به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19

Threaded View

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 شهریور 91 [ 13:00]
    تاریخ عضویت
    1389-10-07
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    2,630
    سطح
    31
    Points: 2,630, Level: 31
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    114

    تشکرشده 118 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تو این زندگی خودمو گم کردم

    همسرم هیچ وقت احساسات منو جدی نمی گیره
    خیییلی دلم می خواد گاهی حتی گاهی!!درک کنه که چه حسی دارم
    من کلا آدم احساساتی هستم ولی تو این 4 سال زندگی مشترک به ندرت درکم کرده .
    تو مجردیم به طورجدی شعرمی گفتم و گاهیم تو انجمن ها و مسابقات شرکت می کردم .
    طراحی می کردم و به موسیقی علاقه داشتم
    اون موقع ها تا شعر یا متنی رو آماده می کردم خانواده م مشتاق خوندنش بودند مادرم بزرگترین مشوق طراحیم خواهرم شعر و پدرم موسیقی بود.
    هرکس منو میشناخت و طرحی یا شعری ازم دیده بود معتقد بود تو این زمینه آینده خوبی دارم و الان......
    سه تارم همون روزای اول زندگی مشترک تو یه اتفاق شکست . نوشته هامو نمی خونه واگه براش بخونم گوش نمی ده!شعرام رو بدتر!!
    یادگرفتم درمورد این چیزا نباید ازش نظربخوام!وگرنه خودمو کوچیک کردم
    عجیبش اینه که خودشم قبلنا نویسندگی می کرده و چندتا فیلم نامه هاشم ساخته شده
    ولی حالا میگه از این کارا پولی در نمی یاد! پس به نظرش بی هوده و سطحیه!
    دیروز بعد از مدت ها دست به قلم بردم و دیدم دیگه از عهده ی نوشتن هیچ چیز بر نمیام...خودمم باورم شده نمی تونم
    کاش فقط اینا بود من همیشه کابوسای ثابت و تکراری و از دید خودم معنا داری میبینم که از نظرش مشکل روحیه و طبق معمول مهم نیست!
    خیلی وقته هیچ چیز از احساساتم بهش نمی گم دارم این روحیات رو تو خودم میکشم.
    شدم یه زن ساده ی خونه دار که می پزه و می شوره و می سابه و بچه داری می کنه همین وبس.تازه !به نظر همسرم همونم درست انجام نمی دم !واقعا از این اوضاع خسته م
    معمولا یه دلخوری دائمی، شبیه یه بغض، ازش همراهمه .اعتماد به نفسم بدجور لطمه دیده.داره باورم میشه لیاقتم در همین حد بوده
    واقعا احترام به احساسات و شخصیت من کار سختیه؟

  2. 3 کاربر از پست مفید bahar89 تشکرکرده اند .

    bahar89 (یکشنبه 04 دی 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو ارتباط با دخترها تو اجتماع مشکلی ندارم، اما وقتی دختری رو دوست دارم برعکسه
    توسط amir800 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آبان 95, 22:01
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  3. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23
  5. لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 فروردین 87, 04:37

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.