سلی جان،
شرایط را می شه بعدا تغییر داد، اگر خونه نداشت ماشین نداشت می گفتی بعدا می خریم
حتی اگر کار نداشت می شد امیدوار بود که کاری هست و کار گیرش نیامده
اما شخصیت را که نمی شه عوض کرد
کسی که حدود 20 سال با پدر دیکتاتور دور از محبت مادر و خواهر و زندگی خانوادگی شما چی را می خوای تغییر بدی؟
دوباره نوجوونش کنی و نیازهای دوران نوجوانیش را براش رفع کنی؟
مخصوصا که خودش هم خیلی از این مساله ضربه خورده و سرکش و مبارز نبوده.
من اگر پسر بودم و در این شرایط 18 سالگی که دبیرستان تمام می شد راهم را می کشیدم می رفتم
دانشگاه شهرستان، کار شهر دیگه یه بهانه ای پیدا می کردم و می رفتم
اگر نرفته و نکرده یعنی جسور نیست. انگیزه زندگی نداره. تلاشگر نیست.
الان هم به عشق شما و ازدواج و مسائل عاطفی و جنسی یه تکونی به خودش داده
فردا که این تب و تاب بخوابه دوباره می شه همون مرد بی انگیزه افسرده که با سرعت لاک پشت زندگی می کنه.
6 سال لیسانس؟ مگه پروژه ملی دستش بوده که 6 سال طول کشیده؟
تمام این مدت خرجش را پدرش می داده؟ چرا؟
من می گم عوض نمی شه.
مخصوصا این که با شما هماهنگ نیست و نمی تونی بشینی نگاه کنی ببینی کی می خواد یه تکون به خودش بده
این می شه که بعد یه مدت همه بار زندگی می افته روی دوش خودت
اون حمایتی را که انتظار داری از یه مرد دریافت نمی کنی. پس در واقع ازدواجت نیازی از تو تامین نمی کنه مگر نیاز جنسی و شاید کمی نیازهای جانبی دیگه در حد جزئی.
اما در ازاش عصبی و سرخورده می شی.
زندگی سابینا را بخون. به اسم "سابینا" سرچ کن تاپیکهاش را پیدا می کنی.
سه سال تلاش کرد که نامزدش را تغییر بده. آخر هم نتونست و جدا شد.
باز هم بیشتر سبک سنگین کن.
ما شرایط شما را نمی دانیم. فرهنگ و فضایی که توش زندگی می کنی.
شاید فشار به هم خوردن این نامزدی برات بیشتر از فشار زندگی در کنار مردی باشه که افسرده و بی انگیزه است.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)