به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25

Hybrid View

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مهر 93 [ 19:18]
    تاریخ عضویت
    1392-10-18
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    713
    سطح
    14
    Points: 713, Level: 14
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    قطع نکردن رابطه و ترس از تنهایی

    سلام دوستان توی تاپیک قبلیم در مورد این که با یه دختر ارتباط دارم براتون گفتم و گفتم که رفتارش نسبت بهم سرد شده.
    دیدم اون تاپیک شلوغ شده گفتم یه تاپیک جدید بزنم در مورد مشکلم( که این تاپیک زیاد به مسئله قبلی ربط نداره بیشتر در مورد خودم هست)
    ...............................................
    دوستان بخدا نمی دونم چیکار کنم خسته شدم از خودم از زندگیم همش می خوام رابطه رو با دختری که الان باهاش هستم بهم بزنم اما نمی تونم فکر این که بعد این رابطه تنها می شم دیوونم می کنه از تنهایی وحشت دارم به یه یار و یه همزبون نیاز دارم کسی که همیشه کنارم باشه پا به پام بیاد به ازدواجم خیلی فکر کردم ولی واقعا شریط ازدواج رو ندارم.
    نگید سرت رو به یه چیز گرم کن که می دونم فایده نداره اخه تا حالا کاری نبوده من نکرده باشم ولی هیچ فایده ای نداشته. کل امیدم رو به زندگی و دانشگاه از دست دادم شاید باورتون نشه تنها ارزوی که الان دارم اینه که بمیرم.
    اینقدر بقض دارم که دلم می خواد روی شونه کسی که درکم کنه از شب تا صبح گریه کنم.
    بخدا این روزا مثل روانی ها شدم با این که کنار بخاری هستم و پتو روی تنم هست ولی می لرزم تپش قلب گرفتم و بعضی اوقات قفسه سینه ام درد می گیره.موهای سرم داره سفید می شه با این که 20 سالم هست
    فقط خواهشا این تاپیک رو نبندید
    ویرایش توسط m0341 : یکشنبه 13 بهمن 92 در ساعت 22:58

  2. #2
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 02:40]
    تاریخ عضویت
    1392-10-02
    نوشته ها
    73
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    42

    تشکرشده 124 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یه جوری میگی تنهام که من اصن یه پسر جوون تو منطقه ی دور افتاده ی کویر تو یه اتاق خشتی تصور کردم که سالهاست بی کس داره اونجا زندگی میکنه!!
    بعدشم که میگی به من نگین با کار دیگه خودمو سرگرم کنم!!تو دوس داری اینجا چی بشنوی؟اول اینو مشخص کن!!قرار نیس قبل از شروع یه کاری تصور کنی که قراره چه اتفاقی بیفته و بعدش بگی من نمیتونم!!باید واقعا بخوای که از این حالت بیای بیرون!!
    اگرم واقعا میبینی مشکلات جدیه(همون چیزایی که تو پست آخر تاپیک قبل نوشتی)برو پیش یه روانپزشک که خیلی خیلی واجبه حتی از غذا خوردنت

  3. 2 کاربر از پست مفید reza 12 تشکرکرده اند .

    kamr (دوشنبه 14 بهمن 92), ستیلا (دوشنبه 14 بهمن 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مهر 93 [ 19:18]
    تاریخ عضویت
    1392-10-18
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    713
    سطح
    14
    Points: 713, Level: 14
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reza 12 نمایش پست ها
    یه جوری میگی تنهام که من اصن یه پسر جوون تو منطقه ی دور افتاده ی کویر تو یه اتاق خشتی تصور کردم که سالهاست بی کس داره اونجا زندگی میکنه!!
    بعدشم که میگی به من نگین با کار دیگه خودمو سرگرم کنم!!تو دوس داری اینجا چی بشنوی؟اول اینو مشخص کن!!قرار نیس قبل از شروع یه کاری تصور کنی که قراره چه اتفاقی بیفته و بعدش بگی من نمیتونم!!باید واقعا بخوای که از این حالت بیای بیرون!!
    اگرم واقعا میبینی مشکلات جدیه(همون چیزایی که تو پست آخر تاپیک قبل نوشتی)برو پیش یه روانپزشک که خیلی خیلی واجبه حتی از غذا خوردنت
    برم پیش روانپزشک چی بگم؟
    بگم یه یار و یه همزبون می خوام کسی که همیشه کنارم باشه؟
    بگم از تنهایی غم باد گرفتم و هر شب کلی خدارو به عالم و ادم قصم می دم که فردا چشمام باز نشه؟
    هی چی می گی دادش من

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    متاسفانه حال نگران کننده ایه. با سن کمی که شما دارین و نداشتن شرایط ازدواج نمیدونم چه راهکاری باید بهتون بدم. ولی خوبه خودتون رو

    با ورزش و کارای گردهی سرگرم کنید که زیاد این تنهایی اذیتتون نکنه تا این برهه زمانی از سنتون رو پشت سر بذارید.

