به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 70
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 خرداد 92 [ 16:51]
    تاریخ عضویت
    1389-5-18
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    2,797
    سطح
    32
    Points: 2,797, Level: 32
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 27 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +درمانده در یک رابطه نادرست

    با سلام خدمت دوستان
    من مشکلی دارم که تا به حال به هیچ کس نگفتم و گفتنش اینجا هم خیلی برام سخته.ماههاست دارم با خودم کلنجار میرم چه جوری مطرحش کنم.ولی واقعا نیاز به یک همدم دارم.من دختری 27ساله ام،مهندس عمران از دانشگاه تهران.4سال پیش وقتی برای کار وارد یک شرکت شدم با آقایی آشنا شدم که بسیار بهش علاقمند شدم چون واقعآ همونی بود که میخواستم و منتظر درخواست ازدواج ازش بودم که فهمیدم متاهله و یک بچه 3ماهه داره و بمن نگفته بود.وقتی این موضوع رو فهمیدم دنیا رو سرم خراب شد.باورم نمی شد.اول تصمیم گرفتم دیگه اون شرکت نرم ولی فکر کردم و گفتم این اتفاق ممکنه بازم جای دیگه تکرار شه بهتره بمونم و سخت جوابشو بدم و به کارم ادامه بدم.ولی نتونستم ازش دل بکنم بخصوص که مدام بهم ابراز علاقه می کرد و منهم که هیچ وقت دوست پسر نداشتم و همیشه سرم به درس بود این همه توجه برام خیلی لذت بخش بود.البته خیلی سعی کردم ازش فرار کنم.محل کارم رو عوض کردم،ازش خواستم تمومش کنیم ولی هر روز رابطمون صمیمی تر شد.اون هم منو خیلی دوست داره و تا حرف جدایی میاد گریه و زاری میکنه.حالا وا قعا احساس بد بختی میکنم.نه راه پس دارم نه راه پیش.خیلی بهش علاقمندم ولی عذاب وجدان راحتم نمیذاره.زنش مریض شده.3ساله که با هم قهرند و فقط به خاطر بچه زیر یه سقفن.من به خاطر اون بچه هم خیلی ناراحتم.اون چه گناهی کرده که باید بی پدر یا بی مادر بزرگ شه.همه در عذابن.خانواده زنش هم مشکلات روحی پیدا کردن.البته بهش شک نکردن و فکر می کنن اون مشکل روحی و افسردگی داره که با زنش اینقدر سخته.از طرفی هم دلم واسه خودم می سوزه که چه جوری باید پا رو دلم بذارم.هرکاری کردم نتونستم ازش دل بکنم پون واقعا مهربون و صبوره.برام یه دوست واقعیه.بخصوص اینکه من آدم گوشه گیری هستم و به این زودیها با کسی نمیجوشم ولی اون برام همه چیه.ما هر لحظه باهم در ارتباطیم و هر روز همدیگرو می بینیم.اصلا تصور اینکه ازش جدا شم رو نمی تونم بکنم ولی میدونم که اشتباهه.از صبح که پا می شم تا شب دارم به این زندگی بد و بدبختیم فکر می کنم تا شب.باور کنید تو این چهار سال یه روز شاد نبودم.همش میگم چرا باید سرنوشت من اینجوری می شد.چرا خدا یه آدم مجرد رو سر راهم قرار نداد.چرا کسی که همه ویژگیهای مورد نظرم رو داشت و انقدر هم دوستم داشت و سر راهم قرار گرفت متاهل بود.کاش هیچ وقت ندیده بودمش.کاش تا آخر عمر تنها می موندم.یه موقعی دلم می خواد بمیرم یا خودکشی کنم که این مشکل با نبود من حل شه.ولی دلم واسه خانوادم می سوزه که اونها باید داغدار من شم.خیلی زندگی بدی دارم.کارم همش شده غصه و گریه.اون هم همینطوره.شدیم 2تا آدم افسرده.نمی دونم چیکار کنم.توانایی در اومدن از این رابطه رو ندارم.با این همه غصه باید تو خونه وانمود کنم مشکلی ندارم که کسی چیزی نفهمه.زندگیم نابود شده.اون مدام میگه درستش میکنم.میگه من دیگه نمی تونم با زنم زندگی کنم و فقط نمی دونم چه جوری به خانوادم بگم.نمی دونم باید چیکار کنیم؟واقعا درمونده ام.فقط از خدا میخوام کمکم کنه.خودش می دونه من هیچ وقت نمی خوام زندگیه کسی رو نابود کنم.خودتون رو جای من بذارین.راحت قضاوت نکنید.من برای پول یا هرچیز دیگه عاشقش نشدم.اونم همینطور.چون زنش از نظر سنی همسن منه و از نظر مالی هم بسیار ثروتمنده.بدون تعصب و تهمت کمکم کنید.ببخشید طولانی شد.

