سلام. من مشکل بزرگی دارم و اونم اینه که ذهنم خیلی می بافه. یعنی من همش در حال بافتن افکار مسخره و الکی ام. مثلا به من می گویند بیا جشن. من قبول میکنم بعدا افکار سراغم میان که نه حوصله ندارم چرا باید برم چرا قبول کردم. بعد اتفاقی میفته و میگن ببخشید فلان اتفاق افتاده و نیا. اینطوری بشه دوباره از اون طرف بوم میفتم و هی از خودم میپرسم چرا به من گفت نیا. چرا کلا لغو نشد. اینطوری ضایع است و....
یه نوع دیگش هم اینجوره. من سر کاری هستم و ازم ایراد می گیرند. بعد توی خونه نشستم تفریح میکنم. یهو یادم میاد و کلی افکار به سرم میاد. نکنه من رو اخراج کنن، نکنه جلو بقیه ابروم ببرن، نکنه تو چشم بقیه ضعیف و حقیر به چشم بیام.
این چه نوع اختلالیه؟ دو قطبیه؟
من دیوونه و کلافه دارم میشم. با اینکه هیچ کدوم از اون دو موضوع چیز بزرگی نیستن ولی همیشه ذهنم دنبال یه دلیل برای ناخوش کردن احوام خوبم میگرده. دیگه حس میکنم گاهی لبخندام مصنوعیه و حوصله حرف زدن ندارم با کسی و به زور حرف میزنم
می خوام برم پیش مشاور ولی لطفا یه راهنمایی مشاوره اولیه بهم بدید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)