RE: باز کردن گره ...
سلام به روح باران عزیز
خیلی خوب درکت میکنم هم قضیه برادرت و ... و هم موضوع کارت را... و هم موضوع کمالگرایی ... و هم موقعیت قبل از ازدواج را... گفتم خیلی خوب درکت می کنم چون توی تمام موارد بالا مشابه تو بودم البته انگار تموم این اتفاقات برای من زودتر از تو اتفاق افتاده و حتی تایپیک قبلیت را هم که همون موقع ها دنبال می کردم تعجب می کردم چون شباهت زیادی به زندگی من داشت.
اصلاً ناراحته این که وای داره عمرم می گذره و یا اینکه این همه درس خوندم و... حالا نتیجه اش این شده.. نباش خیلی روی خودت زوم کردی یکمی با فاصله به خودت نگاه کن ، سعی کن از این فرصتی که داری روی خودت کار کنی و ارتباطت را با خدا نزدیک کنی اون وقت می فهمی که همه این ها جوانب زندگی ما هستند وقتی یکم بی خیال شدی می بینی که کم کم همه چی درست میشه خیلی راحت تر از اونی که فکرش را بکنی .
روح باران عزیز من کم کم به این مرحله رسیدم و خدا را شکر می کنم چون حال روحیم خیلی خوب شده اما قابل وصف نیست .
امیدوارم به آرامش واقعی در زندگیت برسی.
یه سوال :چرا به آموزشگاه ها سر نمی زنی ؟ رشته هایی که الان برای تدریس رو بورس هست و خیلی احتیاج دارند را بهت پیشنهاد میدند می تونی یه مدت کار کنی و بعد اعلام آمادگی کنی .
موفق باشی.
... به سراغ من اگر می آیید،
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
علاقه مندی ها (Bookmarks)