فرزانه جان من بعد از مدت هاست که توی تاپیک کسی پست می گذارم و فقط و فقط به خاطر اینه که با تمام وجودم درکت می کنم عزیزم.
من هم یک سال و نیم پیش دوران تو رو گذروندم و خیلی طول کشید که دوباره بتوانم...
نوع: ارسال ها; کاربر: shabe niloofari
فرزانه جان من بعد از مدت هاست که توی تاپیک کسی پست می گذارم و فقط و فقط به خاطر اینه که با تمام وجودم درکت می کنم عزیزم.
من هم یک سال و نیم پیش دوران تو رو گذروندم و خیلی طول کشید که دوباره بتوانم...
سلام دوستان خوبم
درسا جان این یکی 2 روز خیلی خیلی سرم شلوغ بود و نتوانستم بیام چیزی بنویسم. ولی ازت ممنونم که تاپیک من و دنبال می کنی
اولین موفقیت من در ترتیب دادن گفتگوی 2 نفره:
فردای شبی که...
سلام دوستان خوبم
ملکه و درسای عزیز
از آخر میگم. همه چیز خوبه و من به خونه برگشتم. با شوهرم آشتی هستیم و فعلا عشقولانه
دیشب خواهر شوهرم با شوهرم حدود 2.5 صحبت کرده بودند. واقعا توی اون مدت از شدت...
درسا جان از این لحاظ مطمینم که مشکلی نداریم. رابطه جنسیمون خوب و زیاده و بیشتر مواقع اون میاد سمتم
وقتایی که با هم خوبیم شوهرم شدیدا مهربونه و خیلی زیاد ابراز علاقه میکنه
اما وقتی کوچکترین تعارضی...
در مورد زدنش 4-5 بار پیش اومده و قول داده دیگه این کار و نکنه و فعلا چند ماهه که سر قولش مونده
به نظرت مطرح کردنش با خانواده اش کار درستی بود?
اصلا باورم نمیشد که انقد تحقیر بشم.
من فوق لیسانس...
اره میدونم کار اشتباهی کردم.ولی بعد از اینکه به من گفت برو خونه بابات خیلی بهم برخورد و تازه اون وقت گفتم
نه.بار اولش نبود که منو میزد. اخریش مربوط به چند ماه پبش بود.
مثلا بهشون گفتم یادتونه فلان وقت رگ چشمم پاره شده بود گفتم در کمد بهش خورده? اون موقع پسرتان من و زده بود :'(
- - - Updated - - -
...
دعوای اخیرمون سر مسایل مالی بود که قبلا هم ابنجا تاپیک باز کردم براش.چند روز پیش ازش خواستم که اگه اصرار داره با 600 میشه 1 ماه رو سر کرد, اول ماه 200 به من بده برای خرج های شخصی خودم که برعکس دفعه...
اخه مربوط به چند ماه پیش میشد
ربطی به دعوای اخیرمون نداشت
ممنون که جواب دادی درسا جان. نمیدونی چقد دلم گرفته
نه.از دیشب اصلا به روی خودش نیاورده.نه زنگی.نه اس ام اسی.هیچی...
توی خونه پدر شوهرم تقریبا برخوردها خوب بود.هوامو دارند. البته پدز شوهرم که اخلاق...
دوستان خواهش می کنم کمک کنید.
احساس میکنم قلبم داره از سینه در میاد
خواهش می کنم کمکم کنید دوستان
من و شوهرم بعضا با هم بحث و دعوا می کردیم.البته بیشتر مواقع با هم خوبیم و همدیگه رو خیلی دوست داریم.ولی ایراد بزرگی که شوهرم ره اینه که به محض اینکه ما سر یه موضوک وچک...
راستی همتا جان شما از روش جلوگیری خاصی استفاده می کردی تو این مدت؟
نکنه خدای نکرده از آن مرد مزاحم باردار شده باشی
باران جان
تو دلت ببخشش و به حرفاش اطمینان کن. اما در ظاهر نشون بده که نمی توانی به راحتی ببخشی و فراموش کنی.
زود تسلیمش نشو. در عمل بهش نشون بده که اگه دفعه بعدی در کار باشه هرگز نمی بخشیش
ازش...
آقای sci عزیز
خیلی خیلی ممنونم از پستتان
من تاپیک خانم پو رو خواندم . چند مورد از خطاهای شناختی که خیلی درگیرشم رو اینجا توضیح می دهم.
تعمیم افراطی: جواب منفی شندین برای من، به خصوص از جانب همسرم...
نه خدا رو شکر من بعد از اون ماجرا دیگه چیزی ازش ندیدم و اضطرابم هم نسبت به قبل خیلی کمتر شده (اضطراب مربوط به جریانات پارسال)
الان مشکل اصلی من همین اضطراب ناشی از از دست دادن عزیزانم است (که خیانت...
ممنون آقای ammin
من از علاقه شوهرم به خودم اطمینان دارم. اما شوهرم در گذشته خطاهایی کرده که باعث شده این نگرانی در من به وجود بیاید
در خصوص خانواده ام در کل کسی نیستم که وابسته باشم. یعنی شاید حتی...
دوستان کسی نظری نداره؟
کسی تجربه ای در این خصوص نداره که بتواند کمک کند؟
این قضیه واقعا داره به زندگیم آسیب می زنه
سلام. در حالت عادی نه. حتی در مواقع حساس مثل جلسه کنکور یا دفاع از پایان نامه بدون استرس و خیلی ریلکس بودم.
فقظ در دو مورد خیلی بهم می ریزم: 1- مواقعی که نگران می شم نکنه اتفاقی برای عزیزانم افتاده...
سلام
من 28 ساله و متاهل هستم.هنوز فرزندی نداریم.
مشکل من این است که خیلی خیلی نگران از دست دادن عزیزانم(پدرر و مادر و خواهر و برادر و همسر) هستم. به طوری که واقعا دارم به جنون می رسم.
فقط کافی است...
heaven عزیز
من راه حلی به ذهنم رسیده که شاید با شوهر خودم هم مطرحش کنم.به شما هم پیشنهاد می دهم که اگه امکانش هست این کار و بکنید:
می توانی با توافق شوهرت هر ماه یه مقداری بنا به درآمدش(مثلا...
آره ساحل جان
به این نتیجه رسیدم که اینطوری هم آرامشم بیشتره و هم از نظر مالی تو فشار نمی مونم
فقط بدیش اینه که من خیلی سختمه هر بار به شوهرم بگم فلان قدر پول بده تا فلان چیزو بگیرم
احساس می کنم کل...
من واقعا فکر می کنم که باید یک جوری بفهمه که خطاهایش آبرویی برایش نگذاشته
شاید اینطوری به خودش بیاید
متاسفانه کارشناسان تالار هر جا که باید باشند، نیستند و من هم چون کارشناس نیستم می ترسم راه حلی...
اومدم اینجا تا از نتیجه کارم براتون بگم
بهتون گفته بودم که شوهرم گفت چون برای خرج خونه 600 تومن بیشتر نمی مونه برامون و تو هم نمی تونی برسونی، خرج دست خودم می مونه تا خودم برسونم
و من هم قبول کردم...
فقط می توانم باهات همدردی کنم و بگم برای اتفاقایی که افتاده متاسفم
ولی این و می دونم که این بار نباید به راحتی ببخشی اش
باید ترس از دست دادنت رو داشته باشه تا دیگه اشتباهاتش و تکرار نکنه
انشالله...