    شما به بلوغ زودرس رسیدید که فقط با ازدواج مشکلتون حل میشه. حستون رو با خانواده اتون رو میان بذارید تا اگه تونستن براتون کاری بکنن.

  6. کاربر روبرو از پست مفید kamr تشکرکرده است .

    ستیلا (دوشنبه 14 بهمن 92)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    چرا این کمبودت و نیازتو از خانواده ات شروع نمیکنی مگه آدم باید ازدواج کنه و به زنش محبت کنه و از اون محبت ببینه که راضی شه . خب

    از خانوادهات مخصوصا از مادرت شروع کن. محبتتو الان که مجردی نثار مادرت کن و بذار اونم بهت بیشتر از قبل محبت کنه که از محبت ارضا

    شی. هر وقت هم شرایط ازدواجت فراهم شروع در اویلین فرصت اقدام کن. اگه واقعا از ته دل بخوای ازدواج کنی و از خدا بخوای خدا خودش

    شرایطش رو هم جور میکنه برات. فقط دنبال دختری باش که واقعا زن زندگی باشه.

  8. 3 کاربر از پست مفید kamr تشکرکرده اند .

    ammin (سه شنبه 15 بهمن 92), دختر بیخیال (دوشنبه 14 بهمن 92), ستیلا (دوشنبه 14 بهمن 92)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مهر 93 [ 19:18]
    تاریخ عضویت
    1392-10-18
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    713
    سطح
    14
    Points: 713, Level: 14
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط kamr نمایش پست ها
    چرا این کمبودت و نیازتو از خانواده ات شروع نمیکنی مگه آدم باید ازدواج کنه و به زنش محبت کنه و از اون محبت ببینه که راضی شه . خب

    از خانوادهات مخصوصا از مادرت شروع کن. محبتتو الان که مجردی نثار مادرت کن و بذار اونم بهت بیشتر از قبل محبت کنه که از محبت ارضا

    شی. هر وقت هم شرایط ازدواجت فراهم شروع در اویلین فرصت اقدام کن. اگه واقعا از ته دل بخوای ازدواج کنی و از خدا بخوای خدا خودش

    شرایطش رو هم جور میکنه برات. فقط دنبال دختری باش که واقعا زن زندگی باشه.
    دوست عزیز شاید باورت نشه ولی به خانواده هم خیلی محبت می کنم اصلا توی خانواده همیشه شوخ تبم و همه از رفتارم راضی هستن.
    فقط نمی دونم چرا چند روزی هست یا بهتره بگم چند ماهی هست اروم و قرار ندارم همش می خوام یکی باشه که 24 ساعت باهاش باشم یکی که امید زندگیم باشه یکی که مثل خودم عاشق باشه خیلی دوست دارم ازدواج کنم ولی واقعا شرایطش رو ندارم.
    نمی دونم درک می کنید حالم رو یا نه ولی یه احساس تنهایی عجیب دارم احساسی که فکر می کنم با ازدواج کردن برطرف می شه اونم با کسی که دوسش داشته باشم

    - - - Updated - - -

    دوست دارم یکی کنارم باشه که زندگیم رو به پاش بریزم.دوسش داشته باشم و اونم صادقانه دوسم داشته باشه

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 خرداد 99 [ 20:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-21
    نوشته ها
    374
    امتیاز
    9,911
    سطح
    66
    Points: 9,911, Level: 66
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,128

    تشکرشده 851 در 242 پست

    Rep Power
    50
    Array
    خودتون دارید میگید شرایط ازدواج رو ندارید اونوقت نشستیدید دست گذاشتیدید روی دست که چی بشه.خوب تلاش کنید اگه دانشجو هستن زودتر دانشگاه هتون رو تموم کنید برید سربازی و یه شغلی پیدا کنید .اینکه احساس تنهایی میکنید قابل درک هست اما باید بخواید که عوض بشید.شما الان درگیر یه رابطه احساسی بودید که براتون مثل یه یه داروی ارامش بخش چند ساعته بوده نه اینکه درمان بشید.کاملا از چنین روابطی دوری کنید که نه تنها درمان نیست بلکه بدتر هم خواهید شد .با دوستان هم جنستون برید گردش .با خانواده رابطتتون رو بیشتر کنید ورزش کنیدو هر راهی که سرگرم بشید.هروقت هم احساس تنهایی کردید با خدا راز و نیاز کنید و از خدا بخواید بهتون کمک کنه تا زودتر شرایطتتون اماده بشه و خودتون نیز براش تلاش کنید.از امروز به بعد به خودتون قول بدید و این حس رو کنار بذارید .
    فرو افتادن در مقابلِ خدا ؛ تنها راه برخاستن است …