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: درمانده در یک رابطه نادرست

    همزبان عزیز
    به تالار همدردی خوش اومدی.

    دوست عزیز ، البته شما جواب سوال خودت رو میدونی . می دونی که یه ارتباطی رو شروع کردی که پایان خوشی نداره.
    باید هر چه سریعتر از این ارتباط بیای بیرون . تحت تاثیر احساس خودت قرار نگیر . شما هیچ مسئولیتی در قبال اون بچه و همچنین زندگی اون آقا نداری. بنظر من دلت به حال اون زندگی هم نسوزه. می دونم وابسته شدی اما سعی کن به روال عادی زندگی برگردی و منتظر فرصتی باشی که لیاقتش رو داری.
    هیچ دلیلی منطقی (صرفنظر از احساست) وجود نداره که همسر مردی بشی که زن داره و بچه . ریسم اینقبیل ازدواجها بالاست.
    اول تصمیم بگیر از این رابطه خلاص بشی. تصمیم که گرفتی مشاوران سایت راههای قطع این وابستگی رو نشونتون میدن.

  3. کاربر روبرو از پست مفید baby تشکرکرده است .

    majid_k (یکشنبه 14 مهر 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آذر 96 [ 10:48]
    تاریخ عضویت
    1389-5-14
    نوشته ها
    376
    امتیاز
    8,441
    سطح
    61
    Points: 8,441, Level: 61
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,178

    تشکرشده 1,175 در 313 پست

    Rep Power
    51
    Array

    RE: درمانده در یک رابطه نادرست

    همش میگم چرا باید سرنوشت من اینجوری می شد.چرا خدا یه آدم مجرد رو سر راهم قرار نداد.
    خدا روزانه خیلی آدم سر راه ما قرار می ده، مایم که تصمیم می گیریم کدوم رو انتخاب کنیم.

    هرکاری کردم نتونستم ازش دل بکنم اون واقعا مهربون و صبوره.
    با شما مهربونه، خودتون دارین میبینین سر خانومش و پاره ی تنش چی می یاره!!!!!
    توی چی صبر داره؟ توی اینکه دو نفر آدم رو بدبخت کنه، یا توی اینکه شما رو خوشبخت کنه؟؟؟؟؟؟

    عزیزم، مشخص که این رابطه اشتباست، از اول اشتباه کردی که وارد این رابطه شدی و اشتباه بعدیت این بود که وقتی فهمیدی متاهله از این رابطه خارج نشدی!!!1

    این همه آه و ناله چیزی رو درست نمی کنه، فکر کردن به اشتباهات چیزی رو درست نمی کنه، به نظر من بهترین راه اینه که زود این رابطه رو تموم کنی!!



  5. کاربر روبرو از پست مفید ایوب تشکرکرده است .

    majid_k (یکشنبه 14 مهر 92)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 اسفند 90 [ 23:46]
    تاریخ عضویت
    1387-7-21
    نوشته ها
    1,027
    امتیاز
    8,463
    سطح
    62
    Points: 8,463, Level: 62
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 287
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    4,165

    تشکرشده 4,222 در 1,018 پست

    Rep Power
    119
    Array

    RE: درمانده در یک رابطه نادرست

    سلام همزبان عزیز

    من یه لینک رو براتون می ذارم که ماجرای یکی از دوستان قدیمی تالار بوده ،حتما بخونش

    مطمئن باش به نتیجه های خوبی می رسی ،این خانم هم با قدرت اراده ای که داشتن موفق شدن ،به نظرم مشکلشون هم حادتر از مشکل شما بود ،ولی نتیجه شیرینی گرفتن

    ازدواج دختر مجرد بعد از 12 سال عاشقی با مرد بچه دار

  7. #5
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:20]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,443
    امتیاز
    288,498
    سطح
    100
    Points: 288,498, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,625

    تشکرشده 37,122 در 7,020 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: درمانده در یک رابطه نادرست


    نقل قول نوشته اصلی توسط همزبان
    گفتنش اینجا هم خیلی برام سخته.ماههاست دارم با خودم کلنجار میرم چه جوری مطرحش کنم.


