به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30

Hybrid View

  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    59
    Array

    من تو چه مرحله ای هستم ؟ خودم تشخیص نمیدم

    من گل آرام .
    شما رو ارجاع نمیدم تاپیک های قبلی رو بخونین چون ملال آوره ، فقط خلاصه اش رو مینویسم.
    من پاییز 89 عقد کردم، بهار 91 رفتم خونه ام، و پاییز 94 برگشتم خونه مامانم تو شهرستان، میخوام جدا شم، اگه قبول کنه توافقی، هرچه زودتر، نکنه، هرچقدر طول بکشه، مهم نیست، از نظر من قطعا تموم شده.
    تو این پنج سال، با یه انسان غیرنرمال پرخاشگر بیمار درگیر بودم بیماریش رو روانپزشک تایید کرد و دارو هم داد، یه متوهم روانی که بارها کتک کاری و فحاشی داشت سر مسایل ریز، بیکار بود، بی مسئولیت بود، مواد هم میزد، من تماااااااام راه های ممکن رو رفتم، مقابله، مدارا، کمک گرفتن از بزرگترها، از مشاور، صبوری، محبت، ترک کردن، سر کار رفتن خودم و و و ....حتی با حماقت تمام باردار شدم که به لطف خدا فرشته ام پرکشید و فهمیدم هیییییییچییییییی باعث نمیشه آدمی که نخواد زندگی کنه، زندگی کنه ....
    الان برای طلاق کوچکترین تردیدی ندارم، اصلا پشیمون نیستم و نمیشم، عذاب وجدان هم ندارم....
    و اما سؤالم ....
    با توجه به اینکه الان موقعیت مراجعه حضوری به مشاوره ندارم از شما کمک میخوام، شمایی که تجربه دارین .......
    کاش از شاخه سرسبز حیات ،

    گل اندوه مرا می چیدی ...

    "فروغ فرخزاد"

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 بهمن 94 [ 00:21]
    تاریخ عضویت
    1393-9-04
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    1,856
    سطح
    25
    Points: 1,856, Level: 25
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    34

    تشکرشده 153 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چه کمکی میخایید؟

    تصمیمتون جدی و مطمعنا متفکرانه اس

    الان مشکل کجاست؟

  3. 2 کاربر از پست مفید باران آرام تشکرکرده اند .

    saharnaz (چهارشنبه 06 آبان 94), میشل (چهارشنبه 06 آبان 94)

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    59
    Array
    من الان حالم خوبه ، ولی تشخیص نمیدم حالم طبیعیه یا اینکه چون پنج سال با یه بیمار سر و کله زدم، خودمم مریض شدم و الان قادر به تشخیص حالم نیستم و به قول خواهرام گرمم نمیفهمم .
    من در آستانه سی سالگی هستم، سالمم، ارشد فنی هم دارم، قصدم دارم برای دکترا پذیرش بگیرم و برم از ایران و هدفم فرار نیست، واقعا میرم که دکترا بخونم. همه خونوادم و حتی فامیل، به من حق میدن و تاییدم میکنن چون پسرخالم بوده . خونوادم حمایتم میکنن ، تاییدم میکنن، بچه آخر هستم و یه مامان دارم که اومدم پیشش و اونم همه جوره هوامو داره و میگه میخوای بمون، میخوای برگرد تهران خونه بگیر دنبال کار باش، به لحاظ مالی خودم شاغل نیستم اما حقوق و بیمه پدرم ، تا وقتی دوباره ازدواج نکردم به من تعلق میگیره. پس دغدغه مالی هم ندارم.
    به همین دلایل ، طی روز ، فقط یک بار اونم خیلیییییی گذرا اندوه میاد سراغم که بلافاصله با دیدن تلوزیون یا یه خوراکی خوشمزه فازم عوض میشه،
    به خونه زندگیم هیییییچ دلبستگی که ندارم هیچی، امیدوارم وسایل خونه رو هم بفروشه ! خودشم ، علی رغم اینکه بقیه نفرینش میکنن، نه نفرینش میکنم، نه دلتنگشم، نه برام مهمه برنامش چیه؟
    بقیه یعنی خواهر برادرام خیلی نگران منن،
    میگن خوبی؟
    ما ها فقط شنیدیم از همسایه هات که چه جور آدمی بوده یکی دوبارم ساعت سه صبح بهمون زنگ زده و فحشمون داده، روانی شدیم، تو پنج سال با این زندگی کردی، چه جوری؟
    واسه همینه من به خودم شک میکنم .
    میگم نکنه مثل این فیلما من روانی شدم و نمیفهمم؟
    نکنه تازه چهار پنج سال دیگه میفهمم چه بلاااااااییییی با طلاق سرم اومده ؟
    یا سالمم و لطف خداست که آرومم ؟
    شاید هم از بس زندگیم داغون بوده واقعا الان به خوشبختی رسیدم که حالم خوبه ؟
    از تأثیرات زندگی با یک روانی ، بر روح و روان خودم جدّدددأ میترسم.
    کاش از شاخه سرسبز حیات ،

    گل اندوه مرا می چیدی ...

