سلام دوست عزیز
برای اینکه بتونی تصمیم درستی برای زندگیت بگیری باید به ترست غلبه کنی
اعتیاد به الکل چیز کم اهمیتی نیست....از کجا معلوم فردا روزی همسرت با حالت مستی بلایی سر تو و بچه ات نیاره؟
اگر همسرت نخواد دست از این کارها برداره، به نظرت موندنت در این زندگی به نفع بچه ات هست؟
فکره اینده این بچه رو کردی؟
همین الانشم بچه شما خیلی چیزا رو میفهمه و میدونی در ذهنش چی باقی میمونه...که پدر من هرشب و همیشه مست بود
طلاق اخرین راهه...تلاشت رو بکن...اما همسرت هم باید بخواد از این منجلاب خلاص بشه و اگر نخواد شما نیمتونی کاری بکنی
مردی که 12 ساله اعتیاد به الکل داره و خیانت هم میکنه به نظرت ارزش موندن داره؟
کلی زن هستن که طلاق گرفتن و روی پای خودشون ایستادن...اگر شما مشکلت با همسرت در حد دعوا و مرافه های معمولی و اختلاف نظر و خانواده و مسائل این چنینی بود من جرات نمیکردم با وجود یک بچه حرفی از طلاق برای شما بنویسم.اما اینده بچه شما الان در خطره...چه بسا فردا روزی این بچه همنشین بساط پدرش نشه؟ حالا چه پسر و چه دختر
از طرفی اگر بچه دومی در این زندگی به وجود بیاد مشکلاتت چند برابر میشه...ضمن اینکه با توجه به مست بودن همسرت و برقراری ارتباطش با زنهای دیگه امکان سرایت بیماریهای مقاربتی به شما هست...گاهی اوقات با یک تصمیم قدرتمندانه جلوی فجایع رو میتونیم بگیریم.
منم نمیگم همین الان برو بگو و طلاق و تمام.اول بهش بگو همچنی تصمیمی داری و اگر رعایت نکنه چاره دیگه ای نخواهی داشت...ببین عکس العملش چیه
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)