    سلام همزبان گرامي
    به تالار همدردي خوش آمديد.
    بر خلاف اظهاراتي كه مبني بر احساس ضعفت بيان كرديد، من شما را قوي مي دانم

    چرا؟
    1 - صرفا خودت را در نظر نگرفته اي و عيلرغم اين وابستگي (يابهتر بگويم اعتياد)، به خانواده ايشون فكر مي كني
    2 - بعد از اينكه متوجه شديد آن آقا خانم دارد، تصميم به قطع رابطه گرفتيد.
    3 - متوجه اشتباه بودن رابطه ات شده اي عنوان بسيار قشنگي كه براي تاپيكت انتخاب كرده اي.
    4 - احساس گناهت موجب شده است به دنبال راه حل مناسب براي برون رفت از اين مشكل شده است.
    5 - شجاعت بيان اين مسئله در اين محل كرده اي تا بلكه با مشاوره دوستان در اين ترك اعتياد موفق شوي
    6 - آناليز بسيار قشنگي از فشارهاي رواني خودت ، آن آقا ،‌همسرش و حتي بچه داري و متوجه شدي با اينكه اين فرايند در نيمه راه هست چقدر مشكل زاست.
    7 - اينكه تنها نيستي و خدا را به كمك گرفته اي


    نقل قول نوشته اصلی توسط همزبان
    .فقط از خدا میخوام کمکم کنه.خودش می دونه من هیچ وقت نمی خوام زندگیه کسی رو نابود کنم.
    همه اينها نويد اين را مي دهد كه اندكي صبر سحر نزديك است.

    پتانسيلي كه در شماست (تحصيلات، شغل و اين قدرت تفكر ، مشورت و ....)، همه مي توانند در خدمتت قرار بگيرند كه گام قطعي و نهايي را برداريد

    شما دقيقا بايد اين مشكل را از همانجايي ضربه فني كني، كه تو را ضربه فني كرده است. و اين به مدد توانايي ها و پتانسيلهايت هست كه در بالا بر شمردم.

    شما آگاه بوديد، خوب بوديد، مهربان بوديد، دلسوز بوديد، و اهل فكر بوديد..... اما به خاطر فقدان مهارت وابسته يا معتاد شده ايد.

    راه علاج هم كسب مهارت ها و تكنيك هاي مواجهه با اين مسئله هست. كه عبارتند از:
    يكم: بستر زدايي
    دوم : تمركز زدايي
    سوم: تصعيد يا حداقل جبران
    چهارم : قطع آبياري ذهني و خيالي
    پنجم: درگير شدن با شبكه اجتماعي نگهدارنده
    ششم: تكنيك توقف فكر



    اين مهارتها را هم مي تواني با مراجعه به مشاوره حضوري ياد بگيري و تمرين كني. هم مي تواني همين جا جستجو كني.
    سعي مي كنم در ادامه مختصرا روي اين محورها پست بزنم.
    فراموش نكن. كه يادگيري كافي نيست. بايد اين تكنيك ها به كار گرفته شود.
    مثل سوزني هست كه پزشك تجويز مي كنه. از دكتر و تزريقات كه نمي ترسي؟؟؟!!!

  8. کاربر روبرو از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده است .

