چرا شوهرم نمیفهمه من چی میخوااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااام

دوباره دارم میام سر خط اینهمه تلاش کردم ارتباطمو با دوست اینترنتیم کم کنم از اون وراز شوهرم خواستم بهم نزدیک بشه اما نمیشه بهش میگم الان تو زندگی چی خوشحالت می کنه میگه این که کسی باهام کاری نداشته باشه یه گوشه دراز بکشم این شد جواب من وقتی می خوابیم باید بهش بگم بغلم کن تا بغلم کنه مگر رابطه بخواد اونم شاید ماهی یکبار نه حرفی نه ابراز محبتی خونه میاد تلویزیونو خواب و مطالعه . من دوست دارم مهمون بیاد مهمونی بریم پیکنیک بریم در همه این موارد یه نه میاره اگه بیادم کاری نمیکه خوش بگذره شما دوستان حرفهای خوبی قبلا بهم زدین اما من تنهام تنها حتی اون اقایی هم که قبلا باهاش حرف می زدم هم دیگه تمایل نداره باهام حرف بزنه چون نذاشتم دیگه حرف سکسی بزنه دیگه تحویلم نمیگیره دوست دارم زندگی کنم نه فقط زنده باشم

سلام مهرانه جان...
حالت چطوره؟
مگه شماهنوزبااون آقادرارتباطی؟؟؟!!!!
یعنی شماتمایل داری واون نداره؟؟؟!!!

سلام
رابطه با اون مرد یا هر رابطه ی اضافه ی دیگه، نشتی انرزی شماست.
اگه تمام هوش و حواست رو بذاری برای ساختن رابطه ات با همسرت مطمان باش جواب می گیری

تلاشی که با معنویت باشه با توکل باشه امکان نداره جواب نده
زندگی مشترک تقدس داره اگه براش ارزش قایل نباشی و با رابطه های غیر مشروع الوده بشه نه تنها بهتر نمیشه به بیراهه هم میره .
اگه به کاری یا هدفی دل بدی بهش میرسی همسر شما هم یک انسانه اما یا درون گراست یا افسردگی داره

که در هردو صورت راهکاری داره که بتونین باهم کنار بیاین .
زندگی مشترک همین تفاوت هاست که بتونی کنترلش کنی نه اینکه جا بزنی .

الان مشکل همسر شما سردی و بی ذوق بودنه که حتما دلیلی داره و مشکل شما رابطه با یک مرد دیگه است که اون هم دلیل داره ولی قابل توجیه نیست :81:

مطمان باش تمام کارهایی که میکنیم یه انرزی از خودمون ساطع می کنه که طرف مقابل اون رو قشنگ حس می کنه .

موفق باشی

حالم خوب نیست عصبی هستم شوهرم با من همکاری نمیکنه
بعد از راهنمائی که از شماها گرفتم ارتباطمو با هاش کم کردم وبعدش الان قطع کردم اما تو همون زمان که داشتم قطع می کردم هر وقت که دلم می خواست باهاش حرف بزنم چون نمی خواستم حرف سکسی بزنم اون مردک جوابمو نمیداد من نمیتونم رو خودم تمرکز کنم

شما می باید ارتباطتو کامل با اون آقا کم کنی نه اینکه فقط حرف سکسی نزنید. کلا باید فراموش بشه و راههای ارتباطی قطع بشه. مادامیکه به اون مرد فکر کنی بخشی از عواطفت به جهت اونه واینو همسرت کاملامیفهمه که نصف دلت یه جا دیگه است. حتی اگه به روی شما نیاره.
ارتباط با ادمهای بی اخلاق خودبخودزندگی رو تلخ میکنه. اون آقا هم بی اخلاقه که با ز ن متاهل دوست شده و اعتیاد جنسی هم داره که دنبال حرف سکسیه .
مادامیکه باهاش مرتبطی سایه انرژی منفیش رو زندگیت اثر میذاره.

