نوشته اصلی توسط
saboorjoon
سلام دوستان..من صبورم .. 33 سالمه و 9 ساله که ازدواج کردم..و یک دختر 7 ساله دارم.. من الان دانشجوی مقطع دکترا هستم در اروپا و همراه همسر و فرزندم.. من و همسرم همکار بودیم که ازدواج کردیم..یکسال طول کشید که من جواب مثبت بدم.. توی این یکسال هم رابطه دوستی نداشتیم ... من ابتدا جواب منفی دادم ..و با هم صحبت نمیکردیم تا اینکه دوباره مطرح شد و قبول کردم..بدون عشق... ولی چون در شرایط بدی بودم (پدر و مادرم فوت کرده بودند) و 1 برادر کوچکتر داشتم که زندگی رو بهم تنگ کرده بود و همین شرایط مجبور به ازدواجم کرد... خلاصه اوایل ازدواج بود که فهمیدم همون یکسالی که همسرم میگفت منتظر جوای مثبت من بوده با منشی ش رابطه .. داشته .. خیلی ناراحت شدم و میخواستم جدا بشم..ولی اون میگفت که اینا مال قبل ازدواج بوده... وتوی این مدت بعدش خیلی مرد متینی بوده و خطای این مدلی نداشته... ولی از همون موقع از چشمم افتاده ..نمیتونم بهش محبت کنم...
از طرفی هم چند وقتیه که استادم بهم ابراز علاقه میکنه ایرانی نیست و 2 تا بچه داره ... کلی ذهنمو درگیر کرده و یک جورایی بهش علاقه مند شدم... نمیدونم چه کنم !!
این روزها همش تو خونه دعوا داریم ..به خاطر همه چی ..درس خوندن دخترم و بی توجه ایش تو خونه ... همش به کار فکر میکنه ..وقتی هم میاد خونه ..پای اینترنته..خسته م خسته چه کنم ؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)