انسان ها از گذشته ی دور تا به امروز به سبب نوپایی فکری در رابطه ی علت و معلول، ناتوانی در حل مسائل و مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی، بی توجهی به نیازهای یکدیگر، ناکامی، کمبود آگاهی و باورهای غلط پیشینیان دست به دامان افرادی شدند تا بوسیله ی آنان از رنج درماندگی فارغ شوند .
بدلیل این گرایش کهن افرادی بعنوان پیشگو، فالگیر، طالع بین و ... در لایه های مختلف جامعه تا حکومت های اعصار گذشته نفوذ گسترده ای پیدا کردند، آنان معمولا جزو اقشار متمول شناخته میشدند و نفوذ آنان تا دستگاههای حکومتی هم پیش رفت و بر تصمیم گیری های حساس مملکتی تاثیر بالایی داشت. همین امر سبب بروز مخاطراتی برای مردم و حکومت های پیشینیان بود.
» بخش اول؛ پیش بینی و درمان آینده!
« در علم روانشناسی و روانپزشکی، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال تشخیصی ست که برای افرادی که خرافاتی هستند یا به این حرفه اشتغال دارند گذاشته میشود.
این افراد به سحر و جادو اعتقاد دارند، وضع ظاهری آنها عجیب و نامتعارف بوده و مدعی غیب بینی و داشتن بصیرت هایی ویژه هستند و ادعا میکنند که میتوانند حوادث آینده را پیش بینی کرده و بر آنها اثر بگذارند.
تکلم آنها اغلب مبهم، حاشیه پردازانه، استعاره ای با شرح و تفصیل مفرط یا قالبی است. ادعای رابطه با موجودات عینی و یا حتی امام زمان را در جامعه ی ما دارند.
چیزهایی کلی را ذکر می کنند که ممکن است درمورد همه صدق کند ، گاه چیزهایی که آنها می گویند به طور تصادفی با رخدادی در آینده جفت می شود و مردم به آن به صورت پیش گویی می نگرند.
برخی از آنها به علت اینکه با حالت های چهره افراد آشنایی دارند و از کلام خود آنها اشارات و سر نخ هایی می گیرند و نیز اینکه آنها به علت برخورد با بسیاری از مردم در تشخیص خصوصیات افراد حاذق گشته اند، میتوانند طوری صحبت کنند که انگار پیش گویی میکنند. » [۱]
« افراد فالگیر یکی از دورههای آموزشی که میبینند ( قانون جذب ) است و کاری میکند که فرد در یک کشش و گردباد درونی درگیر و مجدد نزد او آید. »[۲]
« آنها در افراد خوشبینی بوجود می آورند در واقع مشتری را به یک نوع زندگی مورد علاقه او امیدوار میکنند، اما این زندگی و حبابی که ساختهاند بزودی میترکد و چیزی که میماند فردی با افسردگی و ناامیدی فراوان است.
انسان تلاش میکند به هر قیمتی سه چیز را وارد زندگی خود کند و آن سه چیز شامل ترس، تنبلی و طمع است و خرافات هر سه این موارد را تغذیه میکند. هر اندازه فرد تنبل تر باشد خرافی تر است. فرد تنبل میخواهد بدون تلاش و با فالگیری و آیینه بینی آنچه شایستهاش را نیست آسان به دست آورد. »[۳]
« فردی که به سمت فال گیر می رود بیشتر تحت تاثیر وجه کودک خودش است که ناتوان، کودک مآب و ترسیده است و نزد فال گیری می رود که او را والد فرض می کند. بنابراین بسیاری اوقات فردی که نزد فال گیر می رود اگرچه بزرگ سال است و به نظر کودک نمی آید اما از نظر تحلیل رفتار متقابل کودک، ترسیده و پر از اضطراب است که مسئله اش را نزد والدی جادویی می برد تا در این ارتباط والد و کودک مسئله حل شود. در واقع انگار می خواهد با فال گیر خود نوعی رابطه همزیستی مریض گون ایجاد کند.
