RE: همسرم با مادرم مشکل داره
باسلام
می تونین بیشتر از خودتون و همسرتون بگین.سن و ...همین طور مساله رو بیشترباز کنین.سر چه مسائلی دعواشون می شه ...بیشتر توضیح بدین تا دوستان راهنمایی تون کنن.
RE: همسرم با مادرم مشکل داره
خب چرا مادرتون رفتار مناسبی ندارن؟
تا حالا با مادرتون صحبت کردید؟
اینجور که میگید مقصر مادرتونن:323:
RE: همسرم با مادرم مشکل داره
سلام
من از کامت شما، البته قصد دارم با مادرم در این رابطه صحبت کنم
با همسر من توی دانشگاه آشنا شدیم. مدتی بود قصد ازدواج داشتم و قرار بود که فردی را مادرم به من معرفی کنه ولی پس از گذشت بیش از یک سال کسی را به من معرفی نکرد. و من پس از صحبتهایی موضوع ازدواج با همسرم را پیش کشیدم و با هم ازدواج کردیم. به همسرم قبل از ازدواج شرایط خانواده خودم را گفتم و گفتم باید به خانواده خودم باید کمک کنم و اونموقع گفت که هیچ مشکلی وجود نداره. باید بگم که مادر من از من به عنوان پسر بزرگ توقع زیادی داره و توی هر چیزی میگه که باید کمک کنم.
مشکل از این قراره رابطه همسرم با مادرم خیلی سرده البته این دو طرفه است رابطه مادرم با همسرم نیز سرد است. هر موقع به خانه مادرم میرویم همسرم بهانهای پیدا میکنه و شروع میکنه ایراد گرفتن از مادرم که چرا مادرت این حرف به من زد و از همین مسایل. بعضی وقت ها به خانواده من هم توهین میکنه. خیلی با همسرم صحبت کردم که یه طوری این مشکل را حل کنیم می گه من که مشکلی ندارم این خانواده توست که من رو نمیخواهد و اونا باید خودشون رو عوض کنن نه من. درسته که رابطه خانواده من با اون سرده ولی اونم هیچ تلاشی به بهبود اون نمی کنه میگه من اصلا نیازی به رابطه به اونا ندارم. البته باید بگم که خان من اهل تهران هست و به خاطر کار من اومد شمال رابطم با هم خوبه اصلا مشکلی با هم غیر از این زمینه نداریم. و تنها مشکل ما رابطه ما با خانواده من به خصوص مادر من. نمی گم تمام مشکلات تقصیر خانم هست مادر من احساتشو بروز نمیده. خانمم دوست داره که خیلی با مبحت باهاش رفتار کنند ولی مادرم من اینطوری نیست کلا با همه این طوری است. با اون که قبلا بهش گفته بودم که باید به خانوادهام کمک کنم و قبول کرد بعد از ازدواج فقط یک یا دو بار کمک کوچکی به خانوادهام کردم کلی دعوامون شده که چرا به خانوادت کمک می کنی. واقعا الان موندم چیکار کنم لطفا منو راهنمایی کنین این قضیه داره به رابطه من و همسرم و همچنین رابطه من و خانواده من لطمه میزنه منتظر راهنمایی شما هستم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tasnime_elahi
باسلام
می تونین بیشتر از خودتون و همسرتون بگین.سن و ...همین طور مساله رو بیشترباز کنین.سر چه مسائلی دعواشون می شه ...بیشتر توضیح بدین تا دوستان راهنمایی تون کنن.
سلام
من تقریب 6 ماه است که ازدواج کردم مشکلی بین خانمم و خانواده من وجود دارد می خواهم بدانم که چگونه باید آن را حل کنم
با همسر من توی دانشگاه آشنا شدیم. مدتی بود قصد ازدواج داشتم و قرار بود که فردی را مادرم به من معرفی کنه ولی پس از گذشت بیش از یک سال کسی را به من معرفی نکرد. و من پس از صحبتهایی موضوع ازدواج با همسرم را پیش کشیدم و با هم ازدواج کردیم. به همسرم قبل از ازدواج شرایط خانواده خودم را گفتم و گفتم باید به خانواده خودم باید کمک کنم و اونموقع گفت که هیچ مشکلی وجود نداره. باید بگم که مادر من از من به عنوان پسر بزرگ توقع زیادی داره و توی هر چیزی میگه که باید کمک کنم.
