-
عزیزم کاری نداشته باش الان یه مقدار به هم ریخته چون دوستشو از دست داده آروم و با محبت کنارش شاید دوست داشته باشه با خودش خلوت بکنه و اگه چیزی گفت آروم کنرش باش و ببوسش و با چند تا کلمه آرومش کن الان امکان داره با مخالفتت مه نرو پیش دوستات دوباره لج بکنه باهات بهش آرامش بده سعی کن واسش بیشتر زمان بزاری و محبت بکن گیر نده بهش برات دعا میکنم تا مشکلاتت حل بشه و بعد آروم شدن اوضاع بابت کارش باهاش صحبت بکن که یه کاری بکنیم بچه هامون آینده دارن آخه تو بهترین پدر دنیا هستی و یواش یواش سعی کنید جدا بشید از خانواده شوهرت و از اون محل برید منتها باید یکم صبرت و زیاد بکنی و با محبت زیادی باهاش برخورد بکنی
-
مرسی عزیزم. خودم هم بابت دوستش خیلی ناراحتم.گذاشتم توحال خودش باشه....
-
سلام.
هرچی میخوام دیگه سراغ این سایت نیام نمیتونم.آخه هیچ کس وهیچ جاروجز اینجاوشماها واسه درددلهام ندارم. اصلا نمیتونم بخوابم بدجور دلم گرفته ازاین همه بی مهری وبی اعتنایی دارم خفه میشم. خیلی تنهام. شوهرم نه خودش بهم اهمیتی میده وپیشم میمونه نه اجازه میده بیرون برم.حتی اگه بامامانم هم بیرون برم بعدش یه دعوای درست حساب میکنه تنها رفت وآمدم اصفهان رفتن وخونه فامیل رفتن بود وآرایشگاه دوستم رفتن اونم بابهونه آرایشگاه اونم تازه شاید دوماه یکبار اما اوناروهم قطع کرده.میگه اصفهان نمیام از فامیلاد خوشم نمیاد آرایشگاه هم نرو تو که جایی نمیخوای بری . باید چیکارکنمفقط خونه مامانم اینل.اوناهم دارن میرن.شاید دو سه هفته هم نیان.امروز تولدم بود بااینکه میدونست اصلا به روی خودش نیاورد. ازاین فاصله ها دارم میترسم فکر طلاق روهم اصلا نمیتونم بکنم. همش میگم کاش میمردم کاش نبودم.طاقت این همه بی اعتنایی رو از کسی که این همه بهم توجه نشون میداد روندارم .هیچ کاراشتباهی نکردم فقط به خواست خودش بچه دارشدیم وترک کرد.این همه آزار از طرف اون برام غیرقابل هضمه. دیگه حوصله بچه هام روهم ندارم.شور واشتیاقی واسه آینده قشنگی که واسشون ترسیم میکردم ندارم.
-
یلدا جان،
می گم اسمت را که عوض کردی، هنوز توی صفحات اول و همینطور لینک اصلی
پاکان باران می نویسه.
با مدیریت تماس بگیر بگو برات درست کنند.
چون فکر می کنم اسم بچه هات هست و می خوای حذف بشه گفتم. اگر مورد بی اهمیتی هست که لازم نیست پی گیری کنی.
لطفا وقتی این پست را خوندی، گزارش بده که پاک بشه.
مرسی.
-
عزیزم چی شد بعد مرگ دوستشون ؟؟که باز اینجو.ری شدن خوب شده بودن که؟؟؟چه اتفاقی اقتاد ؟؟ باهاش همدردی کردید
-
مرسی شیداجان؛ حتماپیگیری میکنم
نه عزیز بدازمرگ دوستش بدتر شد آخه بیشتردوستاش بچه محل شونن.همیشه سرراهش سبزمیشن.مهمتر از همه اینه که فکرمیکنم دیگه دوستش ندارم واین داره اذیتم میکنه.از طرفی نگران بچه هامم که توی این محیط قراره چه طوری بزرگ بشن واینکه اصلاحوصله بازی ورسیدگی بهشون روندارم. این روهم بگم دوستای شوهرم اصلا آدمای نرمالی نیستن ومرگهاشون هم نرمال نیسن ازاونجایی که چندتاازدوستای دیگش هم اینجور مرگهایی داشتن خیلی راحتترازاونی که فکرمیکردم بامرگ دوستش کناراومد.
-
پیش مشاوره رفتی؟؟ با همسرت صحبت بکن به خیلی بی حوصله شدم میشه یه وقتی بزاری باهم بریم مسافرت بگو نمیتونم به بچه ها رسیدگی کنم میترسم بچه ها هم آسیب بینن کاش تو این وضعیت باردار نمیشدید وبچه نداشتید تصمیم گیری براتون راحت بودش سعی منید متقاعدش کنید با محبت و این حرفا که چند روز از محیط دور باشید تا بتونی باهاش راحت تر صحبت کنی اگه راضی شدش ااونجا دائما ازش تشکر کن و بگو خیلی روم تاثیر گذاشته تو خیلی خوبی مرسی لحظه های دونفرمون را دوست دارم دوست دارم واسه هم و دوتا کوچولومون وقت بیشتری بزاریم هر دوتامون اونا خیلی حساسن و باید باهم ازشون مراقبت بکنیم