من 28 ساله هستم
كارمندم
همسرم شغلش آزاده
چند ماهيه تلگرام گوشيش رو وصل كرده چند ماه پيش متوجه شدم تو اينستاگرام صفحه باز كرده و دنبال مطالب غير اخلاقيه
با واكنش من اينستاگرامش رو حذف كرد
ولي چند شب پيش عمق فاجعه رو درك كردم
اون با دخترها گاهي چت ميكرده و مطالب غير اخلاقي مي فرستاده
با واكنش وحشتناك من و قصد جدي نسبت به تركش روبرو شد
دعواي خيلي بدي باهاش كردم
حالم بد شد
هنوزم حالم بده
خيلي يپشيمونه . حتي شماره شم داشتن .البته من خيلي اتفاقي فهميدم واصلا قصد كنكاش تو گوشيش رو نداشتم.
ابراز پشيموني كرد
لرزيد ترسيد گريه كرد هزار بار التماس كرد به سختي گذشت كردم
ولي دلم باهاش صاف نميشه
به خدا شوهر من برام ميميره. بعد اون اتفاق همش ميگه خاك تو سرم داشتم زندگيمو نابود ميكردم
خيلي ناراحته كه ديگه بهش اعتماد ندارم
تو اين چند روز هم باز چند بارخاستم برم بهش گفتم من تو اين سه سال باهمه چيت ساختم از چشمام بيشتر بهت اعتماد داشتم
همه دنيامو نابود كردي حالمو بد كردي. جواب محبتهامو با چت با غريبه ها دادي
تا قبل اين قضايا ما اصلا باهم مشكلي نداشتيم
شوهرم اصلا نه مشكل اخلاقي داره نه چشم چرون و حيزه. بخدا مثل دو تا عاشق و معشوقيم دنياي مجازي زندگيمون رو داره نابود ميكنه.
اول از همه از شما عزيزان مشورت ميخوام چطور با غمي كه تو قلبم خونه كرده كنار بيام
دوم از اون شب همش نگرانم نميتونم اعتماد كنم ديركنه فكرم هزار جا ميره حس ميكنم نكنه يه مدت تعطيل كنه ولي بازم شروع كنه
سوم ميخوام متنبه بشه . بدونه خيلي بدم مياد. كلي قسم و آيه كه اگر يه بار ديگه خطا كردم بخدا خودم خودمو ميكشم و ديگه هرگز چت نميكنم به اونايي هم كه گاهي باهاشون چت ميكرده گفته ديگه پيام ندن و بلاكشون كرده.
دلم ميخواد زندگيمون به حال سابق برگرده
تو رو خداشما راهنماييم كنين چيكار كنم حالم خوب بشه و بتونم شوهرمم كنترل كنم