مشکل از این قراره رابطه همسرم با مادرم خیلی سرده البته این دو طرفه است رابطه مادرم با همسرم نیز سرد است. هر موقع به خانه مادرم میرویم همسرم بهانهای پیدا میکنه و شروع میکنه ایراد گرفتن از مادرم که چرا مادرت این حرف به من زد و از همین مسایل. بعضی وقت ها به خانواده من هم توهین میکنه. خیلی با همسرم صحبت کردم که یه طوری این مشکل را حل کنیم می گه من که مشکلی ندارم این خانواده توست که من رو نمیخواهد و اونا باید خودشون رو عوض کنن نه من. درسته که رابطه خانواده من با اون سرده ولی اونم هیچ تلاشی به بهبود اون نمی کنه میگه من اصلا نیازی به رابطه به اونا ندارم. البته باید بگم که خان من اهل تهران هست و به خاطر کار من اومد شمال رابطم با هم خوبه اصلا مشکلی با هم غیر از این زمینه نداریم. و تنها مشکل ما رابطه ما با خانواده من به خصوص مادر من. نمی گم تمام مشکلات تقصیر خانم هست مادر من احساتشو بروز نمیده. خانمم دوست داره که خیلی با مبحت باهاش رفتار کنند ولی مادرم من اینطوری نیست کلا با همه این طوری است. با اون که قبلا بهش گفته بودم که باید به خانوادهام کمک کنم و قبول کرد بعد از ازدواج فقط یک یا دو بار کمک کوچکی به خانوادهام کردم کلی دعوامون شده که چرا به خانوادت کمک می کنی. واقعا الان موندم چیکار کنم لطفا منو راهنمایی کنین این قضیه داره به رابطه من و همسرم و همچنین رابطه من و خانواده من لطمه میزنه منتظر راهنمایی شما هستم
RE: همسرم با مادرم مشکل داره
وقتی که مادر شما با خانمتون رابطه سردی دارن و خانمتون ازشون ناراحت میشن اینکه انتظار داشته باشی خانمتون به مادرتون محبت کنه و بذاره به خانوادتون کمک کنید یکم مسئله رو سنگین میکنه
این حق شماست به خانوادتون کمک کنید البته تا جایی که به زندگیتون لطمه نخوره خانمتون اگه چیزی هم میگه شاید نگرانه که خودتون به پولتون بیشتر نیاز دارید تا اونا :305: واقعا خانوادتون به شما نیاز مالی دارن یا شما خودتون دوست دارید کمک کنید؟ بالاخره شما هم که از زیر بته (ببخشیدا) به وجود نیومدید خانوادتون کلی براتون زحمت کشیدن تا به اینی که هستید برسید و پدر و مادر احترامشون واجبه ولی خدای نکرده اگه زیاده روی کنید زندگیتون دچار مشکل میشه شما خودتون خانواده تشکیل دادید باید به فکر همسرتونم باشید:72:
تا بحال از مادرتون خواستید که رابطش رو با همسرتون خوب کنه؟
من مردهایی رو میشناسم که خانوادشونو فدای زن و بچشون کردن بعدها که بچه هاشون بزرگ شدن اونقدری نداشتن که خرج بچشون کنند بچه ها هم همیشه از پدرشون مینالن که اون موقع که به فکر خانوادت بودی به آینده ما فکر نکردی؟ خواهر برادرا هم که میرن دنبال زندگیشون همشون میگن وظیفش بود برادر بزرگ بود
اینا تجربه های من بود امیدوارم موفق باشید
RE: همسرم با مادرم مشکل داره
ممنون از راهنمایی شما
البته باید بگم که پدرم چند وقت پیش فوت کرده و مسیولیت اصلی به دوش برادر کوچکترم است تصمیم دارم که با مادرم در این مورد صحبت کنم.