رابطه ای که شاید تا شش ماهگی، کودک با مادرش دارد و در آن زمان بهنجار است. اما برای یک بزرگ سال اینکه بخواهد کودکش را در آغوش والد دیگری قرار دهد که به واسطه این همزیستی و همپنداری با او مسئله اش حل شود، به منزل عدم بلوغ و ناتوانی است.
از نگاه رفتار درمانی شناختی فال گیری نوعی انحراف فکری و انحراف از واقعیت است. ما با این انحراف میخواهیم خود را به امنیت برسانیم و این کار نتیجه باورها غیرمنطقی ماست؛ باورهایی از جمله اینکه من همیشه باید به قدرتی بیرون از خودم اتکا داشته باشم. »[۴]
« یکی از خطرات دیگر این مسئله آن است که موجب بی اختیاری و عدم کنترل انسان بر رویدادها میشود، چرا که یک انسان خرافی همیشه خود را به تقدیر وابسته میداند و گمان میکند که سرنوشت انسان از پیش طراحی شده و غیر قابل تغییر میباشد.
گرایش به خرافات باعث از دست دادن انگیزه انسانها میشود و در برخی موارد نیز موجب به خطر افتادن سلامت و دور شدن از درمانهای پزشکی و در نهایت تلف شدن وقت و هزینه افراد میشود. »[۵]
» بخش دوم؛ من در میان درماندگی ها
در این بخش روش های مواجهه درست با مسائل و مشکلات را مرور میکنیم؛
۱. شناسایی مشکل یا مسئله
۲. بررسی دقیق مسئله
۳. استفاده از مشاورههای زوج درمانی، خانواده درمانی و یا فردی
۴. نگاه جدی و صبورانه به مسئله، جایگزین نگاه سادانگارانه و فوری
۵. مرز گذاری بین باورهای دینی و خرافه
۶. مطالعه کتاب های مفید، مقالات در سایت های معتبر و ...
۷. بازنگری در انتخاب دوست یا گروه دوستان، دنباله کردن صفحات مجازی، فعالیت ها و ...
» بخش سوم؛ راه حل
۱. « مقررات خاصی در قانون مجازات اسلامی برای فالگیری وجود ندارد. قانونگذار در زمینه قانون رمالی، فالگیری و دعانویسی مطلب خاصی را تبیین و تالیف نکرده است اما، دادگاه برحسب مصداق عملکرد متهم میتواند آن را در دو قالب قانون تشدید مجازات و مرتکبین کلاهبرداری مجازات کند، بعضا اقداماتی در این زمینه انجام شده اگر فالگیر پولی به دلیل وعده وعید اخذ کند، بر اساس قانون کلاهبرداری محسوب میشود.
برای مثال بسیاری از طریق فالگیری فرد را فریب داده و با اخذ پول از آنها نوید اتفاقات خوب در آینده را میدهند. اینگونه اقدامات را میتوان بر اساس قانون تشدید مجازات اختلاس، ارتشاء و کلاهبرداری در عمل مصداق کلاهبرداری دانست. با این اقدام فرد پول را به رمال یا فالگیر می پردازد تا در آینده اتفاق خوبی برایش رخ بدهد. فالگیر هم به واسطه شغلش وجهی را اخذ میکند. در حالی که بر اساس ماده ۲ قانون تشدید مجازات اختلاس و کلاهبرداری محسوب میشود. »[۶]
۲. معرفت افزایی و آگاهی بخشی توسط قربانیان و ( مراکز علمی _ فرهنگی _ دینی )
۳. توجه به مسئله سلامت روان در جامعه
منابع؛
دکتر مرضیه علیپور، استاد روانشناسی دانشگاه تهران[۱]_ irna.ir
شکوفه اویار، حسینی مشاور خانواده[۲]_ yjc.ir
دکتر آرش تقوی، روانشناس و متخصص روانشناسی[۳]_ baharnews.ir
دکتر علی بابایی زاد، دکترای تخصصی روان درمانی و روانشناس بالینی [۴]_ vista.ir
اقدس اعرابیان، روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه_ yjc.ir
هوشنگ پوربابایی، حقوقدان[۶]_ migna.ir
علاقه مندی ها (Bookmarks)