به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آذر 92 [ 09:21]
    تاریخ عضویت
    1389-9-17
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    2,590
    سطح
    30
    Points: 2,590, Level: 30
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 92 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با شوهر پر توقع ام چه كنم؟

    سلام دوستان
    پست هاي دوستان رو كه مي خونم اكثرا اوايل ازدواج و يا در سال هاي اول زندگي زناشويي هستن (انشاالله كه خوشبخت بشن)
    اما وضعيت من با بقيه متفاوته. من 27 ساله كه ازدواج كردم. شوهرم رو خيلي دوست داشتم و شايد اين علاقه زياد باعث شد كه ايشون سطح توقعش از من بالا بره. يه مشكل اساسي كه من با ايشون دارم اينه كه بسيار ادم پر توقع و متوقعيه. چه از من و چه از اطرافيان و صد البته از من بسيار زياد.
    با اينكه در حال حاضر در كارش ورشكست شده و از نظر مالي هيچ منبعي نداره ، با اين وضع اقتصادي و اين شرايط زندگي و دو بچه بزرگ، همش توقع داره كه من همه مشكلات رو حل كنم. حتي سرمايه براي كار هم من براي ايشون تهيه كنم يا قرض كنم. تمام كارهاي منزل رو انجام بدم و البته با كوچكترين اعلام نارضايتي و ناراحتي بشدت برخورد ميكنه كه داري سرمن منت ميگذاري.
    ديگه خسته شدم چقدر يه نفر مي تونه از خود متشكر باشه. ميدونم كه مشكلم ريشه داره اما واقعا كم اوردم از دوستان و كارشناسان محترم خواهش ميكنم كه راهنماييم كنن.
    سپاس

    - - - Updated - - -

    دوستان و مشاوران محترم ، راهي نيست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آذر 92 [ 09:21]
    تاریخ عضویت
    1389-9-17
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    2,590
    سطح
    30
    Points: 2,590, Level: 30
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 92 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    bano عزیز

    شما و همسرتون چند سالتون هست؟

    تحصیلاتتون؟

    شغلتون؟
    فرمودید که 2 فرزند بزرگ دارید اونها چند سالشونه و مشغول چه کاری هستند؟

    این طور که تو پست خانم ملیسا خوندم شما تجربه خیانت دیدن رو دارید و شاید منشاء تمام این مسائلی که الان دارید بر گرده به این قضایا

    چند سال پیش این اتفاق افتاد ؟ آیا از ته دلتون همسرتون رو بخشیدید ؟ احساس میکنم بهش اعتماد ندارید دیگه ...
    همه را دوست میدارم و همه دوستم میدارند

    او که به ظاهر دشمن است، از در دوستی در می آید، بسان حلقه ای طلائی در زنجیر خیر و صلاح من


    فلورانس اسکاول شین

  4. کاربر روبرو از پست مفید malakeh تشکرکرده است .

    bano (دوشنبه 13 آبان 92)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آذر 92 [ 09:21]
    تاریخ عضویت
    1389-9-17
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    2,590
    سطح
    30
    Points: 2,590, Level: 30
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 92 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزيزم
    همسرم 50 ساله و من 46 ساله هستم. من كارمند يه شركت هستم و شوهرم كار آزاد داشت كه بخاطر همون جريان خيانت و اعتياد و ... كارش رو هم از دست داد. الان 2 ماهه كه ترك كرده (كمپ ترك اعتياد) ولي كارش رو از دست داده و بيكاره.
    بچه ها هم بزرگ هستن 27 و 20
    خيانت مربوط 3-4 سال پيشه. از اون زمان به بعد هم من مي خواستم جدا بشم اما او نمي خواست. مي دونم كه دليل عدم جدا شدنش اينه كه بدون ما هيچ چيزي نداره و اگر جدا بشه حتي سرپناه هم نداره. الان با من و بچه ها خيلي خوبه اما آدمي كه كار نميكنه و تازه توقع داره كه بهترين ها هم براش مهيا بشه ديگه آخر پرروييه.
    البته اينو مي دونم كه خودم اينجوري عادتش دادم از بس به فكر آبرو و ناراحتي بچه ها و ... بودم از هر كاريش چشم پوشي كردم كه مثلا آبروداري كنم. البته دروغ نگم دوستش هم داشتم اما الان........