    مدیرهمدردی (دوشنبه 04 بهمن 89)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: درمانده در یک رابطه نادرست

    نقل قول نوشته اصلی توسط همزبان
    زنش مریض شده.3ساله که با هم قهرند و فقط به خاطر بچه زیر یه سقفن.من به خاطر اون بچه هم خیلی ناراحتم.اون چه گناهی کرده که باید بی پدر یا بی مادر بزرگ شه.همه در عذابن.خانواده زنش هم مشکلات روحی پیدا کردن.البته بهش شک نکردن و فکر می کنن اون مشکل روحی و افسردگی داره که با زنش اینقدر سخت.
    نقل قول نوشته اصلی توسط همزبان
    یه موقعی دلم می خواد بمیرم یا خودکشی کنم که این مشکل با نبود من حل شه.ولی دلم واسه خانوادم می سوزه که اونها باید داغدار من شم.خیلی زندگی بدی دارم.کارم همش شده غصه و گریه.اون هم همینطوره.شدیم 2تا آدم افسرده.
    بنظر من این آقا فقط متخصص افسرده و بیمار کردن آدمهاست.

    در ضمن دوست عزیز مرد یا زنی که با وجود یک زندگی ناموفق، سعی در برقراری پیوند عاطفی با کس دیگری است؛ فقط در فکر پر کردن خلاء های عاطفیش هست و فکر کردن روی اشتباهات اتنخابش در زندگی قبلی و علل شکستش. و تنها با بررسی این عوامل هست که می توان دست به انتخاب مجدد زد. و آن هم بعد از اینکه تکلیف دیگران (خانواده اولش) را روشن کند. (این حکم مسئول بودن است. و کسی که از مسئولیت شانه خالی کند، در قبال همه کس کی کند.)

    احساس شما قابل درک است.
    اما شما خانم موفقی و با اداره ای هستید. بر این احساستون غلبه کنید . این رابطه را تمام کنید.
    (سخت تر از قبول شدن مهندسی عمران در دانشگاه تهران که نیست.)

  10. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: درمانده در یک رابطه نادرست

    قبل از اينكه ضربه هاي اخر رو به ريشه زندگي اين زن و بچه اش بزني از اين رابطه خارج شو...مردي با وجود بچه 3 ساله اش به همسرش (كه قطعا روزي اورا هم عاشقانه دوست داشته)خيانت ميكنه خيلي راحت ميتونه به شما هم پشت كنه و ...
    سعي كن كم كم از اين اقا جدا بشي و در عين حال به طرف همسرش سوق بديش...بذار دوباره به زندگي عادي اش برگرده...
    تو ادم سنگدل و بي رحمي نيستي به همين دليل هم عذاب وجدان داري...از همين قلب پاك و خير خواهت كمك بگير و براي هميشه زندگي اين زن و شوهر و بچه بي گناهشون رو ترك كن...



