دودلی،ناتوانی در اتخاد تصمیم،درخواست کمک.
سلام دوستان.
تازه با این فروم آشنا شدم.از طریق گوگل عزیز. همیشه جای اینجور فرومی را خالی میدیدم اما الان واقعا خوشحالم.
من مدتی است با مشکلی برخوردم.توضیح کامل میدم،خوشحال میشم کمکم کنید.
من یه پسر 20 ساله هستم.تو دانشگاه با یه دختر هم سن خودم که نه 6 ماه بزرگتر از خودم آشنا شدم، همکلاسی بودیم.من تو بحث انتخاب همسر مهمترین معیارم حیا/عفاف/حجاب است با اینکه اصلا میشه گفت پسر افراطی ای نیستم.به هر حال بعد از 4 ماه رابطه که صرفا برای شناخت بود ناخودآگاه وابستگی هم شکل گرفت.بالاخره تصمیم بر این شد که بریم خواستگاری با اینکه به خاطر شرایطم ( نداشتن کار/پول/کارت پایان خدمت/درس داشتن) حاضر نبودم برم تا اینکه این رضایت از طرف خانواده دختر داده شد که هیچ کدوم از این موارد ملاک نیست.بالاخره به خواستگاری رفتیم. 180 کیلومتری ما هستن در استانی دیگر در یکی از آبادی های نزدیک رفسنجان.قبلا همه چیز از طرف دختر گفته شده بود حتی اینکه یک خواهر و برادر معلول هم دارد که در خانه هستن. بالاخره با دیدن شرایط و وضعیت مالی متوسط خانواده من ناراضی شدن.که این همه راه بعدا باعث مشکل میشه و بودن این خواهر برادر گزینش را سخت کرده برای ما.از طرفی برای بنده رضایت خانواده بسیار مهم است چراکه نمی خوام بعدا سرزنش بشم.هرچی جلوتر میره احساس ترسم بیشتر میشه.خانواده گفتم به خاطر خواهر برادرش باید ازمایش ژنتیک بدید، آزمایشی که واقعا مشکلاتی را به همراه داره درگیری زیادی داره مخصوصا به خاطر راه دوری که هست.به جایی رسیدم که یک طرف عشق و طرف دیگر خانوادم هستن. نمی تونم تصمیم بگیرم. بعضی می گن دختر رو می خوای برو جلو اما ترس از این دارم که فعلا آتش عشق باشه و بعدا سرد بشه و پشیمانی به بار بیاره چرا که منم پسری هستم که شدیدا از سفر متنفرم و این رفت و آمد اونم برای 3 سال 4 سال عقد مشکل است...
چه کنم؟ نمی خوام دل این دختر رو هم بشکنم. چی کار کنم؟ شما باشید چه تصمیمی می گیرید؟
RE: دودلی،ناتوانی در اتخاد تصمیم،درخواست کمک.
سلام
متاسفانه برا بدست آوردن مجبوریم یه چیزایی رو از دست بدیم . سن شما برا ازدواج خیلی کم نیست ولی مشکل شغل و سربازی و دانشگاه و . . . اینا احتمالا فشار زیادی بهت میاره .
دوری و تفاوت فرهنگی و زندگی هم یه مشکلات دیگه برات ایجاد میکنه .
و اینکه بخوای چند سال نامزد هم باشید هم درست نیست و بازم مشکلات رو بیشتر میکنه .
درستش اینه من به عنوان یه دوست بهت امید بدم و ازت بخوام همه این مشکلات رو حل کنی و تا آخر پای دوست داشنت بمونی . ولی اینکار منطقی نیست . چون مطمئنم مشکلات زیادی سر راه ت هست و نمیدونم چقدر توانایی حل این مشکلات رو داری .
ولی یبار دیگه به این قضیه فکر کن و بازم همه چیز رو در نظر بگیر . از مشاور هم کمک بگیری بهتره .
در کل نظرم منفی هست و احساس میکنم خودم جای تو بودم اینکارو نمیکردم . منتظر نظر بقیه دوستان هم باش و خودت یه جمع بندی از مجموعه نظرات بکن . موفق باشی
RE: دودلی،ناتوانی در اتخاد تصمیم،درخواست کمک.
تا اینجا خیلی خوب جلو رفتی.هنوز رگه هایی از منظق بروز می دی.مشکل رفت و اومدو سرسری نگیر.به شرایط خودتم نگاه
کن که در واقع هیچکدم از شرایط ازدواج رو نداری.قطع ارتباط تا موقه ی واجد شرایط شدن به نفع هردو تونه.
RE: دودلی،ناتوانی در اتخاد تصمیم،درخواست کمک.
مرسی از دو تا دوست عزیز که لطف کردید.
توی پستهاتون هردو یک موضوع رو مورد توجه قرار دادید و اونم شرایط ازوداج بود.در ابتدا بنده به خاطر همین مسائل اصلا به ازدواج فکر نمی کردم. اما وقتی می بینم هر موضوعی رو مطرح می کنم مثل: پرداختن خرج و مخارج تحصیل دختر و ... که از طرف پدر و مادرش تقبل می شود یا شرایط کاری بنده را می پذیرند و صرفا می گن عقد کنید... من چی بگم؟ ...
کاش این دختر خانم یه بار یک عمل بدی انجام داده بود که لااقل می گم به خاطر این که مثلا فلان جا تفاهم نبود...
RE: دودلی،ناتوانی در اتخاد تصمیم،درخواست کمک.
