به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 شهریور 92 [ 15:21]
    تاریخ عضویت
    1392-5-08
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    171
    سطح
    3
    Points: 171, Level: 3
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چگونه او را راضی کنم؟

    سلام.من ماه تاب 25ساله .5ساله که با آقایی در ارتباطم.متاسفانه همه نوع رابطه ای هم باهم داشتیم مادرم میدونه دوسش دارم اما از جزئیات خبر نداره اما تمام خانواده او در جریانن. متاسفانه اون 2سال از من کوچیکتره. هر دوی ما علاقه شدیدی بهم داریم اما درعین حال اختلاف سلیقه زیاد داریم و دوم اینکه اون اصلا به حرفای من گوش نمیده چند روز پیش مادرم گفت یا دیگه میاد خواستگاری یا تمومش میکنی اونم گفت نمیتونم تا نرم سربازی خانوادم راضی نمیشن .منم تمامش کردم چون حتی مادرم گفت بدون سربازی هم قبوله آخه بنده خدا میترسه بیشتر از این آبروریزی کنم. چکارکنم خانوادشو راضی کنه؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    43
    Array
    سلام دوست عزیز به همدردی خوش آمدی

    دوست خوبم شما همه فکراتو کردی فقط دوست داشتن ملاک نیست. تفاهم دارین؟ اهداف زندگی همدیگرو می شناسین؟ میگید به حرفاتون گوش نمی ده به این فکر کردین که چطور بعد ازدواج قراره با این موضوع کنار بیایید؟ به نظرم یه پسر 23ساله اصلا" برای ازدواج با شما مناسب نیست. به این فکر کردین؟

    چرا صبر نمی کنید بره سربازی و بعد برای ازدواج اقدام کنید؟

    کار درستی نکردید که اسم خودتونو گفتید چون اسم شما خاصه ممکنه ناشناس نمونید.

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 شهریور 92 [ 15:21]
    تاریخ عضویت
    1392-5-08
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    171
    سطح
    3
    Points: 171, Level: 3
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اونقدر دوسش دارم که اگه بگن باهاش در آینده بدبخت میشی حاضرم قبول کنم.دیگه منتظرش موندن برام واقعا مشکله.به خاطرش موقعیت های ازدواج خوبی رو رد کردم در ثانی به خاطر شرایط سختی که برام تو خونه پیش اومده نمیتونم بمونم تا بره سربازی.الان من یه افسرده مطلق ام.چطور فراموش کنم اون 5سال رو؟اگه الان خواهر یا برادرتون ازدواج کردن بهشون بگید از زن یا شوهرتون جدا بشید میتونن؟بخدا نمیتونم هیچ انگیزه ای ندارم یه مرده متحرک.

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 شهریور 92 [ 22:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-28
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    461
    سطح
    9
    Points: 461, Level: 9
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    98

    تشکرشده 87 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوش به حالتون که تونستین 5 سال با هم کنار بیاین! واسه اینکه چطور میشه نظر خونواده طرف رو جلب کرد چیزی به ذهنم نمی یاد! ولی انتظار نداشته باشین که اون به خاطر سن زیاد تر شما به حرف شما گوش کنه! و تا اینجا که پیش اومدین خودتون رو دیگه بزرگتر و داناتر از اون نشون ندین! چون آقایون دوست دارن یه حس سلطه ای توی رابطه داشته باشن و حرف آخر رو بزنن! سعی کنید این حس رو توش ایجاد کنید و نظرات خودتون رو هم ملایم تر و به شکل پیشنهاد بهش بگین!

  5. کاربر روبرو از پست مفید shervin تشکرکرده است .

