سلام دوستان. پسری هستم در آستانه ی 29 سالگی. سه سالی است که از ایران به یکی از کشورهای اروپایی مهاجرت کرده ام که اول برای درس بود و بعد ماندگار شدم. همیشه در این مدت از تنهایی رنج بردم و چون جمعیت ایرانی کمی در این کشور هست و در آن جمعیت کم با فرد مناسبی برخورد نداشتم هیچ رابطه ای با کسی نداشتم. من بیشتر از یکسال و نیم است که قصد ازدواج دارم اما با فرد مناسبی برخورد نکردم و در ارتباط اینترنتی هم موفقیت چندانی حاصل نشد چون حتی این دوره دختران هم در اینترنت دنبال رابطه های جدی نیستند و اکثراً برای سرگرمی عضو سایت های اجتماعی می شوند. من از مادر و دختر خاله ام از مدت ها پیش خواستم تا اگر مورد مناسب من بود بگردند و معرفی کنند تا اگر من هم پسندیدم وارد مرحله ی آشنایی بشوم. اما دریغ از یک نفر. همواره بهانه می آورند که فرد خاصی را پیدا نکردند و دختر ها همه برای خودشان کسی رو از قبل دارند یا مطابق سلیقه ی تو کسی را هنوز ندیده ایم و این حرف ها. البته من هم خب معیارهای خودم رو دارم و دنبال یک دختر خوش ظاهر و خوش اخلاق و فهمیده هستم. یعنی اینکه فقط ازدواج رو برای ازدواج نمی خوام.
اگر به امید آنها(مادر و دختر خاله) باشم شاید تا 30 سال دیگر هم اتفاقی نیفتد. مسئله ی دیگه و جالب این است که چون تعریف از خود نباشه ظاهر خوبی دارم و تیپم جوری هست که ظاهر یک پسر شیطون رو نشون می ده دختران کمتر باور می کنند که من قصد ازدواج دارم. مثلاً یکی از خانم های ایرانی( دوست عادی) که اینجا می شناختم وقتی قصدم را گفتم هی می گفت شوخی نکن باور نمی کنم راستش من نمی دونم آیا 29 سال سن برای ازدواج زوده؟؟؟؟ همین الانش احساس می کنم دیر شده یا دارم پیر می شم با اینکه ظاهرم حتی جوانتر از 29 هم نشون می ده اما خب روح انسان تا یک سنی می تونه بی عشق بودن رو تحمل کنه. خیلی از دوستانم در ایران ازدواج کرده اند و من هنوز حتی کسی رو ندارم که دوستش داشته باشم یا بهش فکر کنم و تقصیر از من هم نیست. مسیر زندگیم اینجور بوده و خدا کسی رو سر راهم قرار نداده. ایران هم که بودم از قصد با کسی رابطه برقرار نکردم چون می دونستم که نمی خوام بمونم و رابطه ای که بخواد به جدایی ختم بشه همان بهتر که شروع نشه.
خلاصه با تمام گرفتاری ای که دارم قصد دارم به زودی به مدت حدود 2 ماه به ایران بیایم. متاسفانه بیشتر هم نمی توانم و مشکل اصلی اینجاست که به دلیل زندگی در جایی که هستم نمی توانم طولانی مدت همه چیز رو ول کنم و بیام ایران. حالا مایلم راهنمایی شما دوستان رو داشته باشم که در این 2 ماه چطور می تونم دختر مورد نظرم رو پیدا کنم؟ آیا عاقلانه هست که اگر کسی رو مطابق سلیقه ام یافتم عقد کنم؟ چون من در صورتی می تونم کسی رو اینجا پیش خودم بیارم که همسر رسمی من قلمداد بشه. یکی از مشکلاتی که مادرم در رابطه با یافتن کاندید مناسب برای ازدواج بیان می کنه اینه که می گه خیلی از دخترها نمیان خارج زندگی کنند یا خانواده شون نمی ذاره و این حرفا. در صورتیکه اونجوری که من دیدم و شنیدم خیلی ها هم بر عکس دلشون می خواد برن خارج. به نظر شما اگر چند درصد دخترا حاضرند حداقل 3 سال با شوهرشون خارج از کشور زندگی کنند؟ چون من اگر فرضاً بخوام هم برگردم باید درس و زندگیم رو اینجا تموم کنم و سرو سامون بدم تا بتونم برگردم.
من سعی کردم از طریق اینترنت کسی رو پیدا کنم ولی خب موفق نبودم. یه مسئله ای که هست اینه که من به شدت به مودب بودن و مغرور نبودن حساسم و 99 درصد دختران متاسفانه در برخورد با پسران غیر مودبانه و از خودراضی وار رفتارمی کنند که باعث شده همیشه کار در همون اول سلام و علیک گره بخوره. البته تا حدیش رو شاید می تونم به حساب این بذارم که از نیت من خبر ندارند. من هم همون اول نمی تونم بگم فلانی می خوام باهات ازدواج کنم. خیلی کار چیپ و بی کلاسیه. نمی دونم چطور بگم تو خیابون خیلی ها بهم لبخند می زنند و می فهمم که تمایل دارند اما در اینترنت همه برام کلاس می ذارن و خودشون رو می گیرند. شاید اشکال از منه ولی من اخلاقم اینه که برای هیچ کسی و چیزی نمی تونم خودم رو ذلیل کنم و التماس کسی رو بکنم. کاری که خیلی از پسرها به راحتی می کنند و من سر در نمیارم چطور می تونند!!
ببخشید من حین مطرح کردن مشکل دارم یه جورایی درد دل هم می کنم. حالا بماند، حرف زیاد دارم اما خلاصه می کنم.
من 2 ماه می خوام بیام ایران، کسی رو مد نظر ندارم. چطور می شه حداقل چندین مورد رو پیدا کرد برای آشنایی و یا خواستگاری؟ ما فامیل خیلی بزرگی نداریم و در فامیل هم به فرد خاصی نظر ندارم. می مونه غریبه ها. سئوال بعدی اینه که شما کلاً چه پیشنهادی دارید که این 2 ماه و چند روز پر ثمر باشه و به هدفی که می خوام برسم؟ من در اینجایی که هستم راحتم اما خب تنها مشکلم نداشتن یار و همسر و شریک زندگیه. زن خارجی هم نمی خوام بگیرم بنا به دلایل زیاد.
هزینه های سفر چون بالاست من
- - - Updated - - -
نمی دونم چرا نصف بقیه ی حرفهایی که نوشتم ثبت نشد. اما به هر حال قسمت عمده ی چیزی رو که می خواستم بگم ثبت شده. در پست های بعدی اگر لازم بود حرفهای حذف شده رو می نویسم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)