کنار نمیاد.نمیدونم چیکار کنم.کمکم کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)