سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط lonely sky
lonely sky عزیز اون دو لینک خیلی مفید بود البته قسمت هایی ازش رو خوندم خیلی دوست داشتم همسرم هم می خوند ولی به قول شما این جوری فکر میکنه دارم از ش ایراد میگیرم اینه که......
نمایش نسخه قابل چاپ
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط lonely sky
lonely sky عزیز اون دو لینک خیلی مفید بود البته قسمت هایی ازش رو خوندم خیلی دوست داشتم همسرم هم می خوند ولی به قول شما این جوری فکر میکنه دارم از ش ایراد میگیرم اینه که......
با اجازه اقلیما جان گرچه این تاپیک را ایشون باز کردند اما اگه ممکن باشه من هم موردم را در این تاپیک مطرح کنم .
مطالبی که دوستان پیشنهاد کرده بودند را مصالعه کردم و خیلی مقید به نظر می امد اما در مورد من مصداقی نداره چون همسرم زمان بسیار کمی را در منزل هستندبعد از یک روز پر کار وقتی آخر شب به منزل می ایند اونقدر خسته هستند که به تنها چیزی که فکر میکنند خوابیدن هست در طول روز هم به خاطر مشغله کاری ایشون خبری از تلفن و SMS نیست به نظرتون توی این فرصت کم حدود یک ساعت در شبانه روز چطور می شه این راهکارها را پیاده کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اقلیما جان قسمت "بیش از آن چه که به ما عشق ورزیده می شود، عشق نورزیم" رو مد نظر داشته باش و بهش عمل کن. (لطفا)
هر وقت هم فرصت رو مناسب دیدی به شوهرت سایت رو معرفی کن، شاید وقت بذاره و مطالعه کنه. بهتره خوش بین باشیم.
سلام و تشکر از شما دوست عزیز بدی من این هست که آدم عجول و کم طاقنی هستم سعی میکنم این راه امتحان کنم و طاقت بیارم چون واقعا خودم احساس میکنم باید طور دیگه ای رفتار کنمنقل قول:
نوشته اصلی توسط sisili
سلام دوست عزیز شما صاحب اختیار هستید و من خیلی خوشحال میشم شاید من هم بتونم چیز جدیدی یاد بگیرمنقل قول:
نوشته اصلی توسط بی نهایت
راستی پنج شنبه ها و جمعه ها چی ؟
ممنون اقلیما جان
پنج شنبه جمعه ها هم اکثرا نیستند به خاطر همین ساعات در کنار هم بودنمان اونقدر کم هست که به گفته کتاب
" راز هایی درباره مردان" اگه من نخوام جا های خالی را پر کنم همسرم جاهای خالی را با خوابیدن پر می کنند . البته همسرم می گویند این وضع موقتی است و لی در هر بازه زمانی به یه نحوی مشغله کاری براشون پیش می یاد و 4 سالی هست که این واژه "موقتی " ادامه پیدا کرده.
سلام همسرم میگه ازت ناراحتم به خاطر همین نمی تونم بهت محبت کنم میگه ازت کینه دارم
بهم بگید چه طور می تونم عزت نفس خودم را بدست بیارم چه طور می تونم دوباره مثل سابق دوست داشته بشم؟
خواهر خوبم،
در تاپيك ديگر به شما جواب دادم...
مي دانم كه به دليل روابط احساسي و عاطفي بودنت، محبت كلامي براي تو بسيار مهمه! و براي بدست آوردن اون التماس هم مي كني... اما اين راهش نيست! نمي گم بايد بپذيري كه شوهرت محبت كلامي رو بلد نيست و كاريش نمي شه كرد... اما بايد بپذيري ايشون اين نوع محبت رو بلد نيست، پدرش هم بلد نيست و مادرش از اين جهت دچار كمبود شديديه... و ايشون فكر مي كنه كه اين محبت اصلا كار بي مورديه و لزومي براي ابراز اون نمي بينه... حالا حساسيت بيش از اندازه شما و اصرار به ان موجب خواهد شد كه اين اتفاق هرگز بوقوع نپيونده... بايد بپذيريد كه ايشون بلد نيست! و ياد نگرفته و آموزشش زمان زيادي از شما خواهد گرفت و شايد چند سال طول بكشه تا ياد بگيره كهمي تونه با بهره گيري از مهارت هاي كلامي كاري رو پيش ببره
براي اينكار بايد در وهله اول وابسته نباشي! راهكار داريم كه در صورتيكه تصميم بگيري كه تغييرات رو انجام بدي در تاپيك ديگرت بهت خواهم گفت!
پس قبل از هر چيري بايد تصميم بگيري و به تصميمت ايمان داشته باشي
منتظرت هستم...
من حاضرم هر کاری بکنم
شخصیت خودم برا خودم داره میره زیر سوال
اقلیما جان اینو بدون که مشکل بزرگی که نوشتی مشکل همه ما زنهاست
من از تو بدتر بودم فکر میکردم چون منو دوست نداره اینقدر بی تفاوته و از این رفتارهاش چقدر گریه میکردم حتی افسرده بودم :311:
وقتی اومدم توی تالار
فهمیدم که ذات خیلی مردها اینجوریه
و یاد گرفتم که اینکه به مرد بگویی تو بی محبتی و دوستم نداری اونا رو گیج میکنه و بدتر ناراحت میشن . چون اونا فکر میکنن که صبح تا شب سر کار هستن تا رفاه رو واسه زن و بچه هاشون فراهم کنن و این معنای دوست داشتن به زبون اونهاست:311:
چون زبان ابراز علاقه اونا با ما فرق میکنه
و یاد گرفتم که اینقدر واسه محبت ابراز نیاز نکنم و کمی محکم باشم .اینجوری هم احساس سبکبالی میکنم هم به اون فرصت میدم که جذب من بشه
در کل زیاد ناراحت نباش خیلیها این مشکلو دارن
و واسه خودت وقت زیاد بذار که اینقدر وابسته همسرت نشی