++به خاطر ناراحتی قلبی اش ترکم کرده
سلام
من امروز صبح وقتی داشتم توی اینترنت دنبال یک مطلبی روانشناسی می گشتم این سایت رو پیدا کردم و فکر کردم می تونه یه جای خوب برای بیان همدردی باشه
من یک دختری هستم حدودا 20 ساله و دانشجو هستم و علاقه شدیدی به یکی دارم که این علاقه من حدود 2 سال است که من رو در بر گرفته تا اینکه بالاخره به خودم جرات دادم و موضوع علاقه ام را به اون گفتم و اون هم موافقت کرد تا یک مدتی با هم آشنا باشیم تا بتونه بعضی از مشکلاتش رو حل کنه و یه جورایی از من فرصت خواست توی این مدت که با هم بودیم البته نه به عنوان دوست فقط بعضی مواقع همدیکه رو میدیدم و اگر هم سوالی برایمان پیش می اومد که می خواستیم در رابطه با آشنایی بیشتر از همدیکه بپرسیم تا توی این مدت بیشتر از هم آشنایی پیدا کنیم از طریق اس ام اس با هم رابطه داشتیم تا اینکه یه روز طی تماس تلفنی که با من داشت گفت که طی تماسی که با مرجع تقلیدش داشته هر نوع رابطه ای که منجر به ازدواح نشه از نظر شرعی مشکل داره و به چون ممکنه که آشنایی به ازدواج ختم نشه بهتره که از هم جدا بشیم و از اون جایی که من هم آدم فوق العاده مقیدی هستم این حرفش رو قبول کردم ولی برام خیلی سنگین تموم شد تا اینکه بعد از چند روز فهمیدم که دارای ناراحیت قلبیه و به خاطر ناراحتی قلبی مادر زادی که داره نمی تونه تن به این ازداواج بده و گفت که نمی تونه با زندگی من بازی کنه . اما من از قبل همه اینها رو می دونستم و بهش گفته بودم که با همه اینها کنار اومدم البته قبلا به علت بیماری سرطان عمل کوچیکی انجام داده بیماری قلبی اش هم به صورت مادرزادیه اما من با همه اینها کنار اومدم و بهش گفتم که حاظرم با تمام این شرایط باهاش زندگی کنم چون علاقه شدیدی بهش دارم رابطه ما به سردی پیش رفت تا اینکه این اواخر دیگه اصلا به تماس های من جواب نمیده حتی جواب اس ام اس هایی را که براش می دم را نمی ده اون حتی حاضر به حرف زدن با من نیست برای سرگرم کردن خودم به سر کار رفتم اما هیچ تاثیری نداره هر چی تلاش می کنم که فراموشش کنم نمی تونم هر روز و هر شب جلوی چشمامه .به همه امامها پناه اوردم اما نمی دونم چرا جوابم رو نمی گیرم اون فقط از من می خواد که فقط فراموشش کنم .اما برای من که نمی تونم فراموشش کنم باید چه کاری انجام بدم .
لطفا کمکم کنید
RE: به خاطر ناراحتی قلبی اش ترکم کرده
jahangardعزيزم درسته كه تو به اون علاقه داري ولي با توجه به توضيحاتي كه از سابقه بيماري او دادي اين علاقه و ادامه اين ارتباط براي تو كه تازه اول راهي و فرصتهاي زيادي توي زندگيت داري خيلي گرون تموم ميشه ادامه اين ارتباط حتي اگر به ازدواج منتهي بشه مستلزم ايثار وگذشت زياديه كه از عهده هر كس بر نمياد فقط من متاسف شدم كه اون اقا با علم به بيماريش چرا اصلا اين رابطه رو شروع كرده تا تو اينقدر بهش علاقمند بشي صبور باش و كمي عاقلانه تر فكر كن هر چند كه در موقعيت احساسي كه تو هستي شايد اسون نباشه
RE: به خاطر ناراحتی قلبی اش ترکم کرده
دوست عزیزم neda-ghazal ممنون از راهنماییت ولی یه موضوع دیگه ای که این وسط وجود داره اینه که من هم از مشکلاتش و بیماریش خبر داشتم و می دونستم که اون توی چه وضعیتی قرار داره اما نکته اینجاس که جواب قطعی آزمایش قلبش حدود 15 روز بعد از این رابطه اومد که بعد از اینکه خودش از وضعیت جسمی اش مطلع شد و فهمید که توی چه وضعیت بدی قرار داره این رابطه رو تموم کرد .
