نقل قول:
نوشته اصلی توسط
باغبان
سلامی به زیبایی برگ های پاییزی
ببخشید دیر شد، سلامی به زیبایی سرمای زمستون
معصومه خانم بهتون تبریک میگم - پس دوره 21 روز را انجام دادید - خب بالاخره تجربه خوبی بود درسته ؟
بله تجربه خوبی بود
مسیر هدف شاید سخت و دراز باشه ،،،، ولی مهم بودن در این مسیر هست و تلاشی که می کنید برای حفظ زندگیتون و خاطرات این زندگی .
بله من در این مسیر قرار گرفتم و هدفم ساختن زندگی خوب هست
شاید اتفاقات و اشتباهاتی باشه در این مسیر ( از شما و شوهرتون ) ،،ولی چیزی که مهمه کنترل احساسات و گسترش ندادن افکار منفی ست !
دقیقا هم همین طور هست و من نمیخام افکار منفی گسترش پیدا کنه ، من توی این 21 روز شاید فقط 10 درصد موفق شدم ، چون که قبلنا فکرهای وحشتناک می کردم اما الان بهتر شدم ، مثلا امروز داشتم از خونه می اومدم بیرون انقدر دوباره یهو این ماجرا فکرمو مشغول کرد ، که همه چی یادم می رفت بیارم و داشتم بازم با خودم ماجراهای اتفاق افتاده رو مرور می کردم :54:
و این که چطوری اتفاقا ت غیر منتظره زندگی را مدیریت و رهبری کنیم ،،،
برای اینکه : این اثر زندگی جاودان بماند در قلب شما و شوهرتون .
مشاوره حضوری رفتید ؟
برای این مورد نرفتیم اما مشاوره قبل ازدواج رفتیم
........................
یه برنامه ریزی یک ماه به صورت ،،،،سه تا 10 روز انجام بدید .
تکنیک توقف فکر و نشون آرامش را یادتان هست ! - همون روال را انجام بدید - در فاز اول ( 10 روز اول ) یه برگه بردارید هر موقع اتفاقی که باعث بدگمانی شما میشه را یادداشت کنید ( تجسس نکنید !)
امروز 7 آذر هست ، 7 دی ماه میام و نتیجه این 30 روز رو که به سه تا ده روز تقسیم میشه خدمتتون عرض می کنم
فاز دوم و سوم هم همین کار را کنید - آخر ماه این فکرهایی که کردید را آنالیز کنید .
احساس به فکرتان ندید و فقط فکرها را بنویسید !
این برگه میشه درد ودل شما !!!!!
نوشتن به شما آرامش میده و هم نگرانی های شما را خالی میکنه !
میتونید با مدیریت و کنترل احساس و مودبانه و هوشمندانه با شوهرتون صحبت کنید !! ( از طریق برگه بالا )
بذارید اون هم با شما درد ودل کنه !!
حتما از آقا ی مدیر همدردی و دیگر کارشناسان و دوستان عزیز هم مشورت بگیرید
ممنون .:72:
......................................
« يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا...»
(ای مومنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید که بعضی از ظنون، گناه است و تجسس نکنید...)
تجسس معمولا بعد از سوء ظن ( بدبینی ) می یاد - یعنی هر وقت سوظن باشه ،،تجسس هم هست
چون قلب انسان با بدبینی تنها قانع نمیشه و میگه برو تجسس کن !!
این تجسس ها محبت ها را از بین می بره –و ما را به سمت سرزمینی هدایت میکنه که توش هیچ آب و علفی نیست !
معمولا کسانی که تجسس می کنند ،،، بالاخره یه چیزی پیدا می کنند و اون چیز هر چند کوچک یا غیر منتظره یا اتفاقی باشه ،،، باز براشون بزرگه ! ( با دقت بیشتر بخونید این یه خط را )
خانم ها چون کنجکاو ترند ،،، اونها را میکشونه به تجسس بیشتر !!:18:
طرف می گفت تو اتوبوس یه خانمی پرسید ساعت چنده ؟
اون بنده خدا پاسخ میده : ساعت 4 بعد اظهر هست
از قضا همسرش هم بلغش بوده ( منظورم کنارش ) - اون خانم میره به راننده اتوبوس میگه نگه داره – وقتی میرسن خونه طرف را بیچاره میکنه
میگفت اون دختر را می شناختی؟
چر از اون همه مرد از تو ساعت پرسید!
مرد بدبخت حکایت ما میگه : من چبدونم !!!.:biggrin-new:
بدبینی و گیر دادن های افراطی ،، باعث خارج شدن محبت و عشق میشه - یعنی پیوند عشق و محبت بین زن و شوهر کم رنگ میشه !
یه حرف سیاسی بزنم :
محکم کردن قفل زندگی زن و شوهری به مهریه زیاد ،، تجسس ها و ... نیست .:305:
ولی چقدر خوب میشه از طریق شناخت ها - محبت ها – عشق ها - رسیدگی به نیازها و مدیریت و رهبری در زندگی ،،، قفل زندگی محکم تر باشه .:43:
کاش مهریه 14 تا رب و یه سکه باشه :43:
کاش بشه خانم ها اینقدر گیر ندن :203:
کاش ما مردها با معرفت تر و مسئولیت پذیر تر باشیم و نفس زندگیمون همسرمان باشه :rugby:
...................................
تجسس و کارآگاه بازی وضع را بدتر می کنه . از طرفی خودتون از لحاظ روحی اذیت میشید
سعی کنید احساساتتون را کنترل کنید - مدبرانه با این قضیه برخورد کنید .
چیزی که ازش مطمئن نیستی ،،، کش نده و پیچیده اش نکن و فکرت را توسعه نده !
به نظرم تجسس نشانه کار باهوشانه نیست !
کار هوشمندانه اینکه : محبت و عشق و اعتماد و رسیدگی به نیازها ی هم پرورش پیدا کنه – و با صبر و مدیرت و رهبری ،،مسیر زندگی را به سمت سرزمین پروانه ها حرکت بدیم .
ببیند شاید یه خانم متن بالای منو بخونه و بگه : باغبون میشه بگی سرزمین پروانه ها کجاست ؟
پروانه خانم کیه ؟
چند سال میشناسیش ؟ و ....
ولی امکان داره یکی بگه سرزمین پروانه ها جایی هست پر از گل های بنفشه و یاس ،، که عطر این گل ها پروانه ها را مست خودشون میکنند .
چه کسی می داندکه تو در پیله ی تنهایی خود، تنهــــایی؟چه کسی می داندکه تو در حسرت یک روزنه در فردایــی؟پیله ات را بگشا،تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایــی!!
"سهراب سپهری"