امروز وقتی ایمیل هایم را چک می کردم ، با مطلب ارسالی فرحناز دوست نازنینم رو به رو شدم او برای من این مطلب را فرستاده . بعداز خواندن مطلب در پایان پیش خودم گفتم : ای انسان ....!!!ای انسان همیشه ناراضی و بی بهانه و پر بهانه و.....!!!
شما هم بخوانید این مطلب را که در عین سادگی و پیش پاافتاده بودن و پر اشکال بودن ، عمق عجیبی دارد !!
برای عبور از جاده عاشقی
فقط یک بهانه می خواهم
برای عشق بازی با دلم
یک نگاه و کاشانه می خواهم
برای رقص و شور شعر هایم
چشم تو و یک ترانه می خواهم
برای با تو ماندنم
یک عشق بی کرانه می خواهم
من برای واژه های گوشه گیرم
یک کتابِ پر افسانه می خواهم
برای ماندن بی تردید و خواندن بی تخریب
یک بغل احساس جانانه می خواهم .
برای با تو جاری شدن
یک تعبیر ساده می خواهم
برای عشوه ای زنانه از جان
یک لبخند بی قاعده می خواهم
و آخر هم
از اینهمه هیاهو و تلاطم
من تو را یکبار بی بهانه می خواهم
چه کسی بعد از من
غبار چشم هایت را می دزدد ؟
چه کسی بعد از من
سکوت تنهایت را گلباران می کند ؟
چه کسی بعد از من
عمق دلتنگیت را ساز می شود ؟
چه کسی بعد از من
به یاد دلگویه هایت اشک می ریزد ؟
چه کسی بعد از من
دلیل خوابگردی شبانه ات می شود ؟
چه کسی بعد از من
بهانه بازیگوشی زلفت با باد می شود ؟
چه کسی بعداز من
دست تنهایی تو را می گیرد ؟
چه کسی
فاجعه عاشقی کردنت را تکرار می کند ؟
چه کسی
رسوایی چشم هایت را پنهان می کند ؟
چه کسی بعد از من
غریق نجات شعر های به گل نشسته ات می شود ؟
چه کسی بعد از من
موج خاطراتت را شانه می کند ؟
چه کسی بعد از من
نامت را روزی هزاران بار فریاد می زند ؟
چه کسی بعد از من
مرا در تو تکرار می کند ؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)