این رو هم می دونم که ادامه این رابطه و حتی ازدواج نیاز به گذشت و ایثار زیادی داره اما واسه من اصلا مهم نیست چون دلایل خیل قشنگ تری واسه زندگی وجود داره من نمی خوام وقتی دارم با یکی زندگی می کنم با مشکلاتش زندگی کنم من اون رو می خوام فقط به خاطر خودش اصلا هم برام مهم نیست که اون چه مشگلی داره .
RE: به خاطر ناراحتی قلبی اش ترکم کرده
همین اول دخلی بگویم که: neda-ghazal هم تالاری ارجمند،شما چقدر بی رحمید و معامله گرایانه می اندیشید . . .
سپس آنکه:جهانگرد گرامی و دلسوخته . . . . نخست آنکه شما مدارک بیماری ایشان را دیده اید و به آنها اطمینان دارید؟؟؟؟
اگر درست نبود که هیچ و همه این روابط و کارهایش یک دام بوده است.(خدای ناکرده)؛ ولی اگر بود باید به آن آقا آفرین گفت و فداکاری ایشان را ستود.
شما به هر حال از یک راهی می توانید تلفن یا آدرس ایشان را بیابید و باقی ماجرا . . . .
اما . . . اما یک نکته فراموشتان نگردد و آن اینکه:باید با آگاهی فراوان در این راه گام گذارده و پس از ازدواج با ایشان دچار حس ترحم به آن آقا نگردید.
RE: به خاطر ناراحتی قلبی اش ترکم کرده
سلام خانم جهانگردعزیز ،ورودت را به تالار همدری خوش امد می گویم .
امید وارم بتونیم با شما دوست جدید همدردی کنیم .وقدمی کوچک در حل مشکلتان بردارم.
این حق شماست که کسی را دوست داشته باشی وبخواهی در کنار او خوشبخت باشی.
تو میتونی بهترین انتخاب را داشته باشی تا در کنار او به ارامش برسی .
بدان خدا تو را خیلی دوست داشته که الان متوجه این موضوع شدی نه چند سال دیگه .
شاید...شاید پیش خودت فکر کنی کاش این موضوع برای من اتفاق نمی افتاد(عزیزم این جور مسائل و...واقعیت زندگی ما انسانها میباشد ما باید واقعیتها را بپذیریم )وحتی شاید بگوئی چرا الان متوجه این موضوع شدم (خداوند این موضوع را الان برای شما روشن کرده تاخودت فکر کنی ومسئولیت تصمیمت را بپذیری.)
من فکر میکنم این اقا کار عاقلانه ای انجام داده .او نیز به تو علاقه مند هست همانطور که خودت در نوشته هایت نوشته بودی این اقا قبل از مطع شدن از بیماریشون به قصد ازدواج با شما رابطه داشته اند .وقطع این رابطه صرفا مربوط به بیماری ایشون میباشد ،شاید قصد این اقا این میباشد که شما تصمیم خودتون رو ازادانه بگیرید(از روی منطق نه احساس)واقعا به این اقا باید حق داد چون به خاطر حس مسئولیت نمیخواهند حق زندگی(خوشبخت بودن در کنار فردی دیگر)را از دختری بگیرند .
همانطور که neda-ghazal گفت واقعا ازدواج با چنین شخصی نیاز به صبرو تحمل وگذشت زیادی داره.
اینکه الان بگوئی من هم چیز را تحمل میکنم من او را دوست دارم ایا بعد ها در زندگی مشترک با وجود مشکلات واقعا تحملش را داری ؟
ایا واقعا بعدها میتونی از بعضی خواسته هایت به خاطر همسرت بگذری ؟
شاید بیماری او طوری باشه که او توان کارهای سنگین وزیاد را نداشته باشه ؟
ایا الان فرد صبور وپر تحملی هستی ؟
ایا تمام عواقب این بیماری را با در نظر گرفتن شرایط روحی خودت بررسی کرده ای ؟
اگر می تونی از پس این ازدواج برایی وتصمیم نهایی را گرفته ای خوب بسم الله وبه خدا توکل کن .
وهمچنین قسمت پایانی سخن اقای گرد افرید نکات مهمی دارامیباشد.(داشتن اگاهی وعدم داشتن حس ترحم)
واما نکته دیگر اینکه شما در صحبتهایتان گفته بودید که این اقا ناراحتی قلبی مادر زادی (مادر زادی)دارند،شما میدانید که در این قبیل بیماریها میتواند به صورت ارثی به نسل هلی بعدی منتقل شود و احتمال این نیز میرود که فرزند یا فرزندان این اقا نیز دچار این بیماری شوند .
در این راه از خدا وائمه یاری بخواه تا کمکت کنند. از خدا بخواه بهترین راه را جلوی پایت قرار دهد وهر انچه که بهتر به صلاحت هست همان را مقرر کند.خداوند بهترین یاور بندگانشه.