    **سهیل ** (چهارشنبه 06 شهریور 92)

  6. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 دی 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    3,418
    سطح
    36
    Points: 3,418, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    573

    تشکرشده 935 در 360 پست

    Rep Power
    65
    Array
    فقط خوداقاپسرمیتونن خانوادشون روراضی کنندازدست شماکاری برنمیادایشون اگرشماروبخواندهرچندسال طول بکشه برای خواستگاری اقدام میکنند
    یه سوال دارم وقتی هیچی بینتون مشخص نبودچه عواملی باعث شدکه هم شماوهم اقاپسرراضی بشیدهمه نوع روابطی باهم داشته باشید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ماه تاب نمایش پست ها
    اونقدر دوسش دارم که اگه بگن باهاش در آینده بدبخت میشی حاضرم قبول کنم.
    چرابااحساستون جواب میدیدمگه دردوران بلوغ به سرمیبریدیاپانزده شانزده سالتونه شما بیست وپنج سالتونه این حرفهاچیه که میزنیدمیدونیدبدبختی یعنی چی که به راحتی میگیداگه باهاش بدبخت بشم حاضرم قبول کنم احساسات روکناربذار.درک میکنم سخته ولی شدنیه باعقل ومنطقت جلوبروببین فرداتوان تحمل مشکلات زندگی روداری میتونی تحمل کنی ودم برنیاری وهرچی هم بگی دیگران بگن خودت کردی پس بسوزوبساز
    دیگه منتظرش موندن برام واقعا مشکله.به خاطرش موقعیت های ازدواج خوبی رو رد کردم
    درسته موقعیتهای خوبی روازدست دادیدولی بدونیدبازهم موقعیت پیش میادگذشته هاگذشته مهم ایندتونه

    در ثانی به خاطر شرایط سختی که برام تو خونه پیش اومده نمیتونم بمونم تا بره سربازی.الان من یه افسرده مطلق ام.چطور فراموش کنم اون 5سال رو؟
    درسته فراموش کردن سخته ولی اگه نخوادبه خواستگاریتون بیادچیکارمیکنید؟بایستی خودتونبازی ایشون اگرببین شماخودتون روباختیدوحاضریدبه خاطرش هرکاری بکنیدنازمیکنندوطرف شمانمیان قوی باش میدونی چرااین همه وابسته ای چون همه نوع رابطه ای باهم داشتید همونطوری که خودتون هم میدونیداین روابط وابستگی روچندبرابرمیکنه
    اگه الان خواهر یا برادرتون ازدواج کردن بهشون بگید از زن یا شوهرتون جدا بشید میتونن؟
    مگه شمازن وشوهریدکه همچین مثالی میزنی چرابااین حرفهاخودتوگول میزنی روابط بین زوجین برپایه تعهدشکل گرفته که موردقبول عموم مردمه ازدواج سنت پیامبره ولی ایابرای دوستی هم تعهدی وجودداره؟شایدبگیدبله تعهدهست ولی این تعهدصددرصدی نیست تودوران دوستی حتی اونهایی که به قصدازدواج شکل گرفته ترس ودلهره وجودداره که ایابه خواستگاریم میاد؟ایاهمه حرفهاش حقیقت داره؟ایاباهاش خوشبخت میشم؟ایابهم جواب مثبت میده؟وسوالهای بی شماری که دخترهاوپسرهاتوذهنشون مرورمیکنند
    بخدا نمیتونم هیچ انگیزه ای ندارم یه مرده متحرک.

  7. 2 کاربر از پست مفید roseflower تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (چهارشنبه 06 شهریور 92), reihane_b (جمعه 18 مرداد 92)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 شهریور 92 [ 15:21]
    تاریخ عضویت
    1392-5-08
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    171
    سطح
    3
    Points: 171, Level: 3
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    علاقه شدید من به‏ اون باعث رابطه شد

