بي فكري در مورد مواردي كه ما ر ا ناراحت ميكنند

فكر نكنيد همه افرادي كه در اين قسمت هستند بي مشكل اند من هم در زندگي ام
مشكل تحصيلي و شايد جنسي(ميل به جنس مخالف) و غيره داشته ام اما هميشه خود را به بي خيالي مي زنم و احساس مي كنم خوشبختم .

نظره جالبيه!بي خيالي خوبه. اگه بتوني واقعا.من هميشه دوست داشتم بيخيال باشم اما نتونستم .چطوري بايد واقعا بيخيال بود؟؟؟؟

نمی شود بی خیال بود،جانم.باید تنها برنامه ریزی در زندگی داشت و البته توکل به خدا و مدد از خرد و اندکی شکیبایی.بی خیال هیچ چیزی هیچگاه نمی توان شد،هیچگاه.

چرا نمیشه بی خیال شد؟؟
به نظر من اگه همه چیز بخواد ذهنه آدم رو در گیر کنه که مغز آدم متلاشی میشه!!

من می گم باید اولویت بندی داشت و اهم و مهم کرد.یعنی یه چیزایی هستند که زیاد ارزش وقت گذاشتن و فکر کردن ندارند،اگر هم روشون وقت بذاریم و انرژی صرف کنیم ،زیاد به نتیجه نمی رسیم .
در نتیجه در اولویت های آخر قرار می گیرند.و من به اون مسائلی که در درجه های پایین هستند می گم بی خیال...هر وقت که وقت اضافی داشتم(که فکر نکنم پیش بیاد) بهتون فکر می کنم.
البته این میشه همون برنامه ریزی داشتن برای زندگی که گرد آفرید بهش اشاره کرد.
من تا حالا بی خیال خیلی از مسائل شدم(البته بی خیال به تعبیر خودم)و ضرری نکردم.چون سودی در با خیال بودن نسبت به اون ها نبود و چیزی رو از دست ندادم.

ولی هیچ وقت نباید به خاطر احساس خوب داشتن آنی ، بی خیال مسائل مهم و اساسی شد .هیچ وقت.یعنی نباید فردا رو قربانی خوشی امروز کرد

البته به نظر من مي توان بي خيال بود ولي نه در همه ي موارد .
و مواردي كه ما را ناراحت مي كنند بايد حل شوند نه ان كه بي خيالي شود.
البته در موارد كوچك و جزئي كه فرشاد جان ذكر كرد مي توان چنين بود.