سلام و به تالار همدردی خوش اومدی
کلا بنظر من 3 یا 4 سال دوران نامزدی و عقد اصلا درست نیست و خود این مشکلاتی رو به دنبال میاره.
ممکنه بعد از این مدت معیارهاتون تغییر کنه و شرایط خاص این دوران مثل دوری و زیر یک سقف نبودن و توقعات خانواده ها (از یک طرف چون دختر و پسر هنوز در خانه پدری هستند، فرزند خانه محسوب می شوند و پدر و مادر و خانواده حق دخالت و تصمیم گیری برای فرزندشان می دانند و دختر و پسر بیشتر با خانواده هایشان هماهنگ هستند بجای اینکه با هم هماهنگ باشند.) همگی بسیاری مسائل و مشکلات بوجود می آورد.
و ممکن است قبل از رفتن زیر یک سقف کدورتها به حدی برسد که کلا دو نفر از هم سرد شوند.
چه خوبست که ما قبل لاز اینکه شرایط ازدواج را پیدا نکرده ایم اقدام به روابط و آشناییهای قبل از ازدواج نکنیم تا دیگر نگران شکسته شدن دل خود یا طرف مقابل نباشیم. :305:
در شرایط الان شما، فکر می کنم بهتر باشد که بنشید و با خانواده تان منطقی بحث کنید به این قصد که یا شما آنها را قانع کنید و یا آنها شما را قانع کنند. حسن بحث و تبادل نظر منطقی اینست که اولا در انتها هردو طرف گفتگو به توافق رسیده اند و نظر نهایی را قبول دارند. و هم اینکه با چنین گفتگویی شما به کنه معیارهایتان و درجه عقلانی بودن و یا احساسی بودن آنها پی می برید.
هرگز با مشاجره و قهر و ... با خانواده به ازدواج کبادرت نکنید و حتما رضایتشان را کسب کنید. چون ازدواج یک اتفاق نیست بلکه شروع یک مرحله جدید است و این عدم رضایت در لحظه لحظه زندگی وجود خواهد داشت و بعدها مساله ساز می شود.
در ضمن در رابطه با مساله آزمایش ژنتیک فکر می کنم حق با خانواده تان است.
اگر دیدید ازدواج به صلاحتان نیست اگر همین الان به آن دختر بگویید خیلی بهتر است از اینکه بعدها با مشکلات از هم جدا شوید. چرخی در تالار بزنید و مشکلات بقیه را ببینید کم کم متوجه منظورم می شوید.
RE: دودلی،ناتوانی در اتخاد تصمیم،درخواست کمک.
سلام بر شما
من منظور این جمله شما را متوجه نشدم:
نقل قول:
چه کنم؟ نمی خوام دل این دختر رو هم بشکنم. چی کار کنم؟ شما باشید چه تصمیمی می گیرید؟
یا یه جای دیگه گفتید:
نقل قول:
کاش این دختر خانم یه بار یک عمل بدی انجام داده بود که لااقل می گم به خاطر این که مثلا فلان جا تفاهم نبود...
آرزو می کنید که کاش بهانه ای داشتید؟!!
در کل من احساس کردم که خود شما بعد از دیدار با خانواده ایشان دچار شک و دودلی شده اید و اشتیاق قبل را ندارید و ظاهرا به دنبال بهانه ای هستید که رابطه را تمام کنید، من درست متوجه شدم یا اشتباه؟؟
البته اگر درست متوجه شده باشم این مساله مقتضای سن شماست!
RE: دودلی،ناتوانی در اتخاد تصمیم،درخواست کمک.
lonely sky گرامی
به تالار همـــدردی خوش آمـــــــــــــــــــــدی
دوست عزیز
ما به همین دلایل که الآن شما با آن مواجهه شده ای تاکید داریم که از روابط درموقعیتی که شرایط ازدواج را ندارید بپرهیزید . چون پای احساسات و وابستگی پیش می آید و بعد مشکلاتی اینچنین .
الاایحال ، خدمت شما عرض می داریم که شما در کل شرایط مناسب ازدواج را ندارید ( تحصیل و شغل و سربازی و سن ) و از جهت دیگه شرایطتون با این خانم جور نیست ( بعد مسافت و مخالفت خانواده و مشخصه که کمی هم از علاقه اولیه کاسته شده و به عبارتی احساسات فروکش کرده که البته این خوبه ، لذا همین هم تردید شما رابیشتر کرده ) ، یعنی در مجموع از خیر این قضیه بیرون آیید ، و برای دختر هم صادقانه شرح دهید که جور نبودن شرایطتون به طور فردی ( کار ، سربازی ، و امکان مالی و مخالفت خانواده و... )، و شرایط ایشون به خاطر بعد مسافت و همچنین مشکلاتی که طولانی بودن دوران عقد و رفت و آمدها که تبعات زیادی ( از جمله هزینه ، خطرات و خستگی ها و ... ) در طول زمانی 4 ساله خواهد داشت . و .... ، شما را از امر ازدواج منصرف نموده .
پاورقی
=======
این موانع را به اضافه تفاوتهای فرهنگی احتمالی و با توجه به کافی و عمیق نبودن شناختتون از هم ، تفاوتهایی احتمالی که ممکنه مسئله ساز شود ، کنید .
RE: دودلی،ناتوانی در اتخاد تصمیم،درخواست کمک.
ممنون از شما فرشته مهربون که به من خوش آمد گفتید