  6. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط bano نمایش پست ها
    سلام عزيزم
    همسرم 50 ساله و من 46 ساله هستم. من كارمند يه شركت هستم و شوهرم كار آزاد داشت كه بخاطر همون جريان خيانت و اعتياد و ... كارش رو هم از دست داد. الان 2 ماهه كه ترك كرده (كمپ ترك اعتياد) ولي كارش رو از دست داده و بيكاره.
    بچه ها هم بزرگ هستن 27 و 20
    خيانت مربوط 3-4 سال پيشه. از اون زمان به بعد هم من مي خواستم جدا بشم اما او نمي خواست. مي دونم كه دليل عدم جدا شدنش اينه كه بدون ما هيچ چيزي نداره و اگر جدا بشه حتي سرپناه هم نداره. الان با من و بچه ها خيلي خوبه اما آدمي كه كار نميكنه و تازه توقع داره كه بهترين ها هم براش مهيا بشه ديگه آخر پرروييه.
    البته اينو مي دونم كه خودم اينجوري عادتش دادم از بس به فكر آبرو و ناراحتي بچه ها و ... بودم از هر كاريش چشم پوشي كردم كه مثلا آبروداري كنم. البته دروغ نگم دوستش هم داشتم اما الان........

    سلام
    بسیار متاسف شدم . هرچند میدونین خودتونم مقصرین. الانم نمیشه انتظار داشت این شوهر بعد 25سال زندگی مشترک که اینطوری عادت کردن بشه یهو عوضشون کرد باید همون اول اقدام میکردین. شما که از نظر مالی مشکلی ندارین؟ چرا پیش یه مشاور خوب نمیرین؟ یه مشاور حضوری بهتر میتونه عادتای ی بد یه مرد بالای 40سال رفع کنه.
    بهتر میتونن کمکتون کنن.
    کاش خانوم های جوانی که تو این تالار هستن و درست مثه شما بی وقفه دربرابر این سری مشکلات شوهرشون تحمل میکنن و بخاطر حس دلسوزی بیش از اندازشون و حس دوست داشتنشون سعی میکنن اشتباهات شوهراشون نادید بگیرن و با ازخودگذشتیشون خودشون هم نادید میگیرن هم بیاین این تجربیات بخونن تا بدونن که آخر و عاقبت این دوست داشتنای زیاد چی میشه . درسته دوست دلشتن خوبه اما حد و اندازش باید رعایت شه. باید اول خودمونو دوست داشته باشیم واسه شخصیت خودمون ارزش قایل باشیم. اگه کوتاه میایم درست کوتاه بیایم. نه بدون قید و شرطی فقط بگیم چون دوسش داریم کوتاه میایم و میبخشیم.

  7. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    bano (دوشنبه 13 آبان 92)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آذر 92 [ 09:21]
    تاریخ عضویت
    1389-9-17
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    2,590
    سطح
    30
    Points: 2,590, Level: 30
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 92 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بیخیال نمایش پست ها
    سلام
    کاش خانوم های جوانی که تو این تالار هستن و درست مثه شما بی وقفه دربرابر این سری مشکلات شوهرشون تحمل میکنن و بخاطر حس دلسوزی بیش از اندازشون و حس دوست داشتنشون سعی میکنن اشتباهات شوهراشون نادید بگیرن و با ازخودگذشتیشون خودشون هم نادید میگیرن هم بیاین این تجربیات بخونن تا بدونن که آخر و عاقبت این دوست داشتنای زیاد چی میشه . درسته دوست دلشتن خوبه اما حد و اندازش باید رعایت شه. باید اول خودمونو دوست داشته باشیم واسه شخصیت خودمون ارزش قایل باشیم. اگه کوتاه میایم درست کوتاه بیایم. نه بدون قید و شرطی فقط بگیم چون دوسش داریم کوتاه میایم و میبخشیم.
    كاملا با نظرتون موافقم. هر چند كه غير از دوست داشتن واقعيتش اينه كه يه قسمت قضيه اين بود كه نمي خواستم اطرافيان بگن كه انتخاب اشتباهي داشت يا شكست خورد. يه جورايي مي خواستم غرورم رو حفظ كنم اما نمي دونستم به قيمت يه عمر و زندگي برام تموم ميشه . واقعا كسي رو نميشه عوض كرد اشتباه من اين بود.
    بهرحال ممنون از توجه شما. اميدوارم بقيه اشتباه من براشون درس عبرت باشه.

