سلام به همه
عید بزرگی رو که پشت سر گذاشتیم به همتون تبریک میگم
نمیدونم از کجا شروع کنم.همسرم بسیار سرد و بی تفاوت شده نسبت به من
منته همه چی رو سرم میزاره
دیگه اصلا ناراحتیم براش مهم نیست
چندروز پیش یکی از فامیلای دورشون تصادف کرد و اون منو شب تا صبح تنها گذاشت و رفت بیمارستان در صورتی که اصلا نیازی به رفتنش نداشتند
وقتی هم برگشت خابید و اصلا توجه نکرد رفتم باهاش حرف زنم اما بدجور جواب داد و همش داد زد
خیلی بهم ریخته بودم.اصلا دسته خودم نبود اصلا.نمیدونم چی شد که یه لگد محکم زدم به یه گلدون بزرگ و افتاد و شکست و فکر میکنم پای من هم شکست.بعد از5 روز هنوز خونریزی داره و وحشتناک درد میکنه.حاضر نیست منو ببره دکتر و فقط و فقط برای لجبازی با من همش این چندروز مهمون دعوت میکنه و من با این حالم باید پذیرایی و آشپزی کنم
چندشبه کنارش نمیخابم و اون هیچ اهمیتی نمیده
من اصلا غر نمیزنم اما مدام میگه غرغر میکنی
دیگه رابطه جنسی هم نداریم و خیلی خیلی کم شده
هیچ کششی به سمتش ندارم و ائنم همیطور
بنظرتون این آخر خط نیست؟من چیکار کنم الان؟
نمیخام درخواست طلاق از طرف من باشه
دارم عذاب میکشم
خیلی پشیمونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)