چرا به جای یک مرد، با یک زن رابطه برقرار نمی کنید؟ اگر هدفتون صحبت و درد و دل بدون حرف جنسی است،

یک دوست همجنس، نمی تونه این رابطه سالم را و این نیاز را تامین کنه؟

چرا سعی نمی کنید با خواهر و مادر و خواهر شوهر و ... بخشی از این نیازها را تامین کنید؟

صحبتی که می کنید را متوجه ام. نیازتون به توجه همسر و محبت کلامی و فیزیکی
همسر شما اهل ابراز محبتش نیست، برونگرا نیست و مثل شما تفریحات بیرون از منزل را دوست نداره.

اما راه حلش این نیست که شما بری با یک آقایی حرف جنسی یا غیر جنسی بزنی. مگه اون صحبتها برای شما می شد تفریح و پیکنیک؟ مگه اشکالاتی که به همسرت می گیری با صحبت آنلاین رفع می شد؟ شاید فقط 10 درصدش که اون هم شنیدن حرف عاشقانه، در ازای آلوده کردن روح و روانت و فشارهای عصبی رابطه ناسالم.

به جای همون آقا یا یک خانم دوستیت را نزدیک کن.
با خواهرت
با همکلاسی
همسایه
دوست

کسی که از قبل می شناسی، خانواده اش را می شناسی، می دونی آدمهای سالمی هستند.

می دونم چیزی که تو ذهنم بود منسجم ننوشتم. ولی الان نمی تونم بهتر از این بنویسم.

اگه اشکالی نداره می شه بگید چند ساله هستید؟ بچه دارید؟ یه کم بیشتر از خودتون بگید (اطلاعاتی که می گید حذف نمی شه، محتاط باشید)

سلام دوست عزیز
من در جریان تاپیک قبلیتون نیستم و بر اساس این تاپیک جواب میدم....شما به جای اینکه توی زندگی خودت دنبال راه حل باشی و مشکل پیش اومده رو حل کنی داری از مشکل فرار می کنی و خودت رو به دیگری میسپاری؟چرا؟مگه همسرت رو دوست نداری؟مگه زندگیت رو دوست نداری؟مگه همیشه باید رو به بالا حرکت کنیم تا آسمون رو ببینیم؟قدم اول دنبال راه حل باش نه فرار..پس فقط به خودت و همسرت و زندگیت فکر کن ....قدم بعدی ببین حرف دل همسرت چیه؟همسرت از اول اینجوری بوده یا تازگیها اینجوری شده؟اگه تازگیها اینجوری شده،رفتارهای خودت هم یه مروری بکن....سعی کن فعلا اون رو تغییر ندی خودت رفتارت رو محبت آمیزتر کنی....سورپرایزش کنی....خوشحالش کنی...کتاب براش بخری چون میگی اهل مطالعه است...بعد از یه چند روز باهاش صحبت کنی و کم کم بگی چی دوست داری اون هم با سیاست ....

من توضیح دادم رابطم با اون مرد قطع شده هر چیزی که بتونه منو به اون وصل کنه حذف کردم من الان مشکلم با شوهرمه من طی درمان بیماریم با اون اقا اشنا شدم یعنی درست زمانی که احتیاج به همدلی بیشتر همسرمو داشتم اون ازم فاصله ی عاطفی گرفت بهرحال با کش وقوس فراوان از دوست اینترنتی دور شدم اما می خوام الان واقعا زندگی کنم شاد باشم من ادم برون گرا شاد پرهیجان هستم حتی بیماری سرطان من هم نتونست منو یکجا نشین کنه اما همسرم اروم درونگرا بدون هیجان دوستان میگن چرا یا اون اقا حرف زدی کسی دیگه نبود چرا خیلی ها بودن اما تنها ادمی که توی اون مقطع حال منو خوب کرد اون اقا بود شاید درکش برای خیلی از شماها راحت نباشه من نه زن هرزه ای هستم نه خیابونی من یه ادم تحصیلکرده شاغل مسلط به خیلی از مباحث روانشناسی و اجتماعی اما وقتی نوبت خودم شد که توی این دنیا گیر کردم وقتی زجر کشیدم نتونستم به خودم کمک کنم تا اینجا هم که الان هستم به کمک روانشناسم هستم من هیچ کدوم از اموخته هامو در مورد خودم نتونستم اجرا کنم