    "فروغ فرخزاد"

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 12:40]
    تاریخ عضویت
    1393-11-18
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,800
    سطح
    32
    Points: 2,800, Level: 32
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 52 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام گل آرای عزیز من 6-7 ماهه جدا شدم خواستم باهات همدردری کنم من مثل شما با یک آدم روانی زندگی کردم 2 سال خونه بابام بودم طلاقم نمیداد تا تونستم غیابی طلاق بگیرم ولی میخواستم اینو بهت بگم حالت کاملا طبیعیه منم همینطوری بودم وقتی از اون خونه زدم بیرون و امدم پیش پدرو مادرم یه آرامشی داشتم خیالم راحت بودم اصلا دلم براش تنگ نشد و رفتم دنبال کارهای طلاقم الانم خیلی راضی هستم از زندگیم خدا روشکر سرکار میرم آرامش دارم بخدا دغدغه سرو کله زدن با یک آدم روانی رو ندارم خوشحالم سر حالم درسته طلاق چیز خوبی نیست اونم تو جامععه ما ولی آدم بین بد و بدتر باید بد رو انتخاب کنه اصلا نگران نباش خدا بزرگه عزیزم مشکلاتت حل میشه این روزها هم میگذره انشا ا... یه زندگی خوب و با آرامش و جدید رو شروع میکنی به امید خدا.

  6. کاربر روبرو از پست مفید مینا 66 تشکرکرده است .

    kimia fall (پنجشنبه 07 آبان 94)

  7. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    59
    Array
    سلام مینا ، ممنون از همدردیت ، خوشحالم که الان خوشحالی ، اما دوست دارم اگه کسی به من اطلاعات میده ، واقعیت ها رو بگه تا بتونم به خودم کمک کنم .
    چون من تاپیک هایی که شما زدی رو خوندم ، متأسف شدم ، اما حالات روحی متفاوتی رو تجربه کردی .
    کاش از شاخه سرسبز حیات ،

    گل اندوه مرا می چیدی ...

    "فروغ فرخزاد"

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 اردیبهشت 95 [ 23:19]
    تاریخ عضویت
    1393-8-07
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,117
    سطح
    27
    Points: 2,117, Level: 27
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    63

    تشکرشده 120 در 67 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام گل آراجان

    تاپیکات رو خوندم و فقط یکی دوتا نکته می گم که به نظرم میتونه کمکت کنه:

    اول.در اولین فرصتی که تونستی پیش یه مشاور یا روان شناس بالینی برو.به هرحال تو قطعا آسیب دیدی با چیزایی که سرت اومده.

    دوم. خیلی طبیعیه که هیچ حسی نداری و دلت تنگ نشده. چون شوهرتو با اون همه تلاشی که براش کردی و اون عوض نشده و اصلا حالت نرمالی زندگیتون نداشته نمی تونی دوست داشته باشی یا اگه علاقه ای بوده ازبین رفته.
    سوم. از طلاق نترس. چرا شک داری؟ مگه طلاق برای این روزا نیس؟ آدمایی که این همه مشکل تو رو هم ندارن خسته می شن. دیگه چه برسه به تو که با یه آدم معتاد روان پریش طرف هستی. آدم فقط یکبار زندگی می کنه. مگه باید این زندگی را تحمل کنه؟ مگه نباید شاد باشه؟ از زندگی لذت ببره
    چهارم. اگه بری خارج که خیلی سریع تر میتونی با شرایطت کنار بیای. همه چیز نو و جدید میشه. و تو راحتتر گذشتتو فراموش می کنی. حتما تلاش کن که بری.
    موفق باشی گل آرا جان. محکم باش.

  9. کاربر روبرو از پست مفید kimia fall تشکرکرده است .

    گل آرا (جمعه 08 آبان 94)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    گل آرا جون سلام
    من چند ماه میشه که با نامزدم مشکل دارم. چون قضیه جدایی خیلی ناگهانی و بدون هیچ دلیلی و از طرف نامزدم مطرح شد خیلی حالم بود. فکر کن شما شرایطت بهتر از منه حداقل متوجه شدی مشکل چیه. اما من اصلا نفهمیدم که نفهمیدم.
    من روزای اول خیلی بی تاب بودم. طوریکه یه روز بدون مرخصی از محل کارم بیرون زدم و تا شب فقط راه رفتم. نمیدونم چقدر. دعا کردم که برگرده. سعی کردم. اما نشد...
    الانم بعضی وقتها یهو ناراحت میشم و دلم میگیره که تنهام گذاشت اما از یه طرف خدا رو شکر میکنم که زود منو نجات داد. در مجموع الان خوبم.
    تو این مدت من انقد کتاب روانشناسی خوندم که دیگه حسابی معلوماتم بالا رفته. به نظر من حال شما طبیعیه. شما با قاطعیت خودت میخوای جدا بشی. این موضوع خوبیش اینه که دیگه غم و اندوه کمتری رو تو این شرایط متحمل میشی. معمولا میگن کسی که درخواست جدایی با اون شروع شده احتمالش زیاده که بعد طلاق پشیمونی بیاد سراغش یا عذاب وجدان بگیره اما شما از این نظر هم راحتی چون مطمئن هستی تلتشتو کردی. ولی بازم اگر مرددی عجله نکن و بازم فکر کن. اگر قاطع تصمیمتو گرفتی دیگه میتونی باقی راهو بری
    التماس دعا

  11. کاربر روبرو از پست مفید زانکو تشکرکرده است .

