RE: من ومادر شوهر بیچاره ام
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مادلین
سلام بچه ها امیدوارم همه خوشحال باشید وبه من هم راهنمایی بدید
راستش من اصلا حوصله خونه مادر شوهر رفتن ندارم به شدت حوصله ام سرمیره وبعدش خیلی کسل میشم اصلا خسته تر میشم ....اذیتم نمیکنند وبهم ابراز محبت هم میکنن ولی واقعا اونجا از شدت بی حوصلگی خخخخخخخخففه میشم....ونفسم میگیره میفهمید چی میگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هیچ حرفی باهاشون ندارم وهیچ تشابهی در افکار........مادر شوهرم عین ماسته....هیچ کششی در آدم ایجاد نمیکنه ولو منفی ....اصلا حس سیب زمینی به آدم القا میشه...نه بدجنسه نه مهربون ...نه باهات عاطفیه نه بدجنس ........اصلا خود شیربرنجه
بعد شوهرم انتظار داره ازم هفته ای 3 بار یا 2 بار بریم خونه اونا ور دل مادرش بنشینیم وبه ثانیه هایی که قد یک قرن میگذرند چشم بدوزم....اونهم بعد از یک هفته کاری روز 5شنبه وجمعه به جای تفریح وشادی همنشین این مادر شوهر جذذذذذذذذذاب بشم....
من چه خاکی به سرم بریزم که دق نکنم بابا من آرزوی چه مادرشوهر گرم وگلی داشتم وچی نصیبمون شد ابول هل
مادلین عزیز این طرز سخن گفتن شما درمورد بزرگترها چه بسا که مادر شوهرتون باشه اصلا
درست نیست وبیشتر باعث میشه انرژی منفی،ایجادشده وموضوع پیچیده تر به نظربیاد.
دوستان توضیحات کاملی دراین تایپیک ارائه دادند. می تونید مطالعه کنید.
RE: من ومادر شوهر بیچاره ام
خب یکم بشین پیشش و بعد از یکم احوالپرسی توی همون خونه هر کاری که تو خونه خودت انجام میدی(کتاب خوندن، تلویزیون دیدن یا... که توی روزهای تعطیلت انجامشون می دی)پیشش بشین و انجام بده.
به شوهرتم بگو در صورتیکه کارهای شخصی خودم رو در داخل خونه انجام دادم و تموم شد می ریم پیش مامانت. می تونی گاهی هم بگی مثلاً می خوام خونه رو امروز مرتب کنم و اگر کارم زود تموم شه بریم پیش مامانت. اما هیچی به شوهرت نگو که بدجور حساس میشه.
RE: من ومادر شوهر بیچاره ام
ممنون داملا جون که ادب از یاد رفته ام را یادم آوردی...نکته ای است بس مهم:104:
RE: من ومادر شوهر بیچاره ام
حالا که فقط حضور فیزیکی شما مهم هست یک کتاب ببر اونجا بخون
فیلم ببر اونجا ببین
کارهای شخصیت را بکن
RE: من ومادر شوهر بیچاره ام
به نظر من باید خدا رو صد هزار مرتبه شکر کنید :d ایشون نه با شما ونه زندگیتون دشمن نیستن و از حرف وغرغر کردن و غیبت کردن و زیر اب زدن و بدگویی و .... خبری نیست :227:
RE: من ومادر شوهر بیچاره ام
[size=medium]مگه مادرشوهر گرم وگل هم داریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
خیلی دوس داشتم صدای مادر شوهرتون رو راجع به عروس شون بشنوم
هان چی ، یه صدائی داره میاد ، اما مفهوم نیست .
مادلین عزیز می تونی خودت رو از زاویه دید مادر شوهرت ببینی و برامون بگی.
مثلا :
من یه عروس نصیبم شده خیلی گله. وقتی میاد اینقد انرژی مثبت داره که آدم رو به هیجان میاره. یه همدم خوب و مهربون که جای دخترام رو پر کرده. می تونم راحت براش درد و دل کنم. پیشنهادای خوبی برا خیاطی ؛ آشپزی و ... داره. همفکر خوبیه و.....[/size]
RE: من ومادر شوهر بیچاره ام
اگه به تاپیکهای دیگه نگاهی بیاندازی می بینی که واقعا خیلی از مادر شوهری که خیلی بهشون گیر می ده ناراحتند و کلی مشکلات دارن و به خاطر رفتارهای غیرقابل قبولشان با هم دیگه قطع رابطه دارن و خیلی هم به خاطر این قطع رابطه ها سختی می کشند و بعضی هاشون هم به خاطر اینکه مجبورن برند و تحمل کنند گله می کنند و میگن غیرقابل تحممممممممله :323:
جالبه که شما دوست عزیز از عکس قضیه گله دارید :311:
دوست خوبم همین که مشکلات جدی توی زندگی بین شما و همسرتون ایجاد نمی کنه خدا را شکر کنید :104:
برای اینکه حوصله تان هم سر نرود می تونی یکسری از بازیهای جالب سرگرم کننده که حتی برای اونها هم جالب باشه با همدیگه یعنی همگی انجامش بدید به
هر حال شما هم یکی از اعضای اون خانواده با تربیت خاص خودت هستی و اگه اونها شور و شوق ندارند می تونی تو بهشون این شوق رو هدیه بدی:43:
اونها هم خندیدن و صحبت کردن و سرگرم بودن و حتی بازی کردن و... را دوست دارند چون انساننند و این ذات انسانهاست فقط شاید به خاطر اینکه بیشتر مواقع رو تنها بودند این جور چیزهارو فراموش کردند و نمی دونند چیکار کنند :227:
مادلین جان اگه می تونی به وجد بیارشون....
RE: من ومادر شوهر بیچاره ام
بريد ببينيد از چي خوشش مياد اصلا از شوهرتون بپرسيد مادر با چي خوشحال ميشه چي سرگرمش ميكنه يا از چه حرفايي استقبال ميكنه. نري بگي واي مامانت حوصلمو سر ميبره دنبال راه حل ميگردم ها!!:311:بگو ميخوام بدونم كلا چطوري سرگرم ميكنه خودشون رو ؟
البته اگر هم درست نشد بازم سخت نگير برو اونجا خودتو سرگرم كن و خدا را شكر كن كه حداقل بهت آزار نميرسونه