RE: مشکل حادی دارم کمکم کنید
سلام دوست عزيز خيلي ناراحت شدم از نوشته هايت در مورد رفتارت با شوهرت نمي دانم چه بگويم زيرا كه روابط زناشويي خيلي پيچيده و انسانها خيلي پيچيده هستن ولي در مورد سوال دومت كه رابطه شما با اون پسر بود بايد بگويم كه هر چه سريع تر اين ارتباط و قطع كن هر چه سريع تر كه اگر ادامه بدي و خدايي نكرده همسرت بفهمه رسوايي پيش مي ياد كه تا عمر داري خودتو سرزنش مي كني اونوقت مجبور جدا بشي اونم بدون جا و مكان اونم به چه شكل فجيعي من بهت توصيه مي كنم هر چه زودتر اين ارتباط و قطع كني هر چند كه تلفني باشه و ارتباط رودر روي نداشته باشي نهايتا مي خواي چند هفته يا چند ماهي سختي بكشي و غصه بخوري ديگه بيشتر از اين كه نيست بعد از يك مدتي هم همه چي فراموش مي شه مي ره پي كارش تازه اون موقع مي فهمي كه چه اشتباهي داشتي مي كردي اگه از اول به خدا توكل مي كردي از اون كمك مي خواستي محال بود كه دست خالي بياي الان چه فايده با يكي داري حرف مي زني كه اگه هر كسي بفهمه جز اينكه زندگيت بدتر بشه كار ديگه نكرده دوم اينكه امكان نداره خود اون پسر زير بار بره و بخواهد بياد و بعد از جدايي با همسرتان با شما ازدواج كنه از محالات بخصوص اگر مجرد هم باشه كه امكان نداره اينو بدون هر ادم زنده ايي كه مي ياد تو چت روم يا توي خيابون يا تلفن و مي خواد كه با كسي حرف بزنه خودش مشكل داره و از يك جا داره مي خوره يعني به اينجور ادمها نمي شه اعتماد كرد و هيچ وقت فكر نكن كه اون مي تونه خلا عاطفي تورو جبران كنه چون اگه تو دور از چشم شوهرت هم خدايي نكرده بخواي با اون پسر ارتباط برقرار كني و ......... مطمئن باش حتي اگه شوهرت هم نفهمه و هيچ مشكلي پيش نياد ( كه از محالاته ) باز هم احساس خلا مي كني چون تو اين عاطفه را در زندگي مشترك خودت گم كردي در يك زندگي شرعي و واقعي و بايد توي همون زندگي و خونه هم دنبال اين عاطفه بگردي به همين دليل اگه هر جاي ديگه و به هر شكل ديگه اين عاطفه عملي بشه باز هم تو رو راضي نمي كنه و بيشتر گناهكارتر و سرخورده تر و بيزارتر از زندگي و شوهرت و خودت مي شي سعي كن مشكلات زندگي خودتو توي زندگيت و خودتون پيدا كني نه جاي ديگه درسته كه از اول هم با اين ازدواج مخالف بودي و شوهرت و دوست نداشتي ولي صبر و شكيبايي همه چيو حل مي كنه سعي كن به خدا توكل كني و صبر داشته باشي چرا كه من از هر دو حالت سراغ دارم يعني خانومي رو مي شناسم كه بعد از ده سال زندگي با شوهرش و حاصل دو فرزند عاشق پسري شده بود طوري كه از شوهرش به خاطر حرفهاي پسره و وعده وعيدهايي كه پسره داده بود جدا شد و مهريه اش را هم گرفت و الان داره با همون دو تا دختر به سختي توي اين اجتماع كه پر از گرگه و گروني و ....... است زندگي مي كنه و بعد از جداييش اون پسره حتي ديگه نگاه هم به زنه نكرد چرا ؟ يك به خاطر اينكه اينجور افراد كه يك هو توي زندگي ادم پيدا مي شن ادم نمي دونه كي هستن چي هستن چه عقده هاي دروني دارن ؟ رواني هستن ؟ سالمن ؟ و هزار تا چيز ديگه اصلا براي انتقام داره اينكار و مي كنه كسي با خودش همچين كاري كرده اونم عقده ايي شده و هزاز تا چيز ديگه . ( در ضمن بايد بگم كه اين خانوم اين پسر را حدود 2 سال مي شناخت تازه اينجوري از اب در اومد و توي اين مدت مدام زير پاش نشسته بود و وعده وعيد مي داد ولي حاصلش چي شد ؟ ....... فقط افسوس ) دوم اينكه اگر اين پسر خيلي ادم خوبي هم باشه از خانواده خيلي محترمي هم باشه خيلي اقا باشه با شخصيت هم كه باشه باز هم نمي ياد شمارو بگيره چرا ؟ به خاطر اينكه يعني اين انسان عاقل و باشخصيت و خانواده دار پيش خودش يك درصد هم فكر نمي كنه كه اين خانوم كه به همين راحتي داره از شوهرش جدا مي شه و زندگي بچه اش را داره تباه مي كنه چي جوري مي خواد توي زندگي من پايبند باشه يا پيش خودش نمي گه كه از كجا معلوم كه اگه با من هم زندگي كرد و به همين راه رفت و دوباره با كس ديگري شروع به درد دل كرد و علاقه مند شد چي تكليف چيه ؟ يعني يك انسان عاقل و خانواده دار اين فكرارو نمي كنه ؟ مطمئنا مي كنه يعني اگه نكنه بايد به عقلش شك كرد كه در هر صورت مراوده با چينين شخصي صحيح نيست زيرا كه يا انسان عاقل و بالغي نيست و او هم دچار عقده هاي رفتاري است و محبت و عقده هاي خويش را در جايي ديگر دنبالش مي گردد يا نهايتا خيلي خوش بينانه اش اين طوري مي شه كه شما از شوهرتون جدا مي شيد و با او ازدواج مي كنيد ولي فكر مي كينيد زندگي خوبي خواهيد داشت ؟ امكان ندارد . چنين شخصي بد دل ، بد بين ، بد دهن و .................... مي شه فقط به خاطر گذشته شما
پس عزيزم سعي كن هر چي سريع تر از اين خطري كه در انتظارت هست دوري كني و به خدا پناه بياري و با او درد دل كني . نماز بخون و سر نماز باهاش صحبت كن حرف دلتو به زبون بيار نگو خودش مي دونه حتما به زبون بيار مطمئن باش كمكت مي كنه بهت قول مي دم . متشكرم از وقتي كه گذاشتي و خوندي
امروز همان فردايي است كه ديروز نگرانش بوديم
علاقه مندی ها (Bookmarks)