هیچ شوقی برای عروسی ندارم. همچنان سر دو راهی.

[نیلوفر:-)]

سلام المیرا جان همه ی دوستان وحتی مدیرانجمن گفتن اشتباهات وبی مهارتیه شما خیلی بیشتر ازهمسرتونه من هم باتمامی دوستان هم عقیده هستم شما ازهمسرتون هم که جدا بشید وباهرکسه دیگه ای ازدواج کنید اشتباهاتتون رو نشناسید وبرای رفع اون هیچ تلاشی نکنید همین پروسه تکرار میشه ای کاش تاپیک دیگر دوستان رو میخوندید وکمی خداروشکر میکردید که چه همسر خوبی دارید یکی ازدوستان خیلی خوب همسرشماروتحلیل کرده بودن ایشون یک مردایرانی معمولی روبه بالا هستن خواهش میکنم بخودتون بیاید چرا فکرمیکنید همسرتون نباید برای مادرش احترام قائل باشه؟؟؟!!!!!چرا وقتی همسرتون به مادرش پرخاش میکنه تودلتون خوشحال میشید؟؟؟؟؟؟!!!!!!! شماهم انشأالله روزی مادرخواهید شد واقعا دوست دارید پسرتون مثل پدرش وعروستون مثله شما باشه؟؟؟؟!!!!! من احتیاج به جواب شما ندارم اما این جواب رو حتما به وجدان خودتون بدید،گفتید رفتارشما نشات گرفته از پرخاشها وعصبانیت همسرتونه اما توتمام اتفاقاتی که تعریف کردی مدام خودشما موجبات عصبانیت وپرخاش همسرتون روفراهم کردید تواون جمع خانوادگی بقوله خودتون شما همسرتون روضایع کردید بعد از اینکه فقط شوهرتون به شما گفته چرت نگو چه قشقرقی به پا کردید شما که جنبه ضایع شدن توجمع رو ندارید چرا خودتون همین کاررو باهمسرتون میکنید؟؟؟؟!!!!!! خواهش میکنم کلید مرد واقتدارمرد دکترحبشی رو گوش کنید خیییییییییلی مفیده حتما متوجه خواهید شد چرا همه حق روبه همسرتون دادن تنها اگر خودتون بخواید قادر به تغییرات اثربخش درزندگیتون خواهیدبود باآرزوی موفقیت برای شما