  9. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    خانم عزیز درسته الان بعد 25 سال زندگی یه کم تغییر دادن همسرتون مشکله ولی شدنیه. به قوا معروف ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است.
    میشه بگین بعد خیانت ابراز تاسف داشته؟؟؟ الان هم از اون دوران براش میگین (مثلا تو سرش بزنید) الان که ورشکست شده و سردرگم؟؟؟

    - - - Updated - - -

    الان هم دوستش دارین یا تحملش میکنید؟؟؟ بچه هاتون چی حسشون به پدرشون چیه؟؟؟

  10. کاربر روبرو از پست مفید kamr تشکرکرده است .

    bano (دوشنبه 13 آبان 92)

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آذر 92 [ 09:21]
    تاریخ عضویت
    1389-9-17
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    2,590
    سطح
    30
    Points: 2,590, Level: 30
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 92 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط kamr نمایش پست ها
    خانم عزیز درسته الان بعد 25 سال زندگی یه کم تغییر دادن همسرتون مشکله ولی شدنیه. به قوا معروف ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است.
    میشه بگین بعد خیانت ابراز تاسف داشته؟؟؟ الان هم از اون دوران براش میگین (مثلا تو سرش بزنید) الان که ورشکست شده و سردرگم؟؟؟

    - - - Updated - - -

    الان هم دوستش دارین یا تحملش میکنید؟؟؟ بچه هاتون چی حسشون به پدرشون چیه؟؟؟
    راستش اوايل چرا. وقتي به مشكل بر مي خورد يا حتي محبت مي كرد سخت بود بپذيرمش. راستش يه حس انزجار و اجبار. چون بعد اون اتفاقا نمي خواستم و مجبورم كردم كه باهاش زندگي كنيم. سخت بود اما كم كم رو خودم كار كردم و كمرنگ شد.
    خودش متاسف بود. مي گفت اشتباه كرده اما چون من مي دونم شوهر آدم عاشق پيشه ايه احساس مي كنم كه طرف رو دوست داشت. اما شرايطي نداشت كه بخواد باهاش ادامه بده.
    الان بخاطر شرايطي كه مخصوصا اين 2 ماهه اخير داره خيلي سعي دارم باهاش بهتر و مهربونتر باشم . شرايطش رو به روش نيارم و نشون بدم كه دارم كمكش مي كنم اما راستش از ته دل نيست. ديگه نمي تونم بهش اطمينان كنم. خودم هم به جايي رسيدم كه در بيشتر قضايا (چه مربوط به خودمون و چه اطرافيان) نيمه خالي ليوان رو مي بينم. نمي دونم اگر دوباره شرايطي داشته باشه چه اتفاقي ميفته. حتي بخودش هم گفتم.
    بيشتر دارم تحملش مي كنم. متاسفانه واقعيت اينه
    با بچه ها هم خوبه . اما بيشتر همگي داريم تحملش مي كنيم مشكلات رو حل كنيم

  12. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    من یسوال دیگه هم داشتم
    پرسیدم شما چرا مشاورهحضوری نمیرین ؟
    یا رفتین؟
    سعی کردین همسرتون و مشاوره ببرین؟

  13. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    من یسوال دیگه هم داشتم
    پرسیدم شما چرا مشاورهحضوری نمیرین ؟
    یا رفتین؟
    سعی کردین همسرتون و مشاوره ببرین؟

  14. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    bano (دوشنبه 13 آبان 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  3. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 19:59
  4. +تاریخچهٔ جنسی‌ همسر آیندتون چقدر براتون مهمه
    توسط kamran2007 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 88
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 مهر 88, 11:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.