    - - - Updated - - -

    علاقه شدید دوتامون بهم باعث رابطه بینمون شد.دلم میخواد به زندگی عادی برگردم اما نمیتونم.همش منتظر برگشتنشم .میدونم مثل من پیدانمیشه واسش که اینقدر بهش عشق بورزه.خودش بارها اینو گفته.خانوادش چون منو دیدن بامن مخالفتی ندارن.چون از خود تعریف نباشه هیچی کم ندارم هم زیبا هم خانواده دار.هم ارشدم رو تازه تمام کزم.اما اینطور که خودش میگه خانوادش میگن تاسربازی نری جایی واست نمیریم.خدا میدونه. الان تمام غصه ی من گناهان گذشته ی من با اونه.پشیمونم. دعا کنید برگرده.بجز اون نمیتونم برم تو زندگی کسی دیگه.حتی اگه شوهرم باشه.من تو این 5سال هیچکس جز خودش به چشمم نیومد.حتی زمانی که باش قهر بودم. تمام ثانیه ها به اون فکر میکنم.نمیتونم این شکست رو بپذیرم.نمیتونم

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 شهریور 92 [ 15:21]
    تاریخ عضویت
    1392-5-08
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    171
    سطح
    3
    Points: 171, Level: 3
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهش میکنم بهم بگید چکار کنم؟الان 14روزه قهریم.گفت دیگه واقعا نمیتونم خانوادمو راضی کنم.حقیقتش من مشکل بزرگی دارم چیزی رو از دست دادم که هر دختری حاضر به ازدست دادنش نیست.من بخاطر عشقم اینکارو کردم .دختریمو گوهرمو هستیمو زیر پاش گذاشتم ولی اون به این راحتی پشتمو خالی کز.نمیخوام سرزنش بشم چون اونقدر پشیمونم که میخوام بمیرم.فقط بگید قابل حل است؟آیا اگر فردا خدا خواست و بادیگری ازدواج کردم شوهرم میفهمه؟کاش بدونید چقدر افسرده سرخور غمگین و از زندگی و همه آدماش سیرم کمکم کنید

  10. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    43
    Array
    ماه تاب عزیز نمی خوام شمارو نا امید کنم ولی اگه تنها بهونش اینه که نمی تونه مادرشو راضی بکنه باید بگم اگه پسرا دختریو واقعا" دوست داشته باشن آسمون و زمینو بهم میدوزن تا بدستش بیارن. تو اکثر دوستی ها بعد از برقراری رابطه جنسی اون وابستگی اولیه از بین میره. شما هم اگه فقط بخواید بخاطر موضوع بکارت این آقارو جذب خودتون کنید توی زندگی با ایشون دچار مشکل میشید.

    به نظرم فعلا" صبر کنید و بهش بگید منتظر میمونید از سربازی برگرده و بعد اقدام کنه. به نظرم این بهترین راهه.

  11. کاربر روبرو از پست مفید shapoor تشکرکرده است .

    **سهیل ** (چهارشنبه 06 شهریور 92)

  12. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 شهریور 92 [ 15:21]
    تاریخ عضویت
    1392-5-08
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    171
    سطح
    3
    Points: 171, Level: 3
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از راهنماییتون ممنونم.مشکل من اینه که از بس برای اومدنش بهانه آورده و دروغ گفته که دیگه بهش مطمئن نیستم و نمیتونم بهش اعتماد کنم که آیا اگر بمونم به پاش در آخر میاد ؟دیگه بادل خودم کنار اومدم دیگه نمیخوام از طرف اون تحقیر بشم.فقط بمن بگید این اشتباهی که من کردم قابل جبرانه.؟از آیندم فوق العاده میترسم.خیلی حال بدی دارم.روزهام به سختی وترس میگذره

  13. کاربر روبرو از پست مفید ماه تاب تشکرکرده است .

    **سهیل ** (چهارشنبه 06 شهریور 92)

  14. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام خانومی

    در مورد ارتباطی که شروع کردی و در اون غرق شدی باید بهت بگم رابطه ای بسیار ناپایدار و اشتباهیه.و به قول معروف جلوی ضرر رو هروقت بگیری منفعته.

