همدردي سلام
اينبار اومدم اينجا تا واقعاً حس همدردي بگيرم نه مشاوره براي زندگي مشترك محكوم به فنا يي كه حدود ٥ ماهه دندون لقش رو كندم و انداختم دور
اخرين پستمم تو اين سايت مربوط به روزي بود كه سر...
نوع: ارسال ها; کاربر: z.f
همدردي سلام
اينبار اومدم اينجا تا واقعاً حس همدردي بگيرم نه مشاوره براي زندگي مشترك محكوم به فنا يي كه حدود ٥ ماهه دندون لقش رو كندم و انداختم دور
اخرين پستمم تو اين سايت مربوط به روزي بود كه سر...
خب اخه عزيزم بايد ببينيم چشمه كجاست تا ببينيم واسه چي گل الوده؟! يكم بيشتر بگو
ازدواج اجباري بوده؟! اتفاق بدي افتاده؟! خيانت ديدن از هم ؟! دعواي سختي شده بينتون؟!
[quote]
یه فاصله عمیقی بینتونه
و حالا که هر دو به این مدل زندگی راضی هستین
خوب حداقل سعی کن یه مدت ازش انتظار همسری نداشته باشی
فقط دوستای خوبی واسه هم باشین[/quoteما براي هم دوست هاي خيلي خوبي...
همدردي سلام
ممنون از همه ي عزيز هايي كه كمكم كردين و راهنماييم كردين . دوست ندارم بگم ولي از روز ٤ شنبه من شرعي و قانوني از اون اقا جداشدم و هيچ نسبتي با ايشون ندارم.توافقي از هم جداشيم و پدرم زودتر...
شنبه اينجا پست گذاشته بودم و درد و دل كردم چون قبلش يكي از دوستان تو تلگرام سر صحبت رو واكرد و باهام حرف زد كه چطوري و خوبي و نيستي و چي كار مي كني الان پيجت رو يه نگاه انداختم تو اينستا ديدم اونقدر...
از اخرين باري كه به اينجا سر زدم خيلي وقته كه مي گذره...شايد خوندن زندگي زن هاي ديگه برام هم خوشايند بود هم تلخ .. البته خوشايند از اين جهت كه بقيه هم مثل من تو زندگيشون مشكل دارن و باعث مي شه خدارو...
سلام عزيزم وقتي تايپيكتو خوندم بغضم شكست ... حرف هايي كه نوشته بودي رو مي تونستم درك كنم مي فهمم و با جون دل احساس مي كنم تو چه وضعيتي بودي.. اينكه چطوري حال و هواي نوعروس بودنت عوض افتابي باروني و...
دوست عزيز سلام
واقعاً نتونستم بخونم و چيزي نگم
با توجه به دلايلي كه گفتيد تا نامزدي رو بهم بزنين بنظرم واقعاً بايد نامزدي رو بهم مي زديد. شما هنوز سنگ هاتو با خودت وا نكندي نمي دوني چي مي خواي؟!...
سلام معصومه جون بله برگشتم بعد از سفر برگشتم خونه .... خونه پدرم از دست مادر و خواهرم به غلط كردن افتادم:47:
سلام ممنون از كمك و راهنماييتون
ولي باور كنيد من ديگه نمي دونم منظورتون از زن بودن چيه من تو مطالبي كه بالا نوشته بودم گفتم خوشم نمي ياد كسي اشكمو ببينه و تو محيط كار با مرد جماعت زيادي سر و كار...
دوستان سلام الان حدو د يك ماه مي شه ازخونه اومدم بيرون و خونه پدرم هستم؛ در باره ي مشكلم و موضوعم با مادرم سر بسته صحبت كردم اولش متوجه نشد چي مي گم بعدش با زور و مستقيم گفتم تا متوجه شد .. واكنش...
سلام معصومه جان بله اين عجيبه و تا كمي هم خنده دار شايد هم ترحم اميز ولي حقيقته من تا حالا هيچ ارتباط جنسي رو تجربه نكردم با وجود اينكه يكسال از ازدواجم مي گذره... ما از شب ازدواج رختخوابمون از هم...
[quote=اسما@;418368]
سلام عزيزم خيلي ممنون كه خوندي و واسم نوشتي
درسته اون با بي محبتي و بي عاطفگي هاش تردم كرده اما خب من هم كاسه ي. چه كنم چه كنم دست نگرفتم بشينم گوشه خونه گريه كنم در عوض سعي...
سلام عزيزم
بله از سلامت جنسي برخورداره و تحريك هم مي شه تا جايي كه چند بار مي خواست بهم نزديك بشه ولي از اونجايي كه من هيچ ارتباط احساسي و عاطفي ازش نديده بودم احساس يه اسباب بازي رو داشتم وازش...
شما چي كار كردين؟!
بارها با خودم به اين فكر كردم كه شايد ازدواج با من براش منفعتي داشته ولي از لحاظ مالي هر دو خونواده در يك سطح هستيم البته همسرم كاملاً استقلال مالي داشت و براي هزينه ازدواج و مراسم پول ذخيره داشت...
سلام لطفاً كمك كنيد ديگه صبري برام نمونده من الان درست يك ساله ازدواج كردم و يه هفته پيش سالگرد ازدواجم بود.. اما چه ازدواجي... دختر ٢٥ ساله تحصيل كرده دندون پزشكي هستم كه به خاطر كار پدر و اوضاع...