نمایش نسخه قابل چاپ
حسابی کلافه ام
فک کنم مشکلم داره دیگه جدی میشه
اصلا نمیتونم رفتار شوهرم با خواهرشو هضم کنم خسته شدم
حس میکنم اینکارارو میکنه که لج منو در بیاره
به اون بیشتر از من توجه میکنه هر وقتم شوخیهای بی مورد باهاش میکنه بعد قیافه منو میبینه
منم که انقد قیافم تابلو ناراحت میشه که لجم در میاد
امروز وقتی نبود از خونشون اومدم بیرون
میخوام بهش بگم برو با همون
خواهرت
- - - Updated - - -
http://www.up.98ia.com/images/f3v0c18ar4922uh7pt.jpg
سلام
فاطمه جان خیلی وابستگیت زیادشده همه ی فکرت وقتت زندگیت شده همسرت! این به هردوتون خصوصا تو لطمه ی زیادی میزنه.. باید خیلی مواظب خودت باشی تو همین سایت مطالب ومقالات مفیدی هس حتما مطالعه شون کن مثل دلبستگی یا وابستگی؟....
راجع به خواهرشوهرتم انقد حساس نباش یادت باشه قبل اینکه همسر تو بشه برادرو پسر و شاید قسمت مهمی از زندگی و دل خانواده ی خودش بوده.. یه لحظه خودتو بذار جای اونا یا جای خواهرشوهرت وقتی تو همه چیز برادرش شدی وقتی دوس داره شما دو تا خوشبخت باشین..اونوقت حق نداره با بخش مهم زندگیش ک داداشش بوده حتی یه شوخی بکنه اون نیاز به زمان داره تا عادت کنه داداشش بزرگ شده زن داره...
دخترخوب نبینم دیگه غصه بخوریا!
شادوموفق باشین
ممنون باران بهاری جووون
حق با شماست خیلی دارم لطمه میبینم
اون مقله رو هم خوندم
آره شدیدا وابستش شدم
اما نمیدونم چطوری از شرش خلاص شم
از شر وابستگی
مگه چه شوخيهايى ميكنه كه نميتونى هضمش كنى؟
کارهایی که من انتظار ندارم برادربا خواهرش بکنه مثل بغل کردن و....<br>جالب اینه که وقتی من به خواهرشوهرم توجه میکنم اینطوری میکنه<br>منو خواهرش همسنیم مارو با هم مقایسه هم میکنه<br>
عزيزم تنها راهش فقط بى توجهى هست هر چى از خودت واكنش نشون بدى شوهرت بدتر ميكنه اگرم بهش بگى بهت جواب ميده خواهرمه
خودتو با اون مقايسه نكن ،اينكارو كه ميگم (بى توجهى به كاراش)بكن حتماً نتيجه ميگيرى
اون فقط منتظر ببينه چيكار ميكنى با قهر كردن سر اين موضوع به هيچ جا نميرسى فقط خودتو مقصر ميكنى.
ناراحت نباش حل ميشه
دیشب دیگه اوجش بود منم رومو ازشون برگردوندم که بی توجهی کنم ا
خواهرشوهرم گفت اینکارارو با فاطمه هم میکنی اونم هیچی نگفت
دلم خیلی شکست
اما هم صحبت جون قیافه ی من وقتی ناراحت میشم خیلی ی ی ی ی ی ی ی ی تابلو میشه همه فهمیدن
اون کارشو امروز با اومدن به خونه خودمون تلافی کردم
خیلی دوسش دارم میدونمم دوستم داره اما اینکاراش باعث شده ازش دارم کم کم بدم میاد
- - - Updated - - -
من نمیتونم نقش بازی کنم
http://www.hamdardi.net/image/jpeg;b...EIPKEIQCEIQf/Z
ميدونم نقش بازى كردن خيلى سخته اما تو كه نميخواى سر اين مسئله با شوهرت دعوا درست كنى
چقدر وقته ازدواج كردى تا حالا سر اين موضوع چيزى به شوهرت گفتى؟
چهارماهه ازدواج کردم
چیزی بهش نگفتم
اما
دلم خیلی ازش پره
میخوام کمتر دوسش داشته باشم
الان با شوهرمو برادر و خواهرش بیرون بودیم خودمو به خواهرشوهرم چسبوندمو
الان گفتم میخوام برم خونه خودمون
منو رسوند ورفت
ناراحتم اما تلاش میکنم برام بی اهمیت باشه