RE: به خاطر ناراحتی قلبی اش ترکم کرده
سلام
ممنون که منو راهنمایی می کنین نمی دونم شاید هم حق با شما باشه اما این چیزا از علاقه من به اون کم نمی کنه از اون روزی که اون خواسته از هم جدا بشیم تا به امروز 20 روز می گذره ولی توی این 20 روز اصلا نتونستم حتی یه لحظه فکرش رو از ذهنم بیرون کنم خودم هم نمیدونم چرا اینقدر دوستش دارم یعنی یه جورایی واسه خودم هم سواله که چرا من اینقد اون رو دوست دارم در مورد صحبت دوست عزیزم گر آفرید باید بگم که من و اون آقا با هم همسایه ایم یعنی مغازه اون نزدیک منزل ماست و تقریبا می تونم بگم که هر روز می بینمش پس نیازی به پیدا کردن آدرسش ندارم اما در مورد اینکه من مطمنم که به خاطر نارحتی قلبی اش پا پس کشیده من مطمئنم که اون ناراحتی قلبی داره چون تا حدود ی میدو نستم ولی نمی دونستم که چقدر حاده . روز اولی که با هم صحبت کردیم به اون گفتم که من طاقت ضربه خوردن رو ندارم اگه می خوای منو بازی بدی از همین الان بگو تا من هم برم دنیال زندگی خودم شاید اگه اون موقع می گفت که حاضر نیست با من ازدواج کنه خیلی راحت تر از الان ازش جدا می شدم یه موضوع دیگه ای که وجود داره اختلاف سنی زیاد ماست من واون 9 سال اختلاف سنی داریم و از نظر بعضی از دوستام این خودش هم می تونه یکی از عوامل بروز اختلاف در آینده باشه به نظر شما این اختلاف سنی می تونه در آینده مشکل ایجاد کنه .
RE: به خاطر ناراحتی قلبی اش ترکم کرده
سلام jahangard:72:
من نیز خدمت شما بزرگوار خیر مقدم عرض میکنم....:43:
مطالبتی رو که مرقوم فرمودید خوندم...شرایط سختیه...از طرفی وجود ما میطلبد که دوست بداریم ....و گوهر اصیل حس نوازش گری و بنده نوازی خودمونو که خداوند بر اساس حکمت در جنس زن نهاده شده به منصه ظهور برسونیم ...:72:
ولی گاهی شرایط بر وقف مراد نخواهد بود...این ماجرا در نگاه اول غیر قابل تحمل به نظر خواهد رسید...ولی با کمی تامل درک خواهیم کرد که گویا عزیزی(خداوندی که از دل مهربان شما آگاه است) از قبل تعیین کرده که این انرزی نهفته در چه جهتی و کجا و برای که هزینه خواهد شد:228:
...با شرایطی که شما شرح دادید ازدواج به صلاح ایشون نیست و ایشون هم مناسب شما ...
به هر حال احساس شما در مواردی جریحه دار شده و اینو درک میکنم....ولی هنوز هم با تدبیر خودت میتونی سر پا بایستی و به آینده زیبایی که در انتظار شماست فکر کنی...
من مطمئنم شما فردی قوی و مهربانی هستی....ولذا با این سرمایه های ذاتی به پیش برو و از هیچ واقعه ای نترس....
جه بساحادثه ای در نظر ما سخت جلوه کنه اما گذشت زمان حکمتهارو بر ما آشکار کنه....:43:
موفق باشید:72:
9 سال اختلاف سنی....در صورتی که آقا بزرگ تر باشند و شرایط همکفی دیگر رعایت بشه مشکل زا نخواهد بود...:72:
RE: به خاطر ناراحتی قلبی اش ترکم کرده
سلام
خانمي من متوجه مشكلت نشدم مشكل شما چيه؟ اينكه به چه شكلي ايشون رو فراموش كني؟ چه جوري ايشون رو متقاعد به اين ازدواج كني؟ يا اصلا چنين ازدواجي درسته يا نه؟
RE: به خاطر ناراحتی قلبی اش ترکم کرده
سلام
من خودم هم هنوز نمی دونم که می خوام چی کار کنم در اصل سوال من اینه که اولا این ازدواج درسته یا نه اگه درسته که چه جوری متقاعدش کنم که می تونم و حاضرم باهاش ازدواج کنم اگه هم درست نیست چه جوری فراموشش کنم ؟
RE: به خاطر ناراحتی قلبی اش ترکم کرده
خدمت دوست عزيز گرد افريد گرامي عرض كنم كه من واقعيت رو گفتم هر چند به قول خودتون تلخه اما فكر نميكنيد ديدگاه شما خيلي بدبينانه تره!!!!!!!