سلام.من همسرمو خیلی دوست دارم وفکر میکنم مشکل من بیشتر از همینجا نشات میگیره.نسبت بهش حساس شدم تو رفتارش با جنس مونث.
خودمم نمیدونم اشکال از منه یا اون منو حساس کرده.طوری که به ارتباطش با مادرشم حساس شدم.
یعنی اون باعث شد اینجوری شه.شوهر من نسبت به بوی خوش و مو علاقه زیادی داره.من دوست داشتم فقط من زن خاص شوهرم باشم اما اون تا حالا این حسو بهم منتقل نکرده.حساسیتم ازینجا شروع شد که میدیدم خیلی به موهای مامانش ور میره.
مثلا کنار مامانش نشسته بود یهو موهای مامانشو میگرفت میگفت چه نرمه.یا توی خیابون اگه دختربچه ای رد میشد از کنارش دست تو موهاش میکرد.این کاراش منو اذیت میکرد.اینقد تو خودم میرفتم که میفهمیدو الان فقط واسه اینکه من ناراحت نشم این کارو نمیکنه.
یا مثلا روسری مامانشو بو میکرد.حساسیت من از اینجاها شروع شد.البته اینم بگم از موهای منم خیلی خوشش میاد و میگه همیشه ارزوش بوده. ما هیچ مشکل دیگه ای نداریم جز اینکه وقتی به جنس مونثی زیاد توجه نشون میده.حتی وقتی شو میبینه من تو خودم حرص میخورم که این که مردی به این شدت گرمه مگه ممکنه این چیزا روش اثر نداره.
بهم ابراز محبت زیاد میکنه هم کلامی هم عملی.اما درکل با همه مهربون و باگذشته و تنها با من نیست.هیچی تورفتارش نیس که من فکر کنم براش با بقیه فرق دارم.من اصلا تو عمرم ادم حسودی نبودم مشکل اعتماد به نفسم ندارم اما حس میکنم برای شوهرم خیلی با بقیه فرق ندارم واین باعث بهونه گیری مشاجراتمون میشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)