نامزدم دوستم نداره و خيلى سرده باهام
سلام. من نه ماهى ميشه كه عقد كردم ٣٢ سالمه و نامزدم ٣٩ سالشه. قبل از عقدمون به مدت شش ماه با هم ارتباط داشتيم. اوايل رابطه دوستيمون خيلى هيجان داشت و خيلى با هم خوب بوديم. يك ماه بعد از رابطه مون يك دفعه عوض شد و با اصرارهاى زياد من گفت كه دوست دختر سابقش برگشته، گفت كه دوست دخترش رو خيلى دوست داره ولى از نظر منطقى هر چى فكر ميكنه نميتونه باهاش ازدواج كنه و خانواده اش راضى نميشن كه با دوست دخترش ازدواج كنه. من وقتى اين حرفهارو شنيدم نسبت بهش سرد شدم و هيچ وقت هيچ تماسى باهاش نگرفتم. ايشون ولى قول داد كه رابطه رو تموم ميكنه و همين كار رو كرد. ولى متاسفانه من چون احساس ميكردم غرورم شكسته باهاش سرسنگين بودم و اون شش ماهى كه باهاش دوست بودم هيچ وقت باهاش صميمى نشدم، هيچ وقت بهش زنگ نزدم و هميشه ايشون دنبال من ميومد. من حتى اسمش رو هم صدا نزدم. شش ماه بعد از دوستى مون اومدن خواستگارى و ما با هم عقد كرديم، من خيلى دوستش داشتم ولى اصلا باهاش صميمى نبودم. اون هم هميشه ناراحت بود كه تو هميشه اينجورى سردى. گفتم نه و خودم هم علتش رو نميدونم چرا اينجورى هستم باهات. متاسفانه بعد از عقدمون هم من درست نشدم و هيچ محبتى بهش نكردم و رابطه جنسى خوبى با هم نداشتيم يعنى نامزدم اصلا دوست نداشت بياد نزديكم و زمانى كه من برم سمتش من رو هل ميده ميگه نيا نزديكم، تا اينكه احساس كردم نامزدم با دوست دختر سابقش ارتباط داره. هر چى بهش گفتم اونو ميخواى من از زندگيت برم انكار ميكرد. سر مسائل جزئى دعوا ميكرد و دو بار هم منو كتك زده. الان من با نامزدم قهرم و ايشون هم سراغم رو نميگيره، نميدونم چكار بايد بكنم. نميخوام طلاق بگيرم اون هم نميخواد من رو طلاق بده ولى ميدونم كه داره بهم خيانت ميكنه و هيچ كارى نميتونم انجام بدم. اين رو هم بگم كه من هنوز با نامزدم سردم و نميتونم بهش محبت كنم، اونم دوست داره من هميشه قربون صدقه اش برم، ولى نميتونم. دوست دخترش خيلى بهش محبت ميكنه و نامزدم جذب محبت اون شده. راه نجاتي هست به نظرتون؟