جست و جو:

تبریک میگم مبارک باشه
اگه می خوای این مبارک باد نشه نامبارک هزینه و دردسر غذا دادن رو قبول کن و شام بده
عروسی چیزیه که یه بار در طول ازدواج اتفاق میفته (انشاء الله برای شما هم همین طور باشه) کاری...

اگر هم اجبار بوده حالا تبدیل به عشقش کن
دوران نامزدی دوره ای پر از تنش و بحث و برخورده زیاد حساسیت به خرج نده سعی کن زمان مابین دیدارهاتون رو کمتر کنی اگر می تونه ازش بخواه زودتر به شما سر بزنه شما...

سلام از اینکه میبینم بالاخره یکی پیدا شد توی این تالار که بگه از همسرم و ازدواجم اونقدر راضی هستم که بگه بهتر از این دیگه کسی نیست که قسمتم بشه واقعا خوشحالم یه جور انرژی مثبته
عشق در نگاه اول هوسه...

خانم بچسب به زندگیت و به فکر پسرات باش دنبال هوس نرو که می برتت به سراب
در پناه حق

گفتنی ها رو گفتن فقط یه چیز موند تصور بکن روزی رو که پدرت رو دست در دست یه دختر هم سن و سال خودت ببینی دوست داری دختر رو چیکار کنی؟ فکر نکنم بدت بیاد دختر رو با دستتات ریز ریزش کنی
غلط غلطه
نکن نه...

اینها همه تجربه است درس بگیر تا بار دیگه اینقدر تحقیر نشی
همه پسرها یه جور نیستن همونجور که همه دخترها یه جور نیستن
فراموشش کن و به خودت و آینده ات فکر کن برای برنامه هات وقت بذار نه کسانی که...

من با این تیپ ازدواج ها مخالفم
متاسفانه مشکل ما در اینکه همش به گذشته و حال نگاه می کنم ولی باید به آینده هم نگاه کرد کوچکترین مشکلی که می تونه پیش بیاد اینکه خانم باردار بشه مرد یا زن فرقی نمی کنه...

دختر خوب به دوستت بگو بیاد خواستگاریت اینجوری دیگه نیازی نه به صیغه موقت بدون اطلاع ولی و قیمت داری و نه نیازی به تغییر دادن مرجع تقلیدت
در پناه حق

با سارا جون موافقم چرا آرزو مرگ می کنی؟ از خدا بخواه که اخلاقش رو تغییر بده در مورد حساسیتت هم این سایت وسیله خوبیه که مشکلاتت رو فراموش کنی وقتی که خیلی ناراحت و عصبی بودی بیا تو تالار یه چرخی بزن...

مرصی محسن جان کمپلکسی از انرژی هستی کارت درسته آقا
در پناه حق

شرمنده که اینقدر صریح صحبت میکنم ولی حیف شما نیست که با چنین زوجی رابطه دارید؟حیف شما نیست که دوستی از این قماش آدمها دارید؟زن متاهل که با پسر دایی شوهرش رابطه نامشروع داره حال آدم بهم می خوره مرد...

مشکل شما اینجاست که هنوز دلیل واقعی حساسیت ها و توقعات شوهرتون رو نفهمیدید و یا اگر هم فهمیدید می خواهید به اون شکلی که خودتون دوست دارید تغییرش بدید و نظر خودتون رو هم از دهن شوهرتون بشنوید
خانم...

1361 عزیز برخلاف تصور دوستان من فکر می کنم شما یه مرد هستید و با همسرتون مشکل دارید اگر اینطوره سعی کنید تا حدی فراموش کار بشید و پا روی حساسیتها و آلرژی های همسرتون نذارید قشنگتر بگم هر موضوع پیش پا...

نه آقا اگه ایشون رو ترک کنی در حقش نامردی نمی کنی اگه باهاش ازدواج کنی هم در حق خودت و هم در حق اون خانم نامردی کردی
سالی که نکوست از بهارش پیداست شما الان نمی تونید با هم بسازید چرا می خواهید برید...

من از تعصب چه بیجا چه با جاش بدم میاد اگه طرفم رو دوست دارم برخودهای غلطش رو تحمل می کنم به او ابراز علاقه می کنم ولی اینکه بهش بگم چرا اینجوری پوشیدی یا خودت رو بپوشون یا شالت رو سفت کن آرایش رو...

قدیمیا میگن چینی بند زده دیگه چینی سابق نمیشه
بعضی چیزا وقتی توی ذهن آدم میره دیگه نمیشه تغییرش داد حداقل زمان زیادی طول میکشه تا به حالت اولش برگرده
می خوام با خودت صادق باشی و جواب این سئوال رو...

این موضوع سلیقه ای باید ببینی طرفت می تونه تا چه حدی از انتظاراتت رو برآورده بکنه ولی من به شخصه ظاهر طرفم برام مهمه و به این قضیه حساسیت بخرج میدم البته نه در حد افراطیش تا حدی که بتونم با او در...

اگه در یک نگاه اینقدر تحریک شدی فکر نمی کنی در گذر زندگی در اوج عصبانیت و ناراحتی این موضوع رو به او گوش زد نکنی؟!!!
این یکی از پیش پا افتاده ترین مشکلاتیه که در آینده برات بوجود میاد
به قول هاله...

معمولا توی اینجور مسائل از بزرگها و کسانی که حرفشون برش و خریدار داره کمک می گیرن بالاخره توی طایفه شما هم کسانی هستند که این خانم (زن داییتون) قبولشون دارن و یا خداقل نسبت به حرفشون ملایمت و ملاطفت...

کار غلط غلطه!!!!!
به خدا پناه ببر از دست شیطان رانده شده از دربار باریتعالی
همین و بس!!!
در پناه حق

اولا حتما با همسر سابق این آقا صحبت کن تا به دلیلی که این آقا میگن مطمئن بشی و بعد ها پشیمون نشی
دوما فراموش نکن که این آقا زندگی را یه بار تجربه کرده پس خیلی باید محتاط و دور اندیش و با درایت باشی...

نا امیدی شروع مشکلاته صبور باش و سرسخت زندگی از آن توست یه جمله از یه بزرگ مردی میگم اگه فکر می کنی به آخر خط رسیدی این جمله رو عملی کن پشیمون نمیشی
اگر چرخ به کام ما نگردد کاری بکنیم که چرخ نگردد...

ترگل خانم می خواهی با این آقای 32 ساله قرار ملاقاتی بذاری دیگه از ایشون بخواه که قرار ملاقاتتون در خونه شما و در حظور مادرتون باشه اینجوری کمتر می تونه با احساسات شما بازی کنه و اگه غرضش تن شما باشه...

با نظر مینا موافقم مشکلات شما یکی یکی ریاد شد و حالا به حدی رسیده که نمی تونید تحمل کنید پس حالا که می خواهی مشکلاتت حل بشه باید یکی یکی حل کنی از چیزهای کوچیک و پیش پا افتاده شروع کن و همه رو با هم...

از مشکلاتتون بگید فرزندانتون تا حدی از مزایای ازدواج اطلاع دارن مشکلات مجرد بودنتون رو بیان کنید از دخترتون بخواهید که برای شما یه کیسی رو پیشنهاد بدن ببینید به چه کسی اشاره می کنن آیا هنوز مادرشون...