    گل آرا (جمعه 08 آبان 94)

  12. #8
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با سلام

    با آنچه بیان داشتی نشانه های سلامت روان را داری و از این بابت باید به مقاومت شما احسن گفت .... باید بگویم دلیل عمده این سلامت روان شما بخاطر وجدان راحت شماست .... اینکه در شرایط سخت و تهدید شونده مقاومت کردی و مدارا نشون دادی به امید حفظ زندگی و نیز تلاش برای ایفای نقش و سهم خودت در زندگی بطور مفید و سازنده ... و تلاشها در جهت رفع ضعف هاو بکار گیری آموخته های مفید باعث قوت درونی و روحی شما شده ..... نمونه شما می تواند یک نمونه برای مثال باشد که وقتی ما تلاش کنیم در زندگی روند را درست و صحیح پیش برویم و اشتباهات خود را بپذیریم و اصلاح کنیم و سهم خود را در زندگی به خوبی ایفا کنیم تا فقط درست عمل کرده باشیم و وجدانمان راحت باشد و قصور و تقصیر نداشته باشیم اینچنین سلامت روان را نصیب می بریم و اینچنین آرامش را در عین سختی هایی که داریم و داشته ایم را تجربه می کنیم و در یک کلام اینگونه با همه تلاطم ها از زندگی راضی خواهیم بود و پویا و فعال خواهیم بود .

    شما با توصیفهایی که از روحیه خود کردید نه تنها در سلامت هستید بلکه می توان گفت جزء آن دسته از افراد تالار هستید که از مشکلات توانسته و می تواند شکلات بسازد .....


    مطمئن باشید اگر همیشه این سرلوحه زندگیتون باشد که مراقب باشید پیوسته درست و عاقلانه تصمیم بگیرید و عمل کنید حتی در مواجهه با کسانی که درست رفتار نمی کنند ، همینگونه آرام و راضی خواهید بود حتی اگر با مشکلات دست و پنجه نرم کنید

    برایتان آرزوی موفقیت روز افزون می کنم





  13. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 16 آبان 94), گل آرا (جمعه 08 آبان 94)

  14. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    59
    Array
    ممنون کیمیا ، به طلاق گرفتن اصلا شکی ندارم ، اما به حال و احوال این روزهای خودم داشتم شک میکردم که به لطف فرشته مهربون برطرف شد ، اما مشاوره حتما میرم برای بازسازی خودم ،
    زانکو ، متأسف شدم ، انشالله حل میشه .
    فرشته مهربون ، خیلی ممنون ، خیلی زیاد ، حرفاتون رو نوشتم رو یه کاغذ و چسبوندم به دیوار بالای میز تحریرم که حین زبان خوندن ببینم و انرژی بگیرم .
    خونوادم سرزنشم میکنن که چرررررا کاری رو که ما همون چهارسال پیش گفتیم ، نکردی و الان به حرف ما رسیدی و اسم این کارت حماقته ، اما خودم میدونم چقدر رشد کردم و چقدر نسبت به اون دختر شش هفت سال پیش بالغ تر و توانمندتر شدم .
    ممنونم از حرفهایی که زدین ، دلم میخواست بشنوم . تا به خودم دیگه کاملا ثابت بشه تلاشم برای حفظ زندگیم ارزش داشته و تبعات مثبتش تو آینده ام نمود پیدا میکنه ...
    کاش از شاخه سرسبز حیات ،

    گل اندوه مرا می چیدی ...

    "فروغ فرخزاد"

  15. 2 کاربر از پست مفید گل آرا تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 16 آبان 94), فرشته مهربان (جمعه 08 آبان 94)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    خیلی خوبه که آدم همه تلاشش رو برای نگه داشتن یک زندگی انجام بده. آخرین ذره از احساسش هم خرج کنه که بعدا به خودش چیزی بدهکار نباشه.

  17. کاربر روبرو از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده است .

    گل آرا (جمعه 08 آبان 94)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چگونه تشخیص دهیم که خواستگارمان خسیس است؟
    توسط ایوب در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 خرداد 92, 17:59
  2. چگونگی کار مشاوره (مشاور چطور تشخیص می دهد که دو نفر مناسب هم هستند؟)
    توسط Matrixx در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 18 آذر 91, 02:47
  3. تشخیص هم وابستگی
    توسط بالهای صداقت در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 دی 90, 11:29

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.