  11. 2 کاربر از پست مفید ستیلا تشکرکرده اند .

    ammin (سه شنبه 15 بهمن 92), kamr (دوشنبه 14 بهمن 92)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مهر 93 [ 19:18]
    تاریخ عضویت
    1392-10-18
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    713
    سطح
    14
    Points: 713, Level: 14
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    خودتون دارید میگید شرایط ازدواج رو ندارید اونوقت نشستیدید دست گذاشتیدید روی دست که چی بشه.خوب تلاش کنید اگه دانشجو هستن زودتر دانشگاه هتون رو تموم کنید برید سربازی و یه شغلی پیدا کنید .اینکه احساس تنهایی میکنید قابل درک هست اما باید بخواید که عوض بشید.شما الان درگیر یه رابطه احساسی بودید که براتون مثل یه یه داروی ارامش بخش چند ساعته بوده نه اینکه درمان بشید.کاملا از چنین روابطی دوری کنید که نه تنها درمان نیست بلکه بدتر هم خواهید شد .با دوستان هم جنستون برید گردش .با خانواده رابطتتون رو بیشتر کنید ورزش کنیدو هر راهی که سرگرم بشید.هروقت هم احساس تنهایی کردید با خدا راز و نیاز کنید و از خدا بخواید بهتون کمک کنه تا زودتر شرایطتتون اماده بشه و خودتون نیز براش تلاش کنید.از امروز به بعد به خودتون قول بدید و این حس رو کنار بذارید .
    دانشگاه رو یک ترم دیگه تموم می کنم سربازی هم معاف شدم.
    فقط یه جنس مخالف هست که می تونه منو اروم کنه مگرنه نمی دونم ممکنه چه بلایی سر خودم بیارم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط kamr نمایش پست ها
    متاسفانه حال نگران کننده ایه. با سن کمی که شما دارین و نداشتن شرایط ازدواج نمیدونم چه راهکاری باید بهتون بدم. ولی خوبه خودتون رو

    با ورزش و کارای گردهی سرگرم کنید که زیاد این تنهایی اذیتتون نکنه تا این برهه زمانی از سنتون رو پشت سر بذارید.

    شما به بلوغ زودرس رسیدید که فقط با ازدواج مشکلتون حل میشه. حستون رو با خانواده اتون رو میان بذارید تا اگه تونستن براتون کاری بکنن.
    داداش کارهای گروهی هم زیاد انجام می دم ولی بی فایده هست.
    ققط یه جنس مخالف هست که می تونه ارومم کنه چون روز به روز دارم بدتر و بدتر می شم می ترسم اخرش کارم به تیمارستان بکشه.

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 خرداد 99 [ 20:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-21
    نوشته ها
    374
    امتیاز
    9,911
    سطح
    66
    Points: 9,911, Level: 66
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,128

    تشکرشده 851 در 242 پست

    Rep Power
    50
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط m0341 نمایش پست ها
    دانشگاه رو یک ترم دیگه تموم می کنم سربازی هم معاف شدم.
    فقط یه جنس مخالف هست که می تونه منو اروم کنه مگرنه نمی دونم ممکنه چه بلایی سر خودم بیارم

    - - - Updated - - -


    داداش کارهای گروهی هم زیاد انجام می دم ولی بی فایده هست.
    ققط یه جنس مخالف هست که می تونه ارومم کنه چون روز به روز دارم بدتر و بدتر می شم می ترسم اخرش کارم به تیمارستان بکشه.
    من فکر میکنم شما حتی اگه شرایطتتون در حال حاضر برای ازدواج اماده بشه هنوز به بلوغ فکری لازم برای اداره کردن یه زندگی نرسیدید.این نیاز تنهایی و نیاز به ازدواجتون قابل درک هست اما اینکه دارید خودتون رو به خاطر یه رابطه نابود میکنید به نظر من نشان از عدم بلوغ فکری شما هست.چند سال دیگه که بزرگتر شدید تازه متوجه میشید که ای دل غافل چقدر اون موقع که بیست سالتون بود فکر میکردید خیلی مشکلتون بزرگ هست.اما تنها کسی که متیونه بهتون کمک کنه خود شما هستید.رابطتتون هم کامل با اون خانم قطع کنید .
    فرو افتادن در مقابلِ خدا ؛ تنها راه برخاستن است …

  14. کاربر روبرو از پست مفید ستیلا تشکرکرده است .

    ammin (سه شنبه 15 بهمن 92)

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط m0341 نمایش پست ها
    داداش
    من داداش نیستم آبجی ام.


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.