    یه مثال برات میزنم.تا منظورم رو بهتر بفهمی

    فرض کن ادمی د رحال افتادن به قعر دره هستش.وسطهای راه خدا کمکش کنه و به یک سنگی...صخره ای...چیزی گیر کرده.به نظرت ایا درسته بگه حالا که تا اینجا رسیدم دیگه مهم نیست و تلاشی برای نجات خودم نمیکنم.بذار خودمو بندازم پایین !

    هم میتونه این حرف رو بزنه و هم میتونه بگه اشکالی نداره..دوباره سعی میکنم و به هر بدبختی شده خودم رو میشکونم بالا.

    الان هم جریان شماست.اگر بخواهی همینطوری پیش بری شک نکن که به قعر دره و بدبختی سقوط میکنی....سقوطی بس وحشتناک...

    اما حالا که منطقت بهت میگه این رابطه مشکل داره کاتش کن.و البته تبعات این بی فکریت رو هم بپذیر.

    باور کن الان واقعا داغی و میگی حتی اگر بدبخت هم بشم میخوام باهاش بمونم و ....اما فردا پس فردا دوبار که پله های دادگاه رو بری بالا و بیای پایین خودت رو لعن و نفرین میکنی که چرا همچین دیدی به زندگی داشتم.

    دوست خوبم

    هدف ما از زندگی چیه؟بدبختی؟طلاق؟خوشبختی؟ا رامش؟
    اگر خودت بدبختی و طلاق رو انتخاب کرده باشی دیگه کاری از دست کسی برنمیاد.

    این رابطه از پایه و اساس غلطه و چه بسا من اگر جای اون اقا بودم هرگز و هرگز خواستگاری شما نمیامدم به چند دلیل:


    1.همینطور که شما با ایشون همه جوره رابطه ای قبل از ازدواج داشتی امکانش بوده که با کسان دیگه ای هم داشته باشی و این برای یک مرد یعنی فاجعه(توجه کن نمیگم شما با افراد دیگه ای در ارتباط بودی..فقط حس این اقا رو میگم)

    2.شما که همه جوره در دسترس این اقا هستید و ارتباط هم دارین...پس ازدواج دیگه برای چیه!؟مگه طرف مشکل عقلی داره که باید خرج عروسی و خرج خونه و ....رو هم بذاره رو دوشش که بعد از ازدواج همین ارتباطی رو که الان با شما داره داشته باشه؟!


    برای درست شدن شرایطتت و بیشتر فرو نرفتن در این منجلاب بهتره احساس رو کنار بذاری و منطقی تصمیم بگیری.اون اقا اگر شما رو واقعا میخواست هرطور شده بود خانوادش رو راضی میکرد.

    کم نیستن اقایونی که برای رسیدن به عشقشون خودشون رو به آب و ایتش میزنن.

    ماه تاب جان

    از الان به فکر ازدواج با یکی دیگه نباش.الان به فکر پایان دادن به این رابطه بی سر و ته باش که حتی اگر ازدواجی هم صورت بگریه بازهم شما بازنده ای چون هرگز همسرت (همین اقا) بهت اعتماد قلبی نخواهد داشت.

    پس در وهله اول خودت رو کنار بکش.و تصمیم جدی برای قطع رابطه بگیر.




    اما فراموش نکن صداقت در زندگی مشترک حرف اول رو میزنی و به فکر پنهان کاری نباش.

    اشتباهت قابل جبرانه اما نه با دروغ و پنهان کاری.حالا این رابطه رو کات کن و انشالله هروقت کیس مناسبی امد خواستگاریت بیا و یه تاپیک جدید بزن.

    نگران نباش و بدون اگر از ته قبل توبه کنی خدا هم میبخشتت و هم کمکت میکنه

    موفق باشی
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  15. 5 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (چهارشنبه 06 شهریور 92), m_eros (جمعه 08 شهریور 92), roze sepid (شنبه 26 مرداد 92), shapoor (شنبه 19 مرداد 92), نوروزیان. (سه شنبه 05 شهریور 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.