  11. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    139
    Array

    RE: درمانده در یک رابطه نادرست

    چرا این آقا سه سال است که با خانمش قهره؟ اصلا میشه همچین چیزی؟ میشه دو نفر زیر یک سقف باشند و سه سال با هم حرف نزنند؟ تازه این وسط یک بچه هم به سه سالگی رسیده باشه؟ این چه جور زندگی است؟ چرا نتوانسته طی این سه سال زنی را که باهاش زندگی میکنه به آشتی متقاعد کنه؟ اگر اختلافاتشان آنقدر دامنه دار بوده چرا جدا نشدند؟
    من هر جوری به این رابطه نگاه میکنم میبینم به هر سمتی هم که بخواد بره خوشبختی شما را به همراه نخواهد نداشت. حیف است که دختری با تواناییهای شما اسیر همچین رابطه ای بشه و پشت پا بزنه به همه تلاشهایی که تا به حال برای زندگیش کرده که همه و همه با هدف خوشبختی و رسیدن به آرامش بوده.
    شما با توصیفی که از خودتون کردید به نظر من آمد که شما الان مثل یک فردی هستید که از مواد مخدر مثل کراک و... مصرف میکنه به غلط بودن کارش اعتقاد داره میخواد بیاد بیرون اما اراده اش اونقدر سست شده که برای ادامه اعتیادش مجبور میشه تن به هر خفتی بده. خفت ادامه اعتیاد شما زمانیست که به رابطه ... باهاش تن بدی! نه؟ بهت پیشنهاد صیغه یا همسر دوم شدن بده و هزار تا وعده و وعید پشتش!
    تازه فکر میکنی اگه زنش رو طلاق بده بیاد با شما ازدواج کنه ( بر فرض محال!) عقبه اون زندگی و این آدم با وجود بچه اش که پل ارتباطی بین مامان و باباست بذاره طعم خوشبختی را حس کنی؟
    برات مثال بزنم چه مردان موفقی چه ازدواجهای دومی را با عشق شروع کرده اند با چه وعده و وعیدهایی اما از همان یکی دوشب اول زندگی مشترک یادشان افتاده که ای وای چقدر همسر اول مظلوم بوده و اختلافشان در واقع فقط یک سو تفاهم بوده و بچه هایشان چقدر عزیز بابا هستند و حالا این عزیز بابا چقدر دلش میخواد بابا با مامان یه جا باشند و.... آنوقت این بابای مسئول رفتاری را با شما خواهد کرد که امروز با خانم اولش دارد تمرین میکند. در کوتاهترین زمان همون ماهها یا سالهای اول وقتی بهش اعتراض کنی میگه: تو که میدونستی من زن دارم چرا قبول کردی زن من بشی؟ حالا که قبول کردی زن من بشی من هم زن و بچه دیگری دارم که باید به آنها هم برسم.
    اونوقت دردت رو جز با گریه کردن توی تنهایی خودت و دو دستی تو سر خودت زدن نمیتونی تسکین بدی. پیش قاضی دادگاه هم بری بدون کوچکترین تاسفی حکم طلاق تو را خواهد داد. پیش روانشناس بری پیشنهاد ادامه زندگی با توجه به حق و حقوق همسر اول یا طلاق را به شما خواهد داد. خلاص هیچکس شما را حتی در سطح همسر اول اون آقا و با حق و حقوق قانونی و عرفی یک زن به رسمیت نخواهد شناخت.
    چطور عاشق مردی شدی که بودنش از هر زهری برای زندگیت کشنده تره؟
    حق تو نیست که با یک پسر مجردی ازدواج کنی که مادرش آرزوی داماد کردن پسرش و آرزوی عروس دار شدنش رو در سر داره؟ و بهترین و قشنگترین روزهای نو عروسی رو در کنار یک تازه داماد تجربه کنی؟
    حق تو نیست که نوزادی رو به دنیا بیاری که همسرت با اومدن اونه که بابا میشه و روزی هزار بار مهرت رو توی دل اینمرد بیشتر و بیشتر کنه و زندگیتون رو هر لحظه شیرینتر؟
    حق تو نیست که با افتخار سرت رو بالا بگیری و توی کوچه و خیابون، توی جمع های فامیلی، توی دوست و همکار دوشا دوش همسرت راه بری بدون اینکه ترس آبرو و یا دیده شدن توسط خانواده اول و... داشته باشی؟
    خیلی دلت میخواد مسئولیت اختلافات ریشه دار یک زن و شوهر را به عهده بگری و فردا که فراموشی اومد سراغشون و یادشون رفت که اصلا اختلافی داشته اند تبدیل بشوی به تنها عاملی که خوشبختی یک زوج را نابود کرد و روی سر یک خانواده خوشبخت آوار شد؟
    یه خورده فکر کن! ببین سهم تو از خوشبختی همینه؟ ببین مردای دیگه وقتی سر راهت قرار گرفتن حرفهای از اون قشنگتر نمیتونن بهت بزنن؟ یا احیانا باهات تفاهم داشته باشن؟ مردهای مجرد قدرت خوشبخت کردن تو رو قدری بیشتر از اون ندارند؟

  12. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: درمانده در یک رابطه نادرست

    بچه ها

    فرزند این آقا تازه سه ماهه س نه سه ساله
    فکر کنم دوران بارداری همسرش بی تاثیر نبوده در دورتر شدن این زن و شوهر از هم و تمایل آقا به رابطه جدید
    نمیدونم
    بهر حال با تائید گفته دوستان ازتون میخوام اراده کنین تمومش کنین
    طبعات بدی خواهد داشت این رابطه

  13. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: درمانده در یک رابطه نادرست

    راستی 3 ساله قهرند بعد یه بچه 3 ماهه دارن.
    چجوری با هم قهر بودند؟ :cool:


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست حذف کاربری، خواهشمند است مدیران سایت توجه فرمایند
    توسط ترنم1 در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 آبان 95, 17:13
  2. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  3. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 20 خرداد 91, 14:03
  4. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.