RE: همسرم با مادرم مشکل داره
نقل قول:
من مردهایی رو میشناسم که خانوادشونو فدای زن و بچشون کردن بعدها که بچه هاشون بزرگ شدن اونقدری نداشتن که خرج بچشون کنند بچه ها هم همیشه از پدرشون مینالن که اون موقع که به فکر خانوادت بودی به آینده ما فکر نکردی؟
فکر کنم باید بر عکس می گفتید با توجه به جملات بعدی که نوشتید. حتماً منظورتون اینه که زن و بچه شون رو فدای خانوادشون می کنند.
RE: همسرم با مادرم مشکل داره
حق با شماست شب شکن عزیز:163::163:
RE: همسرم با مادرم مشکل داره
سلام:
راستش شوهر من هم به خانوادش کمک میکنه و ما همیشه به خاطر این مساله با هم دعوامون میشه و من از این موضوع خیلی حرص می خورم.
باید یادآوری کنم که شما تا ابد 2 نفر نمی مونید و بالاخره بچه دار میشید و شما تا وقتی می تونید پس انداز کنید که بچه ندارید و اول راه هستید. من بهتون توصیه میکنم که اگه خانوادتون می تونن خودشون خودشونو تامین کنن این وظیفه ی شما نیست که به اونا کمک کنید. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. ولی اگر خانوادتون به کمک شما احتیاج دارند شما موظف هستید به اونا کمک کنید البته تا جایی که به خودتون و همسرتون و زندگیتون لطمه نزنه.
در مورد مادر تون من هم یک زن هستم و همسر شما رو درک میکنم هیچ کس حق ندارد به دیگران بی احترامی کند.
. شما موظفید که از همسرتون (البته وقتی همسرتون حضور نداره ) حمایت کنید همسرتون فقط شما رو برای حمایت از خودش داره. و شمایید که باید بین خانواده ی خودتون و همسرتون تعادل برقرار کنید و به مادرتون بگید که از رفتارت با همسرم ناراحت شدم من و او یکی هستیم و در واقع شما دارید این رفتارا رو با من میکنید. شاید وقتی مادرتون حمایت شما از خانمتونو ببینه رابطش بهتر شه.
در مورد همسرتون هم وقتی میگه مامانت اینو گفت و اونو گفت شما تا جایی که میشه وارد دعواشون نشید و وقتی اون عصبیه شما سکوت کنید. وقتی آروم شد بهش بگی: عزیزم آیا فکر نمیکنی فلان رفتار یا فلان حرفت در شان شما نبود یا بهتره که به جای فلان حرف این حرفو میزدی. و اینکه مادرم کسیه که منو بزرگ کرده و برام زحمت کشیده اگه منو دوست داری پس سعی کن مادرمو هم بیشتر دوست داشته باشی........
امیدوارم که خانمتو دوست داشته باشی به نظر من همه سر زندگیشون هستن حتی بچه هایی که براشون زحمت میکشیم هم میرن سر زندگیشون کسی که تا ابد برای آدم میمونه ودر همه ی لحظات باهاشه همسرشه.
RE: همسرم با مادرم مشکل داره
سلام برادر عزیزم هیچوقت همسرت رو فدای خانواده ات نکن همسر شما حق داره که نگران آینده زندگیتون باشه
بازم به همسرتون حق میدم که با این رفتار مادرتون نذاره بهشون کمک کنید
تا جای ممکن به حرف همسرتون توجه کنید چون تنها کسی که به فکر زندگی مشترکتون هست همسرتونه نه کس دیگه حتی مادرتون به فکر اساش و رفاه زندگی خودشه و شما هم مسئول آینده همسر و فرزندانتون هستید
در مورد رفتار مادرتون باهاش صحبت کنید که رفتارش با همسرشما اشتباهه فراموش نشه که تو این خانواده تنها تکیه گاه همسزتون شماهستید پس هیچوقت پشتشو خالی نکنید
وقتی رفتار مادرتون بهتر شد جبهه گیری همسرتون کمتر میشه اونموقع با مشورت با ایشون به خانوادتون کمک کنید مطمئنا اونموقع موافقت میکنن درضمن حتی با موافقت همسرتون شما افراط نکنید و بازم به فکر اینده مشترکتون باشید
یا حق